سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی ایران پژوهی «هرجا کرد است، آنجا ایران است»

ایران پژوهی

«هرجا کرد است، آنجا ایران است»

برگرفته از تابناك

دکتر میر مهرداد میرسنجری

آغاز سخن

در تاریخ کهن ایران زمین، کردستان با توجه به پیشینه غنی تاریخی فرهنگی ، بخشی پر اهمیت و انکارناپذیر از تاریخ کهن 8000 ساله سرزمین ایران ویج را تشکیل داده است. در این میان شکل گیری و استقرار حکومت نیمه مستقل اقلیم کردستان  در شمال عراق از دیدگاه ژئو پلتیک وسیاست های راهبردی بلند مدت منطقه ای از اهمیت بسیاری برای ایرانیان برخوردار است  چرا که همجواری ایران با  برادران هم خون ایرانیان به جای دشمنان غیر ایرانی، همچون گذشته های دور تاریخی، تعاملی دوسویه را می تواند رقم زند.

بر این اساس پشتیبانی از اقلیم کردستان عراق به عنوان حائلی در برابر رقیبان  تاریخی آریانژادان محسوب می شود که شایسته است سیاست گذاران ایران در همه برهه های تاریخی از هیچگونه همکاری و پشتیبانی سیاسی ،اقتصادی،فرهنگی و...  از این پاره تن ایران زمین فرو گذار نکند.

بی تردید استقرار ثبات و آرامش در  مرز های باختری ایران زمین و توسعه داد و ستد های اقتصادی دو سوی مرز، فرصتی مغتنم است که با پشتوانه سترگ پیوند های مستحکم تاریخی می تواند آینده ای سازنده و در خور را برای همه آریایی تباران دو سوی مرز به دنبال داشته باشد.

به رغم تفرقه افکنی های دیرینه دشمنان یکپارچگی ایران زمین جهت تجزیه کشور ایران، بی‌تردید وضعیت  تاریخی اجتماعی کردهای ساکن ایران به هیچ روی با کردهای ساکن ترکیه، عراق و سوریه نباید در یک قیاس قرار گیرد. چراکه هموندی چندهزارساله کردها در بستر تمدن آریایی، شاکله سترگ تاریخی، فرهنگی، نژادی و زبانی را شکل داده که فجایع عظیم تاریخی همچون حمله اسکندر و رومیان و ... هم نتوانسته این پیوندها را از هم بگسلد.

پیوستگی های تاریخی کرد ها با ایرانیان

مردم کُرد از اقوام آریایی‌تباری هستند که  علاوه بر ایران در بخش‌های دیگری از خاورمیانه و  قفقاز نیز زندگی می‌کنند.
بر اساس اسناد تاریخی تمام سرزمین کردستان از آغاز شکل گیری ایران بزرگ(که سرزمین فعلی ایران بخشی کوچک از آن است) تا  واقعه جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بوده‌است.  منطقه کردستان از سال 612 قبل از میلاد تا قرن 15 پس از میلاد یعنی چیزی در حدود 2000 سال بخشی جدا نشدنی از ایران بود و واژه کردستان  نیز نخستین بار در قرن 12 میلادی در زمان فرمانروایی سلطان سنجر دیده شده است .

کردها در تمام طول تاریخ کهن ایران زمین به عنوان مرزدارانی رشید و سلحشور برای حفظ و حراست از تمامیت ارضی ایران بزرگ، فداکاری های بسیار کرده اند. جنگ های پارتیزانی کردها در برابر دشمنان یونانی و رومی و... که از مغرب کشور ما را  همواره مورد حمله قرار می دادند و زمین گیر شدن دشمنان در برابر مقاومت کردها  بازتاب ویژه ای در اکثر کتاب های تاریخی داشته است که همواره با تحسین و شگفتی دوست و دشمن همراه بوده است.

"رشید یاسمی"  می‌نویسد: «در حصول پیشرفت‌های دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران می‌بینیم که برای حفظ استقلال ایران می‌جنگند».

یکی از قدیمی‌ترین اخباری که درباره کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگلی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، جغرافی‌دان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی (401 ـ 400 پیش از میلاد مسیح) با یونانیان باستان [در منطقه اربلا (اربیل  یا هولر امروزی)] شرح می‌دهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفره یونان شد.

«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد درباره چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد می‌نویسد: «جوانان ایرانی را چنان تربیت می‌کنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته،‌ ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند».

در زمان ساسانیان منطقه امروزی عراق به عنوان بخشی از ایران بزرگ  به عنوان منطقه سورستان یا دل ایرانشهر نامیده می شد و طبق تقسیمات کشوری ایران آن زمان، منطقه دل ایرانشهر به دوازده استان و شصت تسو (شهرستان) بخش شده بود که منطقه امروزی کردستان عراق در استان شادپیروز  ایران قرار داشت و شمال غربی کردستان عراق هم استان بالا نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان شادپیروز(کردستان عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا(اربیل یاهولیر امروزی)، گرمیان (کرکوک امروزی) و آشب (عمادیه امروزی).

پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی می‌نویسد: " کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند..." بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غیرایرانی، کردها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ، نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بوده‌اند و زبان کردی به عنوان یکی از کهن‌ترین گویش‌های ایران باستان شناخته شده است. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شده است.

«هنری فیلد» در کتاب «مردم‌شناسی ایران» می‌نویسد: «کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به عنوان شعبه‌ای از نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند».

درباره زبان کردی زبان شناسان و شرق شناسان غربی گفته‌اند که: این زبان از زبان های هندواروپایی در و خانواده‌های هند و ایرانی  و در زمرهٔ زبان های ایرانی  است وبا زبان فارسی  قرابت نزدیکی دارد.

 «دانیلو» نویسنده غربی نیز در این باب نوشته است: «کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند». «لرد کرزن» هم گفته که: «زبان کردها، لرها و بختیاری‌ها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند».

سیداحمد کسروی، در کتاب شیخ صفی و تبارش، در باره تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان می‌نویسد:" پیش از صفوی هیچ شاعر ترک گویی در آذربایجان پیدا نشد و همگی مردم هر که ماد و آریایی تبار بودند به زبان پهلوی آذری گفتگو می‌کردند که همانند لری و کردی بود..."

در کتاب کرد و کردستان ترجمه جواد هاتفی آمده است :
 "کردها از اصیل ترین نژاد ایرانی هستند که قرن ها از کرانه های بین النهرین و کشور عراق و ترکیه تا مرزهای شوروی بخشی از ایران بوده است . آنان در فلات ایران به کشاورزی و دامداری مشغولند و زبانشان بخشی از زبان ایرانیان باستانی است که هویت خود را پس از حمله سپاه اسلام حفظ نموده اند."

 در دایره المعارف کلمبیا و ایکنیک دسک آمده است : "کوردها بخشی از نژاد ایرانی هستند برخی چادر نشین هستند و برخی شهر نشین . مردمی دلاور - جنگجو و قوی دارد. "

بازیل نیکیتین در کتاب تاریخچه کرد نوشته است: "کردها ..... یکی از مهم ترین و کهن ترین ایلات ایران می باشند . طوایف گوناگونی منجمله گورانی - کلهری - سنجابی - قبادی - زعفرانلو - شادلو و . . . دارند . "

در کتاب ایرانشهر نوشته استاد شاپور راسخ و جمشید بهنام از انتشارات یونسکو آمده است: "اگر کردان را از حیث نژادی نسبت به دیگر اقوام ایرانی مقایسه کنیم از لحاظ جسمانی و چهره ای و نیرومندی به ایرانیان باستان بسیار نزدیک هستند."

پیشنیه جدایی سرزمین‌های کردنشین از خاک ایران

جنگ چالدران پیوند های هزاران ساله بخش بزرگی از کردستان را با سرزمین آبا و اجدادی خود ایران قطع کرد. بر اثر شکست غم انگیز ایران در جنگ نابرابر با امپراتوری عثمانی  در سال ۱۵۱۴ میلادی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا و نصیب امپراتوری عثمانی گردید.

نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی  در حالی صورت گرفت که ارتش ایران طی نبردی غافلگیرانه با کمتر از بیست و هفت هزار نفر  در برابر ارتش 120 هزار نفره عثمانی که به توپخانه و سلاح‌های آتشین مجهز بودند، قهرمانانه مقاومت کرد و بدون دادن حتی یک اسیر،شکست خورد و این گونه بود که  بخش‌های وسیعی از بیست امارت‌ کرد نشین (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل می‌دادند) به ویژه حاکم‌نشین بدلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت.

 البته بعدها شاه‌عباس کبیر و نادرشاه افشار توانستند بخش‌هایی از این سرزمین‌ها را به مام میهن بازگردانند، ولی بی‌کفایتی پادشاهان قاجار به ویژه فتحعلی‌شاه و محمدشاه قاجار و دسایس استعمار انگلیس و روسیه سبب شد بخش‌های وسیعی از کردستانات و میان رودان( از جمله کربلا ، نجف و بغداد)  مجددا از قلمرو ایران جدا شده و به عثمانی ملحق شوند.

شهرهای اشغال شده ایران در کردستان ترکیه پس از نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و ترکان عثمانی در سال 1514 میلادی  بدین قرار می باشند : دیار بکر (آمد) - وان  - غازی عینتاب (دیلوک)  - بینگول ( هزار گل)  - آدیامان (سمسور)  - سیواس  - اسکندرون  - ارزروم  - ارزنجان - قارص  - تاتوان  - مرعش  - الازیغ (خارپوت)  - باتمان  - تونجلی (درسیم)  - ماردین  - مالاتیا  - دوغو بایزید  - حکاری (جولامیرگ)  - شرناخ  - بوتان

امپراتوری عثمانی سال ها بر بخش جداشده سرزمین کردستان در جنگ چالدران  فرمان‌راندند  تا این که با پایان جنگ جهانی اول بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار گرفت که درسال ۱۹۲۳ تاسیس شدند .

دولت عثمانی و بعد ها  دولت ترکیه  نوین  برای انکار و حذف هویت آریایی کردی   مردم سرزمین های  شمالی کردستان  نام بسیاری از شهر ها ی آن سامان را  به ترکی تغییر داد از جمله نام های کردی –فارسی  شهرهای ، "هزار گل" به بین گول ،"آمد" به دیاربکر ،"در سیم" به تونجلی و "جولامرگ" به حکاری تغییر داده شدند.

 کردهای خارج ایران علاوه بر این سه کشور در بخش هایی از ایران شمالی(تاریخی) ، جمهوری ارمنستان، جمهوری ازبکستان و جمهوری تاجیکستان، نیز  زندگی می‌کنند.

پیشینه مقاومت کردها در برابر اشغالگران بیگانه

کردها همچون دیگر ایرانیان از اعتقادات اصیلی همچون احترام به پاکیزگی آب، خاک و آتش برخوردار بوده‌اند که هم‌اکنون نیز بسیاری از رسوم کهن ایرانی همچون جشن‌های نوروز و چهارشنبه‌سوری با شکوه منحصر به فرد در مناطق کردنشین با جدیت پاس داشته می‌شود. کردها از دوران باستان به کیش یکتاپرستی زرتشتی اعتقاد داشته‌اند که بعدها به دین اسلام تغییر یافته است.

کردهای سرزمین عثمانی پس از جدایی از ایران همواره با ظلم بی حد ترک‌های عثمانی  روبه‌رو بوده اند به گونه‌ای که با اعتراف صریح مورخان ترک، عثمانی‌ها بیش از چهل هزار نفر از کردهای تکلو را به قتل رساندند و بنابر برخی روایت ها بیش از دویست هزار کرد شهر آمد(دیار بکر) در آغاز جدایی این شهر از ایران به بهانه حمایت از کشور مادری خود ایران توسط سربازان سلطان سلیم عثمانی قتل عام شده اند. رویارویی کردها علیه مظالم عثمانی از آغاز جدایی این سرزمین‌ها از ایران آغاز شد و نزدیک به ده جنگ بین آنها به وقوع پیوست.

خاطرات نوری پاشا، ژنرال کرد عثمانی که برای رهایی کردها از یوغ عثمانی ها قیام خود را در کوه‌های آرارات و شرق ترکیه آغاز کرد و قیام نافرجام او به پناهنده شدن او به سرزمین مادری، ایران انجامید ، قابل تأمل است آنجا که گفته است: «سلحشوران کرد گویی شیران نبرد رستم و اسفندیار، با خون ایرانی خود جهت حفظ هویت نژادی و فرهنگی کهن آریایی خود در برابر دشمنان تا بن دندان مسلح عثمانی به مقاومت برخاستند... ».

علاوه بر کردهای ترکیه، کردهای عراق هم جهت احقاق حقوق پایمال‌شده خود قیام‌های دامنه‌داری را تدارک دیدند که قیام شیخ محمود مفیدزاده در سال‌های 1325 تا 1939 از مهم‌ترین آنها بوده است. این نبرد با نیروهای انگلیسی و اعراب عراقی در نهایت به شکست انجامید و شیخ محمود مفیدزاده هم به ایران پناهنده شد.

نبردهای شیخ احمد بارزانی نیز از سال‌های 1933 و 1934 در کردستان عراق آغاز شد که بعدها توسط برادرش ملامصطفی بارزانی ادامه یافت. در نبردهایی که بین کردها و ارتش عراق در طول سال‌های 1943، 1945، 1946 و 1947 درگرفت، ضربات سختی به رژیم عراق وارد آمد ولی اوج این درگیری‌ها در سال‌های 1956 تا 1971 بود که قیام کردها علیه حاکمان خونخوار بعث عراق، به اوج خود رسید. سرانجام این قیام نافرجام نیز با پناهنده شدن ملامصطفی بارزانی به ایران پایان یافت.
جمله‌ای مشهور از ملامصطفی به یادگار مانده که هنوز در اذهان میهن پرستان ایرانی زنده است و آن این‌که «هرجا کرد است، آنجا ایران است».

کردستان امروزین

به علت عدم وجود بر آورد دقیق، حدود تقریبی جمعیتی کردستان بزرگ در مساحتی حدود 190هزار کیلومتر مربع بیش از  25000000  تخمین زده می شود که ۵ تا ۷ میلیون تن از آنها در ایران زندگی می‌کنند.

محدوده زیست اکثریت جمعیت کردهای آریایی تبار  از حد فاصل مهاباد و  سنندج آغاز  می شود  تا کرمانشاه و بخش هایی از ایلام امتداد یافته و از سوی دیگر تا کرکوک، سلیمانیه، اربیل(هولر)، دهوک، زاخو،آمد(دیاربکر)بدلیس(بیتیلیس)، تا قامشلی سوریه را در بر می گیرد.

کردها در سرتاسر

 ایران در استان‌های کردستان، ایلام، آذربایجان غربی، بلوچستان،  کرمانشاه، همدان، لرستان، خراسان شمالی وخراسان رضوی(شامل اسفراین، بجنورد، شیروان، قوچان، درگز، چناران) باجگیران ، گیلان، مازندران، گلستان، قم، قزوین، کرمان، و  فارس زندگی می‌کنند.

ریشه زبان کردی از زبان پهلوی و اوستایی ایران باستان می باشد . منطقه بسیار زیبا - دست نخورده - شگفت انگیز و رویایی هورامانات یا اورامانات که بر فراز کوهستان های زیبای کردستان قرار گرفته خود نشان از هویت کهن آنجا دارد . مردمان اورامان کردستان هنوز پس از گذشت هزاران سال به زبان پهلوی سخن میگویند و بسیاری از آداب و رسوم کهن نیاکانمان را از جمله در پوشاک،گویش و روابط اجتماعی  به زیبایی حفظ کرده اند.

زبان کردی خود لهجه های متعدد دارد  مانند: مکری، کرمانجی، سلیمانیه‌ای، سنندجی، کرمانشاهی، هورامی یا اورامی و... کرمانجی گویش کردهای شمال خراسان، ناحیه مرزی ایران و ترکیه، روستاهای تکاب وشاهین دژ، شرق ترکیه و شمال عراق است. سورانی در بخش میانی مناطق کردنشین ایران و همچنین در نیمه جنوبی کردستان عراق صحبت می‌شود. شهرهای اصلی سورانی‌زبان عبارتند از: مهاباد، سنندج، سلیمانیه، اربیل و کرکوک . کرمانشاه دارای گویش های کردی کلهری، لکی، فیلی است که در استان کرمانشاه و استان ایلام و استان‌ لرستان و مناطق هم مرز با این دو استان در کشور عراق یعنی استان دیاله و بخش هایی از کرکوک و موسل بدان تکلم دارند.

 


فرجام سخن


1-تفاوت‌های آشکار فرهنگی نژادی کردها با ترک‌های عثمانی در طول سال‌ها موجب ممنوعیت کاربرد نام «کرد» و مجازات زندان برای مردمی بود که از این نام استفاده می‌کردند و این فشارهای فرهنگی تا آنجا گسترش یافته بود که کردها تا سالیان اخیر از بزرگداشت رسمی سنت آبا اجدادی آریایی نوروز و چهارشنبه‌سوری  محروم بودند، ترک‌های عثمانی هیچ‌گاه کردها را با این نام  نمی‌خواندند بلکه به آنها «ترک‌های کوهستانی»!! می‌گفتند و سخن گفتن به زبان زیبای کردی در ترکیه به صورت رسمی ممنوع بود، گو این‌که فشارهای بین‌المللی سبب شده که به تازگی بخشی از این سختگیری‌ها کاهش یابد، از سوی دیگر سختگیری بی حد سران پان عربیست بعث عراق در طول دهه‌ها ظلم و جور بر کردهای عراق بر کسی پوشیده نیست که نقطه اوج آن کشتار پنج هزار زن و مرد و کودک و پیر در حلبچه به دست رژیم نژادپرست عراق و نیز 180 هزار مفقودالاثر کرد در قیام دهه 1990 بوده که اعدام علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، پسر عموی صدام و قصاب کرد ها و شیعیان عراق تنها مرحمی بر درد های فروخفته هم تباران  کردستان عراق تلقی می شود.

 

2- کردها از نظر تاریخی حق بزرگی به گردن همه ایرانی تباران دارند  چراکه این کاوه آهنگر  رادمرد کرد بود که ایرانیان را از ستم ضحاک ستمگر رها ساخت و درفش ملی ایران زمین را به دست فریدون داد تا بنیان کشور ایران بزرگ پایه گذاری شود، کرد های نژاده هیچ‌گاه احساس بیگانگی با دیگر ایرانیان نداشته‌اند و اشتراکات کهن نژادی، آیینی، فرهنگی، زبانی و... و افتخاراتی همچون کتیبه بیستون و طاق بستان و غیره نمادهای مشترک کردها و دیگر ایرانیان به شمار می‌روند که این پیوند تاریخی را استوارتر ساخته‌اند. نمی توان انکار کرد که این افتخارات تاریخی قابل تفکیک و انحصار برای کرد ها و یا سایر اقوام ایرانی نیست  و با این رویکرد  که همه مردم ایران از کرد و لر و بلوچ و مازندرانی و آذری و تالش و بختیاری و گیلکی و ... دوشادوش هم و با یاری یکدیگر هویت و ملیت ایرانی را در طول تاریخ شکل داده اند،کردها هم هیچ گاه به عنوان عضوی جدا از جامعه ایرانی قابل تصور نیستند. آنچه در حال حاضر باید به آن توجه شود، پرهیز اندیشمندان کرد از وسوسه‌های تجزیه طلبانه و جدایی خواهانه  دشمنان ایران‌زمین است که از هر فرصتی برای ایجاد و دامن زدن به اختلاف‌های  زبانی جهت تفرقه افکنی قومی و در نهایت تجزیه و کوچک‌تر کردن سرزمین مادری ایران یزرگ سود می‌جویند.

 بی‌تردید نگرش نوین به توسعه همه‌‌جانبه سرزمین کهن کردستان ایران و توجه و سرمایه‌گذاری شایسته بر روی منابع طبیعی و طبیعت زیبا و منحصر به فرد آن دیار و هم‌زمان به کارگیری بیش از پیش نخبگان و سهیم کردن هرچه بیشتر شایستگان علمی فرهنگی کرد در بدنه دستگاه‌های اجرایی کشور، علاوه بر این‌که استفاده بهینه از تمامی ثروت‌های مادی و معنوی کشور عزیزمان ایران را در پی خواهد داشت، بهانه‌ها و دستاویزهای دشمنان قسم‌خورده ایران و ایرانی را نیز نقش بر آب خواهد ساخت .

3- از دیگر سو شایسته است دولت ایران علاوه بر به کارگیری پتانسیل های فراوان سازندگی و استعداد های نهفته در کرد ستان ایران از مردم  سرزمین های کرد نشین خارج ایران نیز به عنوان متحدانی استراتژیک و بالقوه به طور همه جانبه حمایت  نماید و در این راستا حمایت از کردهای عراق برای باز گشت منطقه کردنشین  گرمیان(کرکوک )به  اقلیم کردستان حد اقل حمایتی است که ایرانیان از برادران هم تبار خود می توانند به عمل آورند.

فراموش نکنیم که دولت ترکیه با سیاست های استراتژیک بلند مدت خود از اقلیت کم جمعیت ترکمن ها کرکوک  به بهانه نزدیکی های زبانی حمایت قاطعانه ای به عمل می آورد  و این در حالی است که ترکمن های کرکوک شیعه بوده و فقط از نظر زبانی با ترکیه نزدیکی هایی دارند.

4- با وجود این که نام "ایران" بر سرزمین واقع شده در مرز جغرافیای و سیاسی ِ کنونی ِ  ایران نهاده شده ،اما ورای نام ایران ِ سیاسی، ایران فرهنگی کلیه ی سرزمین های پیشین، در قلمروی گذشته ی ایران ِ تاریخی را در بر می گیرد. به دیگر سخن، کلیه سرزمین هایی که فرهنگ ِ آنان، در بخشی یا به تمامی با هویت، فرهنگ، آداب و رسوم، جشن ها، روحیات و معنویات، اساطیر و قهرمانان ملی، دین، زبان، و دیگر عناصر هویت ِ ایرانی نزدیکی و یا یکسانی دارد، قلمروی ایران ِ فرهنگی و تاریخی شناخته می گردد و در این میان کردستان بزرگ به عنوان یکی از ارکان حفاظت و پاسداری از سرمایه ها و میراث معنوی تاریخی ایرانی شایسته هر گونه سرمایه گذاری است.

5- انکار نمی توان کرد که ایجاد حس ماندگار ِ وطن پرستی در مقابل تهدیدات خارجی و داخلی و همچنین بسط فرهنگ هویت ایرانی در قلمروی ایران فرهنگی، این امید را در دل های آریایی تباران زنده خواهد کرد که با ایجاد بستر ها و شرایط مناسب سیاسی و فرهنگی در سال های آینده موقعیت بازیابی هم تباران تاریخی  ایران ،آماده  و فراهم گردد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه