سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست هنر هنر گچبری در بناهای تاریخی

هنر

گچبری در بناهای تاریخی

برگرفته از تارنگار مرمت 87 - مرمت آثار وبناهای تاریخی

کاربردهای ویژه گچ، اندود کردن دیوارها و سطوح داخلی ساختمان ها است و هنر گچبری، این آراستگی را به حد کمال و دلنوازی می رساند.


تاریخچه گچبری

 

هخامنشیان

 در تخت جمشید بعضی از ستونهای داخلی کاخها را نخست گچ کاری و سپس با رنگهای آبی و سفید و سرخ نقاشی کرده اند.

 

پارتها

می توان گفت تزئینات گچبری در ایران از زمان پارتها شروع ودر دوره ساسانی به اوج خود رسید.از نمونه گچبری دوره پارتیان باید ازقصر آشور نام برد که  گچ برای تزئین نمای قصر با نقوش گیاهی و هندسی به کار رفته است ،همچنین در اوروک تزئینات گچبری که به اشکال گیاهی ، هندسی و ستاره نمایان است. در دوره پارتها نقاشی با گچبری آمیخته شده و قواعد خاص خود را به آن تحمیل کرده است : نقوش بدست آمده به شکل قلاب دوزی و شکلهای پیوسته هندسی تکرار میشوند.

ساسانیان:

دیوارهای آجری ابنیه ساسانی با ضخامت زیاد گچ اندود شده و از خصوصیات تزئین آنها نقش های برجسته بزرگ بود که گذشته از طرحهای گلدار، شامل تصاویر حیوانی و انسانی نیز می شد. در دوره ساسانیان نمونه به کمال رسیده ای از آثار گچبری در تیسفون و بیشاپور ارائه شده اند که موضوع آنها طرحهای گیاهی ، ساقه و برگ مو و خوشه انگور می باشد.کاخهای ساسانیان اغلب با سنگ و گچ ساخته می شد ولی آنها را با گچبری عالی،موزاییک ،نقاشی و ایجاد نقوش برجسته زینت می دادند.هنر گچبری در این دوران دیوار را در تصرف خود می گیرد. در تزیینات گچبری ساسانی طرح های هندسی و گلسازی بیش از شکل های هندسی دیگر مورد توجه است.

نقش ها و طرحهای روی آثار هنری قبل از تاریخ و آغاز تاریخ حالت غیرطبیعی داشتند و موتیفهای ابتدایی طرح هایی در ردیف زیگزاگ یا خطوط موازی یا متحدالمرکز بوده است؛

این طرح ها در هر یک از دوره های تاریخی شکل و حالت مخصوص به خود گرفت.ولی در دوره ساسانیان هنرمندان سعی کرده اند تا تزئینات، با حالت طبیعی خود ظاهر شوند یعنی اگر شاخ و برگ درختی و یا نقش حیوان یا انسان مورد توجه بوده است به همان ترکیب رئالیستی و واقعی خود نقش گردد،در نتیجه طرحهای اصلی در این دوره نقوش گیاهی و انسانی در هنر گچبری بوده است،درنقوش هندسی دوره ساسانیان ،خطوط مستقیم و شکسته در حالات مختلف به چشم می خورد و غالبا در حاشیه متن گچبری به کار رفته اند. تقارن و تکرارنقوش از خصوصیات گچ بری دوران ساسانی است.

البته درطرح های این دوره قطعاتی از گچبری با نقوش استیلیزه (بر ساو شده ، غیرطبیعی) نیز دیده میشود، که نمونه ی این طرحها در شهر تیسفون بدست آمده است،نقوش این دوره شامل گل لوتوس،نیلوفر،بلوت،ذرت،میوه انگور،نقش شبیه برگ انجیر و نخل و نقوش کنگره ای است.

 


در آثار گچبری دوره ساسانیان از نقش انسان بسیار کم و استفاده شده است ؛ که از نمونه های موجود می توان به  نیم تنه اردشیر دوم اشاره کرد.نقش انسان و حیوان وگیاه،گاه شکل سمبلیک و اساطیری دارد ؛مثل درخت زندگانی که در بسیاری از نقوش این دوره  قابل رویت است.

طرح های حیوانات روی آثار گچبری ساسانیان، نقش شتر،گراز،شیر،عقاب و پرندگان کوچکی که بیشتر در تزئین فضاهای خالی به کار میرفت؛ می باشند.

 

از نمونه های دیگرگچبری ساسانی می توان به تصویر شكار بهرام پنجم یا بهرام گور  و نقش صورت آناهیتا  اشاره کرد. این گچبری ها دارای ویژگی های خاص دوره ساسانی است.  نمونه های دیگری با نقوش گل و بوته و طرح های هندسی به صورت مكرر و قالبی  شده و همچنین نیم تنه های گچی شاهان ساسانی و مجسمه های كوچك كودكان و زنان از حاجی آباد فارس بدست آمده است.

 


از نقش صلیب شکسته  اغلب به طور مجزا و منفرد یا آمیخته با ترکیباتی از گلهای لوتوس، استفاده شده است. در طرح های گچبری این دوره اشکال مربع و مستطیل شکل به عنوان قاب گچبری ، در حالی که حاشیه را در بر دارد؛ فراوان به چشم میخورد، اینگونه طرح ها در آثار طاق کسرا نیز وجود دارند.

از ناحیه چال ترخان ری در جنوب تهران نیز در اواخر ساسانی گچبری هایی به دست آمده كه پیوندی بین گچبری ساسانی و اسلامی است.

 

گچبری در دوران اسلامی

به کار بردن تزئینات گچی در تزیین دیوارها، روش معمول در شهر های ایران بوده است. اولین مردمی که در ایران به این کار دست زدند هخامنشیان و سپس ساسانیان بودند و اعراب در جریان فتوحات خویش، این هنر را از آنها فرا گرفتند. هنرمندان دوره اموی به طور وسیعی کاخ ها  را با گچبری منقوش برجسته تزئین می کردند. نمونه بسیاری از این گچبری ها در کاخ های «خَربة المِفجَر»، «الحیر الغربی» و «المُنیه»  به کار برده شده است که گچبری های کاخ المنیه به واسطه در بر داشتن اشکال آدمی و حیوانی در کنار تزئینات هندسی و گیاهی، اهمیت بیشتری دارد.

با حمله اعراب به ایران ، پاره ای از هنر ها مدت های مدید چون دوران گذشته ادامه می یابند و عناصر اصلی فرهنگ ساسانی در چهار چوب فرهنگ اسلامی همچنان به کار خود ادامه می دهند. نیروهای اسلام با نفوذ به ایران، هنر و صنعت این مرزوبوم را به اقصی نقاط مناطق تحت تسلط خود بردند.

هنر اسلامی بر اساس تعالیم و روش های قرآن و پیامبر شکل می گیرد و اثر خاصی بر هنر دیوار نگاری دوران بعد می گذارد؛ از جمله تاثیرات اسلام ،می توان به وارد شدن خطوط در حواشی و کتیبه های مختلف در دیوار نگاره ها، اشاره کرد.

با تحولی که در هنر دیوار نگاری در دوران اسلامی رخ داد،کم کم طرح های سیمرغ،برگهای مو،گل و بوته و نقوش ختایی و اسلیمی نمودار گشت.

 ابنیه عهد بنی امیه تحت نفوذ سبک بیزانس قرار گرفته بود و ابنیه بنی عباس از نظر تکنیک و مصالح و تزیینات کاملا ایرانی بودند ، فقط طرح ابنیه مذهبی تقلیدی از طرح مسجد مدینه بود ، در عهد امویان ساختمان مسجد کوفه مرمت و تجدید بنا شد، که المانهای معماری و طرح های گچبری به کار برده شده در این مسجد به سبک معماری اسلامی در ایران است.در دوره عباسیان با استفاده از آجر در کارهای ساختمانی از پوشش گچی برای تزئین استفاده گردید و این دو ماده جای سنگ را در معماری شام گرفتند؛ در ایران مسجد جامع نائین،زیباترین نمونه گچبری را با الهام از طرح های ساسانی دارد.

روش تزیینات گچی روی دیوارها، پس از به کار گیری خشت در بناها گسترش پیدا کرد و این روش در کاخ های شهر سامرا رواج یافت. پایین دیوارها با ازاره گچی به ارتفاع حدود 100 سانتی متر پوشانده می شد. این گونه تزیینات در دو قصر جوسق الخاقانی و بِلکُوار به کار رفته است. مجموعه تزیینات کاخ های سامرا در مرحله اول، طبیعی هستند اما در دوره بعد عناصر تزیینی از طبیعت فاصله می گیرند. در سومین مرحله  زمینه تزیینات، عمق چشمگیری می یابند؛ که بهترین نمونه های آن در کاخ بلکوار به چشم می خورد.  در این دوره، ابتکار پوشش سطح آن چنان کامل گردید که تقریبا تمام زمینه را می پوشاند و این امر که  برای نخستین بار در هنر اسلامی رواج یافت، اوج ترقی روش های تزیینی به شمار می رود و پس از آن در دنیای اسلام منتشر شد و از مهم ترین ارکان هنر اسلامی گردید.

روش تزیینات گچی روی دیوارها از طریق حکومت طولونی از عراق به مصر انتقال یافت و نمونه هایی از آن درمسجد جامع طولون روی سطح داخلی و اطراف طاق ها و دور پنجره ها به کار برده شد.
هنرمندان دوره فاطمی، همچنان تحت تأثیر تزیینات هنر ساسانی (هنر رایج در دوره عباسی) بودند. تزیینات نقاشی گچی موجود در رواق قبله مسجد جامع الاَزهر از عناصر گیاهی که از روش تزیینات طولونی و عباسی اقتباس گردیده، تشکیل یافته اند. همچنین نمونه های زیبایی از خط کوفی مشجر در کتیبه  زیر سقف یافت می شود. در دوره فاطمی اهمیت تزیینات خطی افزایش یافت و به کار گیری خط کوفی مشجر روی زمینه های برگدار و اشکال گیاهی انتشار یافت.

 

سلجوقیان:

در این دوران هنر گچ بری راه تکامل خود را می پیماید و محراب ها ی گچبری شده زیادی از این دوره باقی مانده که با مهارت زیادی کار شده اند .
 در دوران سلجوقی گچبری نه تنها در مساجد بلکه در قصرها و منازل اعیان و اشراف نیز استفاده می شده که اغلب طرح ها شامل مناظر شکار و مهمانی بوده است.

در دوره ایلخانی، هنر گچبری به سرحد کمال مطلوب رسید. به وجود آمدن محراب های گسترده با انواع خطوط به ویژه گونه های مختلف کوفی، به کار گیری انواع گره هندسی با نقوش اسلیمی طوماری و اسلیمی ماری در لا به لای کتیبه و اِسپَرهای خط با گل و برگ های پهن و نیز گودی و برجستگی نقوش، موجب تحولی عظیم و خلق شاهکارهای عظیم گچ بری در این دوران شد.

 
تزیینات گچی معمول در دوره سلجوقی، در عصر ایلخانی به تدریج رو به دگرگونی رفت و پر بودن و شلوغی تزیینات تبدیل به ویژگی گچبری این دوران شد. از زیباترین نمونه این گونه تزیینات شلوغ، نقوش به کار رفته در  مسجد حیدریه قزوین، جامع ورامین و محراب مسجد ارومیه را می توان نام برد. روش های متنوع کنده کاری روی گچ و شلوغی عناصر تزیینی مختلف، در قرن هشتم جایگاهی خاص یافت. بهترین نمونه بیانگر این تحول، محراب اولجایتو در مسجد جامع اصفهان است که تاریخ ساخت آن  710 ه.ق است. محراب های قرن هشتم در ایران سمبل زیبایی در محراب هستند؛که عمدا گچ بری بوده و رجعتی به سمت تزئینات ساسانی دارد.

 

در دوره ممالیک بحری، روش تزیین دیوارها با نوارهای گچی منقوش به عناصر نوشتاری، روی زمینه تزیینات گیاهی رایج گردید؛ که نمونه آن در بالای پنجره مسجد «الظاهر بیبُرس» مشاهده می شود.

دوره تیموری، عصر به وجود آمدن مقرنس، رسمی بندی ، کار بندی ،قطار بندی با استفاده ازقالب‌های گچی است. به طور کلی، در هنر گچ بری این دوران انواع خطوط کوفی مشجر، مزهر،

معقد و مشبک و نیز خط های محقق، نسخ، ثلث، رقاع، تعلیق و نستعلیق و به خصوص از خط مُعقِلی، استفاده فراوان شده است.

از آثار فراوان این دوره می توان مقرنس بندی های گچی ارزشمند سر در مسجد میدان کاشان، قطار بندی های گچی مدرسه خَرگرد در خواف و خطوط گچ بری شده در بقعه شیخ احمد جامی در تربت جام را نام برد.

در دوره صفوی، هنر گچ بری وارد روش های خاصی می شود. به طوری که زیباترین مقرنس بندی های گچی با عناصر گوناگون به خصوص مقرنس های طاس و نیم طاس همراه با نقوش گل و گیاه با انواع تیغه های گچی دالبری، زینت بخش کاخ های شاهی شده است.

در این میان می توان به پدیده های ارزشمند مقرنس، قطار بندی و کار بندی ها و یزدی بندی های گچی بسیار شگرف کاخ هشت بهشت، سر در بازار قیصریه اصفهان و به خصوص دالبُر های تیغه منقوش از ظروف گوناگون همچون تنگ و سبو و مقرنس بندی های طاسه دار گچی در تالارهای شاه نشین و موسیقی کاخ عالی قاپو و نیز خط گچبری ثلث بسیار ارزشمند در صفه درویش مسجد جامع همین شهر اشاره کرد.

 

بعد از صفویان:

بیشترِهنرها ، و از جمله گچبری پیشرفت دوره های قبل را از دست داد، تا جایی که در دوره زندیه آثار گچبری زیادی به چشم نمی خورد وفقط در منازل شخصی این دوره می توان آثار گچبری یافت که  شباهت زیادی به تزئینات دوره صفوی دارند.

سلاطین قاجار عموماً بر عکس شاهان ادوار گذشته فاقد ذوق هنری بوده و علاقه زیادی به هنر نشان نمی دادند، نقاشی های بزرگ روی دیوار متعلق به این دوره و نیز نقوش کاشی کاری متاثر از هنر غرب بودند با نقوش جدیدی مانند:

 طرح های خوشه انگور به سبک فرنگی،تصاویر زنان و مردان ملبس به لباس آن زمان، که همگی فاقد ظرافت و زیبایی نقوش گل و برگ زمان صفوی بودند.

اما گچبری های برجسته شامل تزئینات،گل و گیاه و ترنج نسبت به دوره صفویه بیشتر دیده می شوند و بیشتر خانه های قاجار دارای گچبری همراه با نقاشی هستند.

یکی از خصوصیات گچبری این دوره قطاربندی مقرنس مانندی است که دور اتاق های اصلی این خانه ها در محل اتصال دیوار به سقف اجرا شده اند (گالوئی ها) و بیشتر آنها طلا کاری دارند.

 

نقش رنگ در گچبریها:

رنگ در طی قرون متمادی اسلامی نقش تعیین کننده ای در تزیینات گچبری داشته است.با توجه به یافته های باستان شناسان می توان گفت که از نخستین قرون اسلامی اولین گچبری ها رنگ آمیزی شده اند مانند گچبری های مسجد فهرج یزد که با رنگ اخرا رنگ آمیزی شده است یا گچبریهای بدست آمده از نیشابور که به انواع رنگ ها مزین بوده اند.

در قرن پنجم و ششم هجری زمینه نقوش و یا کتیبه ها را معمولاَ رنگ آمیزی می کرده اند که معمولاَ رنگ های لاجوردی و فیروزه ای استفاده ی بیشتری داشته اند.

از دوره ایلخانی به بعد رنگ آمیزی در گچبری ها موارد استفاده بیشتری پیدا کرده و روی اکثر سطوح گچی را با نقش های مختلف هندسی و اسلیمی ویا کتیبه ها رنگ آمیزی کرده اند .

 

ویژگیهای نقوش گچبری پیش از اسلام (دوران ساسانی):

تقارن - تکرارنقوش -  وجود قطعات مربع شکل که دردرون آنها دایره ای به شکل رشته مروارید نقش شده که درسطح گسترده ای این قطعات رواج داشته است – به کارگرفتن طرح های دومعنایی مانند نشان دادن  درخت زندگی.

 

 

شیوه ها و نقوش گچبری در معماری اسلامی ایران :
 

1-

این شیوه از صدر اسلام شروع و تا اواسط قرن چهارم ادامه داشت.از ویژگی های آن سادگی  نقوش با طراحی آرام و با برجستگی کم است.از نمونه های آن می توان به مسجد جامع فهرج یزد اشاره کرد.


2-

این شیوه از قرن چهارم هجری شروع وتا حمله مغولان ادامه داشت.در آن از تکنیک برجسته و برهشته استفاده شده و طرحهای آن هندسی است.


3-

این شیوه بعد از حمله مغول شروع و تا قرن دهم هجری ادامه داشت.تکنیک آن گچبری برجسته و برهشته است و در آن از خطوط و کتیبه ها استفاده شده است.
طرحی از گچ بری های محراب مسجد جامع قزوین - قرن هشتم هجری

 

4-

این شیوه از صفویه شروع و تا اواخر قاجار ادامه داشت،گچبری مجوف، در این رواج یافت؛ و از ویژگیهای آن مقرنس های گچی است.

 

نقوش گچبری:

نقوش هندسی:

درقرون اولیه هجری سهم عمده نقوش تزیینی را طرحهای هندسی مانند: اخترچلیپا، خطوط مستقیم، صلیب شکسته ودوایر و رشته های مروارید، حلقه شکل وکثیرالاضلاع وگره سازی وآژیده کاریها تشکیل می دهد.

 

نقوش حیوانی وپرندگان:

مانند اسب، اژدها با دم کاووس و اردک، سیمرغ و... قابل ذکراست که دردوران اسلامی ازاین نقوش کمتراستفاده شده است.

کتیبه ها:

 

خطوط زیبایی مانند: خط کوفی گلدار، خط کوفی گل وبرگدار، کوفی مشجر، خط نسخ، خط ثلث وخط نستعلیق ازجمله خطوطی  هستند که از قرن 4هجری درکتیبه های تزیینی گچبری کاربرد داشته اند.

بخشی از گچ بری محراب الجایتو - قرن هشتم هجری - اصفهان

 


نقوش انسانی:

که درصفه های درباریان، رزم وبزم و...گچبری شده اند.علاوه برآن می توان ازموضوعات دیگری چون منظرشکارو صحنه درباروشاهزادگان واعیان را نام برد.

 

نقوش اسلیمی:

نقوش اسلیمی متداول درگچبریهای اسلامی را اکثراَ نقوشی چون اسلیمی های دهن اژدری، شاخ وبرگ درخت تاک وخوشه های انگور، برگ کنگروبرگ گل وگلدان وبوته ها وبرگهای مد ور، برگ نخل، میوه کاج وآمرود وانارو...را تشکیل می دهد.

 

انواع گچ بری

 

 شیروشکری:

از گچبریهای اصیل وقدیمی دوران اسلامی است. فرورفتگی وبرجستگی آن بسیارکم حدوداَ 2 الی 3 میلیمتراست.

دراکثرخانه های قدیمی یزد دربالای پنج دریها وسه دریها نمونه های خوب آن دیده می شود.نقشهای بالای پنج دریها وسه دریها به دودسته افقی وعمودی تقسیم می شوند که یک درمیان کنارهم قراردارند یعنی یک نقش افقی کناریک نقش عمودی قرارمی گیرد وهمین طورتکرار می شود.این نقشها ریزو ظریف اند وانواع گوناگون دارندکه چند نمونه آن به قرارزیراست :

 

1-خیزویا خیزآب :

یعنی موج آب که هم به صورت نقش شکسته اجرا می شود وهم گردان وجزو نقش های افقی است.

درسرزمین های کویری چون یزد که مردم درآرزوی آب وسبزه وآبشاربودند این نقشها زیاد مرسوم بود.

 

نیژ:خزه:عشقه: (nizh: ashagheh)

که نقش گیاهانی است که به درخت می چسبند و رونده اند مثل خزه، پیچک و...

 


3- غژریا ژغر= زغر=آبشارghazhar:zaghar)  (

 

برساوشده:

خوشه انگوریا گندم درنقشهای عمودی یا نقشهایی ازحیوانات تخیلی چون اژدها وسیمرغ ویا حیواناتی که دردسترسشان بود درترکیب با هم مثل مارولک لک، تازی وآهو...نقش این حیوانات آن قدربرساو شده که شکل واقعی خود را ازدست داده وبه صورت پله وآبستره درمی آمد.

برساو: استيلیزه: برساب: مثلاَ، برساو شده کوه یک مثلث است برسا شده خورشید یک گل آفتاب گردان است.

 

گچبری با نقش برجسته:

دراین نوع گچبری، گچ را درزمینه به صورت اندود کار می کردند بعد نقش مورد نظر را روی آن در می آوردند.برجستگی این نوع گچبری بیشتر از شیروشکری است طبیعی است که نقوش گل وبته برای گچبری برجسته و نقوش هندسی برای گچبری شیروشکری مناسب تر بوده است.


مجموعه بایزید بسطامی


میر شمس الدین یزد

   

گچبری زبره

برجستگی این گچبری از نوع گچبری برجسته بیشتر اما از نوع برهشته کم تر است در این گچبری گوشه های نقش بدون مالش وپرداخت کردن کار می شده وگوشه ها تیز بوده اند.لذا گوشه ها، نقش بریدگی وتیزی پیدا می کرد.این گچبری ریزه کاریهای زیادی نداردوبیشتر در کتیبه های بناهای مذهبی ایران دیده می شود.

گچبری برهشته(هشته=برجسته وبیرون آمده(

برجستگی این نوع گچبری نسبت به زمینه زیاد است به طوری که قسمت های گچبری شده برآمده وبیرون زده است.اگر چه سابقه تاریخی گچبری برهشته به پیش از اسلام می رسد، مثلاُکاخ بیشاپور در دوره ساسانی اما نمونه های آن را می توان در دوره رازی و آذری دید؛ مثل بنای دوازده امام یزد مربوط به قرون چهارم وپنجم هجری یا  محراب های قرن هشتم  مثل محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان و محراب مسجد گلپایگان،که گچ بری های بسیار نفیسی دارند.

 

گچبری لُکه یا کلوخی

 

این نوع گچ بری در قرن سیزدهم هجری به دلیل نفوذ هنر مغرب زمین به ایران معمول شد که به نحو زننده ای برجستگی آن زیاد بود و به نام گچبری کلوخی مشهور شد.

در کاخ های دوره ناصری گچبری ها بیشتر کلوخی بودند نمونه های آن در کاخ بادگیر تهران(بالای ازاره های ایوان رو به جنوب)و همینطور در کاخ الماس دیده می شود که حتی طرحهای آن نیز ایرانی نیست.

 

گچبری پته

سابقه گچبری پته به قرن هشتم هجری می رسد.در این نوع گچبری کرباس را آهار می زدند به طوری که مثل مقوا می شد بعد روی آن گچ می کشیدند وروی آن،گچ بری مورد نظر را انجام می دادند. پس از آن کرباس گچبری شده را به صورت آمود روی دیوار می چسباندند.برای چسباندن کرباس روی دیوار علاوه بر چسب از میخ استفاده می کردند.البته سر میخ ها را به شکل های گوناگون مخروطی و... در می آوردند که خود جزء تزیین می شد.نمونه خوب گچبری پته را در زیر گنبد سلطانیه(قسمت های گلابی شکل)می توان دید.

به طور کلی گچ بری ها یا به صورت قالبی یا در جا کار می شدند؛که گچ بری پته از نوع قالبی است؛از این نظر که جداگانه ساخته و نصب می شده است.

 

گچبری مشبک (توری)

 

گاه پنجره ها یا روزن هارا نیز با گچبری درست می کردند،مثلاُ در مسجد شاه ولی تفت، قطعات گچ مثل تور به هم بافته شده که به باریکی یک سنجاق هستند ونمونه ای از شاهکارهایی هنر گچبری محسوب می شوند.

شیوه کا ر این گچبری بدین صورت بوده است که گچبر ابتدا لایه ای از گچ را با فاصله حدوداُ15الی25 سانتیمتراز زمینه اصلی بوجود می آورد؛و بعد از این که گچ خود را گرفت به طرح اندازی نقش مورد نظر پرداخته ودرمرحله آخر زمینه طرح را خالی می کرد تا طرح مورد نظر را به صورت مشبک بوجود آورد.

 


گچبري مشبك مسجد شاه ولي تفت

گچبری معرق:(گچ تراش)

 

روش گچبری معرق همانند کاشی معرق است.ابتدا ملات گچ رنگی را که از قبل آماده شده روی سطح صافی می ریختند و پیش از آنکه گچ خود را بگیرد آنرا به شکل دلخواه می بریدند سپس قطعات بریده شده از گچ را با رنگ های مختلف و نقوش مورد نظر در کنار هم می چیدند و پشت آن ملات گچ می ریختند تا تمام زمینه کار یکپارچه شود و در نهایت قطعه بدست آمده را بوسیله دوغ آب گچ در محل کار می چسبانند.گچ بری معرق یک طرح کلی دارد با اندازه ای خاص،که باید طرح را بر روی محل مورد نظر پیاده کرد.نحوه ی پیاده کردن نقش،یا نقش اندازی و گرته زنی به این صورت بوده که ابتدا طرح مورد نظر را روی کاغذ رسم کرده و طرح را سوزن سوزن می کردند؛سپس گرد ذغال را داخل کیسه ای پارچه ای ریخته و روی سوراخ ها به کیسه ضربه می زدند تا گرد از سوراخ ها به سطح زیرکاغذ نفوذ کرده و نقش را پیاده کند.

گچ تراش رنگي(معرق گچي)-مسجد جامع  ساوه

 

 

گچبری لایه ای:

نوع دیگر از گچبری تراش است وبیشتر برای گچبری رنگی که بخواهند به چند رنگ مختلف در آید کار می شود، روش کار بدین صورت است که لایه گچ کشته را در محلی که قبلاً با گچ زنده زیر سازی و صاف شده است، می کشند و لایه های بعد را نیز به همین ترتیب کار می کنند؛ هر لایه رنگ خاصی دارد و بعد با کاردک و ابزار گچبری شروع به در آوردن طرح ها با رنگ های مختلف می کنند،ضخامت هر لایه نباید بیشتر از 1 تا 2   مالی مترباشد زیرا باعث ترک خوردن لایه گچ می شود.

 

گچبری توپر وتوخالی:

این اصطلاح برای تکنیکی به کار برده شده که از نظر عمل وتاثیر با گچبری برجسته کاملاً فرق دارد،در این تکنیک طرح تزئینی در سطح صاف به عمق کمتر از2سانتی متر کنده می شود تا در عقب، سطحی به موازات سطح جلو تشکیل دهد و خطوط اصلی طرح یا مستقیم و یا با ضربات مایل که از حیث عمق یکنواخت است کنده و بریده می شود.

 

گچبری کشته بری:

در ابتدا گچ زبره نیم کش بر روی محلی که بخواهند کشته بری انجام دهند کشیده شده و بعد روی آنرا گچ نرمه می کشند و پس از آنکه این گچ خود را گرفت یک لایه دیگر گچ نرم به قطر 1تا2 میلیمتر میکشند و پس از گرفتن این گچ که آب آن زیادتر و نرمتر بود از لایه زیرین طرح را پیاده می کردند و با استفاده از دَم بُر اطراف طرح را خط می انداختند تا به زمینه سفت زیرین برسند. پس از آن بوسیله بومخار قسمت های اضافی را از زمینه جدا می کردند تا طرح کشته بری بدست آید. این شیوه بیشتر در دوره صفوی رایج بود.

گچبری تخمه در آوری( سه روش دارد)

 

الف ) در روش اول سطح گچی و یکدست ، آماده می شود سپس بر روی سطح صاف، طراحی انجام شده بعد با ظرافت خاص و دقت هر چه تمامتر سطوح آماده شده، که از گچ سفید پوشیده شده اند را طراحی  خواهند کرد، قطر کندن سطوح طرح از سطح گچ حدود ½ سانتی متر است. که از سطح گچی کنده شده و خارج می گردد بنا بر این یک سطح برجسته و یک سطح گود خواهیم داشت سپس نقاط و سطوح خالی شده از گچ را با توجه به طرح و رنگ لازم، با گچ رنگی مورد نظر مبدل به سطحی صاف و یکدست با زمینه، می کنند؛عیناً مانند اینکه نقاشی آبرنگ بر روی زمینه گچی کار شده باشد و چشم را به خطا می برد؛ چون بدون لمس کردن ویا از زاویه خاصی دیدن، مشکل بتوان تشخیص داد که این سطح صاف کنده شده و دوباره پر گردیده است. بطور خلاصه زمینه صاف گچی با این عمل دوباره مبدل به زمینه صاف رنگی خواهد شد(مانند عالی قاپوی اصفهان).

 

ب ) پس از قلم گیری و محکم کردن طرح،مرحله بعدی انجام می شود. در این حالت به جای اینکه طرح را از گچ ِسفیدِ  سطح خالی کنیم،زمینه صاف ویکدست که بدون طرح است از گچ خالی می شود و در حقیقت این طرح است که در سطح گچی باقی می ماند؛ لذا طرح و نقش،برجسته شده و زمینه خالی و گود میشود.

این عمل احتیاج به دقت و مهارت فراوانی دارد، زیرا بعضی نقوش بسیار ظریف و حساس هستند و با احتیاط هر چه تمامتر بایستی اطراف آنها را خالی نمود. بعد از این عمل کار رنگ آمیزی انجام می شود. در این روش مخلوط گچ و رنگ مورد نظر برای زمینه،ساخته می شود و سطوح خالی زمینه را با دقت پر می کنند. سپس آنرا صاف کرده به طوری که با طرح که برجسته است؛ یکسان شود. در این حالت طرح ها به رنگ سفید گچ باقی میماند ولی زمینه رنگی میشود. در آخرین مرحله بایستی دقت شود سطح رنگی و سطح سفید یکسان باشند(این روش عکس روش الف میباشد )

 

ج )  این روش یکی از بهترین نوع تزئین است که بسیار پر کار می باشد در این نوع سطح گچی صاف را آماده کرده  و طرح اندازی می کنند.

طرح ها گاهی بسیار ظریف و دقیق و بر گرفته از طبیعت هستند. طرح های لازم را قلم گیری می کنند تا مشخص تر شوند سپس سطح گچی صاف را که زمینه طرح اصلی است از گچ سفید،خالی می کنند با این عمل لایه ای از گچ را که در زمینه وجود دارد خالی کرده و عمق ایجاد می کنند، سپس زمینه را با رنگ و گچ  پر می کنند یعنی سطح خالی شده را بالا می آورند . گاهی ممکن است سطح زمینه را که با گچ ورنگ پر شده است تا سطح طرح یکسان نکنند و کمی اختلاف سطح ایجاد شود بنا براین دو سطح متفاوت از طرح سفید و زمینه(که از گچ رنگی است)بدست می آید. نکته مهم در این روش این است که به جای کار گذاردن رنگ در نقاط سفید طرح، دوباره جاهای طراحی شده را کنده کاری می کنند؛ که این عمل دقت وظرافت بسیاری لازم دارد. بعد از تمیز کردن محل خالی شده در طرح وایجاد عمق لازم که معمولاً کم است،به جای گچ سفید ترکیبی از رنگ و گچ را با آب مخلوط کرده و در نقاط گود شده قرار می دهیم بنا بر این درنوع سوم سطح گچی سفید رنگ، که خود نیز طرح رنگی است تخمه در آوری می شود. بنا بر این در این روش هم سطح تخمه درآوری می شود و هم طرح.

ابداع این روش بی تاثیر از دیگر روش های تزئینی روی گچ و یا کاشی معرق نیست.(این روش تلفیقی از دو روش قبلی است)

عمده ماده اصلی برای استفاده در تخمه درآوری،گچ سفید و نرم است که اول بایستی مقدار گچ لازم غربال شده و به یک درجه از نرمی برسد؛ آنگاه بایستی با آب مخلوط شده و خمیر نرم ویکدستی را بوجود آورد؛ سپس خمیر گچ در سطح دیوار مالیده شده و صاف و یکدست می گردد واین زمینه ی کار تخمه درآوری می باشد .

حال برای مرحله بعدی که پر کردن جاهای خالی شده از گچ است بایستی مجدداً از گچ واین بار رنگ استفاده شود، که برای هر رنگ لازم باید مقداری گچ و رنگ با نسبت مشخص با هم مخلوط شوند .

زیرا نسبت ها در اتصال رنگدانه ها در ملات گچ تاثیر خوبی داشته و ضمناً حالت گیرایی گچ را نیز افزایش می دهند و استحکام بیشتری پیدا می کنند بعد از تمیز کردن محل کنده شده در هر بخش از طرح که رنگ و گچ، لازم است، با گچ رنگی پر می کنیم؛ سپس سطوح پر شده را بوسیله ابزاری شبیه کاردک یکدست و صاف می کنیم که هم سطح با زمینه شود .

 

 

در نقوش تخمه درآوری آنچه که تا به حال در آثار معماری باقی مانده نشان می دهد که بیشتر از موتیف های طبیعی استفاده شده است. گاهی اوقات نیز نقوش افسانه ای و در بعضی از تقسیم بندی ها نقوش هندسی دیده می شود.

نکته مهم دیگر در این تزئین که فرق این تزئین را با نقاشی روی گچ از لحاظ ظاهر مشخص میکند؛ این است که در نقوش تخمه درآوری سایه روشن وجود ندارد در حالی که در نقوش دیگر روی گچ ممکن است سایه پردازی انجام شود.

دیگر اینکه از لحاظ استحکام نقوش و ماده بکار رفته شده روی زمینه و ظرافت ، قابل مقایسه با روش های دیگر نیست .

دیگر اینکه نقوش آبرنگی روی گچ در اثر مرور زمان ممکن است فرسوده شده و شفافیت خود را از دست دهند؛ همچنین مواد رنگی چسبندگی خود را کم می کنند؛ لذا رنگ در سطح تزئین به خطر افتاده و امکان ریزش و از بین رفتن آن وجود دارد.

اما در نقوش تخمه درآوری به لحاظ این که گچ و رنگ در عمق فرو رفته و مجدداً به سطح آمده این عوارض مشاهده نمی شود و هنگام عمل مرمت نیز کار با اصول بهتری انجام می شود.

 

شایان ذکر است که انتخاب مکان مورد نظر برای روش تخمه در آوری مهم است زیرا همان طور که می دانیم رطوبت از عواملی است که با گچ سازگاری ندارد و قرار گرفتن محل تزئین در جریان رطوبت هر چند کم باشد به علّت خاصیت مکش رطوبت توسط گچ،اثر را نابود می کند و رنگ ها و گچ پوسیده می شوند.

به همین علت یکی از موارد استفاده این تزئین روی سردر ها و مقرنس ها میباشد که احتمال نفوذ رطوبت کم است و یا در بدنه هایی از دیوار به کار میرود که درصد رطوبت آن بسیار ناچیز باشد ویا اصلاً نداشته باشد.

آنچه مسلم است این است که بسیاری از نقوش و رنگ ها را میتوان در سطح مورد اطمینان با روش تخمه درآوری به اجرا در آورد و از ظرافت این تزئین نسبتاً با دوام بهرمند گردید.

ابزار های مورد استفاده برای اجرای روش تخمه درآوری در تزئین دیوار عبارتند از: انواع کاردک های نوک پهن و نوک باریک،ظرف مخصوص خمیر کردن گچ(استانبولی)،ماله برای صاف کردن سطوح گچ و غربال.

 

تُنگ بری :

در این روش از حفره های گچی به شکل تنگ ها یی در تزئینا ت استفاده می شود.نمونه ها ی این گچ بری را در عالی قاپو اصفهان یا مسجد شیخ صفی اردبیل می توان دید.

 

نقوش مُهری:

 

گاهی به خاطر اینکه آجر را نمی تراشیدند بین دو آجر را با گچ تزیین میکردند ؛که بعد ها این تزیین به کمک سفال های مهری انجام شده و بدین ترتیب صورت میگرفته که بندهای عمودی دیوار آجری را عریض تر میگرفتند و یا قسمتی از آجر، در امتداد بند عمودی بریده میشد و این سوراخ ها را با گچ پر میکردند و موقعی که هنوز گچ خود را نگرفته بود با طرح های مختلف روی آنرا تزئین میکردند. در بعضی موارد طرح ها را با مهر چوبی روی گچ نقش می کردند.

طرح های مزبور شامل طرح های ساده هندسی ، اشکال گل وبوته و اسامی مقدس الله وعلی بوده است.

پخش بودن این سوراخ ها در کل دیوار ترکیب جالب توجهی در سطح دیوار ایجاد می کند.

همچنین از نقوش مهری در تمام بناهای دوره سلجوقی و ایلخانی استفاده شده است.

 

گره در گچبری:

همزمان با بکار بردن گره ها در آجر، کاربرد گره در گچبری نیز آغاز میشود نمونه بارز آنرا میتوان در محراب مسجد جامع فَریومد مشاهده نمود که نفیس ترین نوع گره کاری گچبری است .

در گره کاری وگچبری ابتدا سطح کار، کُرم بندی و شمشه گیری میشود تا سطح به سطوح کوچکتر تقسیم شود ،پس از آن زیر کار، با لایه ای از کاهگل ، گچ وخاک  یا گچ ،اندود می شود؛ بعد لایه ای از گچ کشته آماده به سطح اندود شده کشیده می شود.

زمینه گره مورد نظر که بر روی کاغذ ترسیم شده بصورت گرته زدن بر روی سطح گچ مورد نظر پیاده میشود.

پس از مشخص شدن حرکات طرح ، خطوط لازم بوسیله قلم گچبری، بریده می شود و پس از پرداخت،گره بر روی گچ بوجود می آید.

 

تکنیکهای گچبری:

غیرازتکنیک قالبگیری که با استفاده ازقالب تهیه می شد وسپس با استفاده ازخمیرگچ، گچ قالبی را درقسمت مورد نظر می چسبا ندند،گچبری با تکنیکهای مختلف دیگری صورت می گرفته، که معمولی ترین نوع آن موسوم به کنده کاری یا گچبری عمقی است.دراین تکنیک روش کاربدین صورت است که ابتدا گچ آماده (خمیرگچ) را برای زیرسازی وآماده کردن متن برروی قسمت مورد نظرمی کشند، پس ازآن که گچ خشک شد واصطلاحاَ خود را گرفت، نقش را روی آن انداخته وبا وسایل گچبری ازقبیل دم بر، نقاله، پرگار،بومخواروکاردک ، طرح مورد نظررا می برند. برای نقش اندازی روی سطح گچی می توانند عیناَ نقش را روی سطح گچی آماده بکشند و یا اینکه ازراه "گرته زنی" نقش راروی سطح پیاده می کنند. دراین شیوه برای بوجود آوردن موتیف هایی که برجسته ترهستند خمیرگچ را درقسمتهای مورد نظر قرارمی دهند وسپس شکل مورد نظررا  بوجود می آورند.

 

در این روش نخست گچ رابرای ایجاد زیر سازی به مقدار زیاد ورز میدهند و در محل مورد نظر به مقدار زیاد میمالند بطوریکه برای قسمت های عمده نقش برجسته روی دیوار بماند ، سپس همین که گچ خود را گرفت ،نقش ها و تصاویر اصلی توسط کاردک های مخصوص تراشیده شده و برای قسمت های کوچکتر هر کجا که لازم باشد گچ تازه می افزایند سرانجام پس از آنکه گچ مانند سنگ سخت گردید تراش نهایی روی آن انجام میشود.برای برش طرح های گیاهی و هندسی قبل از هر گونه اقدام به تراشیدن باید طرح را روی سطح گچ پیاده کنیم. سپس خطوط اصلی را توسط کاردک خط می اندازند تا از پاک شدن آنها جلوگیری شود بعد اطراف طرح را بریده و قسمت های اضافی را بر میداریم، باید دقت شود قبل از طرح اندازی درشتی طرح ها را در رابطه با زمینه مورد نظر، بررسی کنیم تا طرح ها در اندازه مناسب بدست آیند؛ که این عمل برای کتیبه نویسی و خطاطی بسیار دشوار می باشد بعد از اینکه گچ کاملا خشک و سفت شد آن را تراشیده و پرداخت می کنند تا اینکه خطوط روشن و جاندار گردند؛ به عنوان آخرین عمل روی پوشش گچی لایه ای رقیق تر از خامه می کشند و بدین ترتیب سطحی صاف و صیقلی حاصل می شود .

گچبر دارای امتیاز سنگ تراش نیست که روی مصالحی همگن و پا برجای چون سنگ کار کند زیرا گچی که روی آن کار می کند  پیوسته در حال سخت شدن است ، بنابراین گچبر باید در هر زمان یک قسمت از کار را کاملاْ با اتمام برساند و قسمت بعد را شروع کند.

 

بعضی از طرحهای گچبری کاملاْ گود می باشند و نقشها عملاْ سه بعدی هستند و بایستی آنها را با لایه های متعدد گچی از سه تا شش لایه و حتی بیشتر ساخت که روی هر لایه باید جداگانه کار شود . طرحها غالباْ پیچیده هستند که از پنج تا شش قسمت در هم بافته ترکیب یافته و در جهات گوناگون و مخالف در حرکتند .

گچبر باید پیش بینی کند که از نقاط آغازین و لایه های زیرین تا لایه های روئی شکل نهایی چگونه ظاهر خواهند شد.

 

روش های کلی گچبری و کاربندی آن در دیوار نگاری:

 

ماده اصلی تشکیل دهنده همان گچ است و ارائه این هنر بوسیله گچ دارای روش و اسلوب خاصی است که از این روش تا کنون بر روی دیواراستفاده می شده است.

یک روش بدین صورت است که، پس از اتمام بنای ساختمان ، به صورت حاشیه ای و یا فتیله ای گچ را بر روی آن کلاف نموده و می چسبانند،این روش از زمان اشکانیان تا به امروزمعمول بوده است. در باره اینکه گچبری ها چگونه ساخته می شده و بر روی دیوارها نصب می شده عقاید مختلفی وجود دارد؛ عده ای بر این باوراند که بیشتر این گچبری ها قالبی هستند،بدین ترتیب که گچ را در قالب از پیش تهیه شده میریختند و بعد از محکم شدن بصورت قالبی آنرا بر روی دیوار کار می گذاشتند.

 

این نظر زیاد درست به نظر نمی رسد میتوان چنین بیان نمود که خود ملات را آماده کرده و بر روی دیوار مالیده اند و سپس همه مراحل تراش و ایجاد نقش را بر روی دیوار انجام میدادند، سپس قلم گیری و نقاشی می شده است که البته به مرور زمان بیشتر نقاشی روی گچ از بین می رفت. گاهی هم همراه گچبری در پای دیوار یا در زاویه ای از دیوار تندیسی از گچ ساخته می شده ونصب میکردند. البته در دوران اسلامی روش های گچبری و تزئین آن از طرز کار تزئینات عهد هخامنشی و ساسانی نیز اقتباس شده است و همراه با توسعه معماری تداوم وپیشرفت بیشتری نموده ،سبک های مختلف گچبری طی قرون متمادی تغییر وتحولاتی را داشته است تا آنجا که در دوران اسلامی در طراحی نقش های روی کاشی ها نیز عناصر این هنر نمایان است و به جای طرح های زنجیره ای و قیطانی نقوش ظریف و ریز و رنگین معمول شده که گاهی اوقات ظرافت آنها شباهت زیادی به نقاشی دارد.

یکی دیگر از خصوصیات آن در دوران اسلامی این است که در ادوار قبل از اسلام فرم ها ضخیم تر و درشت تر بوده اند و جنبه تمثیلی داشته اند و از لحاظ رنگ هم زیاد غنی نبوده اند اما در دوران اسلامی فرم ها بسیار ظریف تر و حالت نرم تری داشته که حتی هنرهای بیگانه را هم تحت تاثیر قرار داده است.

 

آسیب شناسی گچ :

برای پاک کردن نقاشی های نفیس روی گچ ،در گذشته از آمو نیاک استفاده می شد که به آن آسیب وارد می کرده است.امروزه بجای آمونیاک از دی متیل فرم آمید استفاده می شود.

اگر در گچبری ترک داشته باشیم، درمحل ترک با تزریق پلی وینیل استات +کربنات کلسیم ، استحکام بخشی می کنیم.

اگر گچبری طبله کرده باشد و مقدار این طبله زیاد باشد، اول روی قسمت طبله شده را برای استحکام یک لایه پارالوئید می کشند و تزئینات را به کمک اهرم هایی نگه می دارند تا فرو نریزند، سپس پشت آن را کاملا تمیز کرده ،فضای خالی را با خرده چوب و چسب و پریمال پر می کنند،بعد تا جایی که امکان داشته باشد و موجب تخریب گچبری ها نشود ،سعی می شود بوسیله همین جک ها و اهرمهای مکانیکی قسمتهای طبله کرده را به جای اولیه خودباز گردانند.

 

منابع و ماخذ:

 

سبک شناسی - دکتر محمد کریم پیر نیا – انتشارات سروش دانش

مصالح ساختمانی-آژند،اندود،آمود-مهندس بزرگمهری – موسسه انتشارات تعاون سازمان میراث فرهنگی کشور

تزیینات وابسته به معماری - محمد یوسف کیانی - مرکز میراث فرهنگی و گردشگری

هنرگچبری درمعماری اسلامی ایران – علی سجادی

گچبری دوران ساسانی وتا ثیرآن درهنرهای اسلامی – جمال انصاری

تارنمای گچبری – آشنایی با مرمت تزیینات وابسته به معماری

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید