دوشنبه, 19ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست فردوسی و شاهنامه شاهنامه

شاهنامه

زن در شاهنامه(دكتر محمدعلی اسلامی ندوشن)

توصیفی که در اول داستان (( بیژن و منیژه )) فردوسی از همدم و همسر خود می‌کند یکی از زیباترین تصویرهایی است که از یک زندگی خانوادگی بشود به دست داد .
  

سال 1388 سال فردوسی

سال 1387 خورشیدی خیام -کمابیش برابر با سال 2008 میلادی- از سوی تاجیکستان برای بزرگداشت رودکی سرایندهء بزرگ پارسی‌گوی پیشنهاد شده و سازمان جهانی یونسکو نیز آنرا پذیرفته و در برنامهء خویش گنجانده است، و از دو سال پیش برای برگزاری جشن‌های ویژهء آن در تاجیکستان - دوشنبه و رودک زادگاه رودکی برنامه فراهم شده است، و دور نیست که فرهنگیان ایران را نیز آرزوی هموندی در آن جشن‌ها باشد، پس بهم آمیختن دو بزرگداشت برای دو پایه‌گذار سرود و زبان و فرهنگ و آوازه ایران درست نمی‌نماید.

گفت و گو با دکتر جلال خالقی مطلق (بخش دوم)

برگرفته از روزنامك
من همواره بر این باورم که نبایستی زحمات و کارهای دیگران را ناچیز بگیرم. به این خاطر همیشه سعی کرده ام از اظهار نظرِ منفی درباره ی کارِ پژوهشگران خودداری کنم و داوری را بر عهده ی دیگران بگذارم.خوانندگانِ شاهنامه دو دسته اند؛ یک دسته، توده ی مردم اند که کاری به این کارها ندارند و دسته ی دیگر پژوهشگران، دانشجویان و ... هستند.

 

 

گفت و گو با دکتر جلال خالقی مطلق (بخش نخست)

برگرفته از تارنگار مسعود لقمان
شاهنامه، سند هویتِ ملی ایرانیان است و هیچ خوش آیند نبود که این شناسنامه ی هویت ملی ما به مانند سایر کارهای بزرگان زبان و ادب پارسی به دست بیگانگان ویرایش شود، چراکه این کار، تنها از پسِ یک ایرانی ای که از پیچ و خم های تاریخ کهنش گذشته و می تواند به ژرفا و جانِ مایه ی سخن شاهنامه پی ببرد، بر می آید.

چرا شاهنامه؟ (دکتر مجید ساسانی)

نمی توانم شادی خود را پنهان کنم چرا که بار دیگر بخت یاری سخن گفتن و نوشتن از شاهنامه، نامه ی ورجاوند و بی مانند فرهنگ ایران، به این کم­ ترین سینه چاک شاهنامه ارزانی شده است.

پیام دکتر دوستخواه به نشست «عصری با شاهنامه» در دانشگاه تهران

برگرفته از تارنگار روزنامک
جای بسی خشنودی است که برای شناخت هرچه بهتر ِ شاهنامه ی فردوسی، این گرانمایه ترین سند ِ ادبی و فرهنگی ی ایرانیان، گرد ِ هم آمده اید. هرچند که دل و جان من پیش شما و همْ سخن شماست («این جایم و ریشه های جانم آن جاست!»)؛ امّا دریغا که به ظاهر از شما دورم و از این کامیابی که شنونده ی سخنان آموزنده تان باشم، برخوردار نیستم. پس – ناگزیر –  به این بسنده می کنم که با فرستادن پیامی کوتاه به همایش ارزشمند شما، بار دیگر، مهر ِ دلم را به فردوسی و شاهنامه اش و ارادت و احترام خود را به همه ی شما رهروان ِ راه ِ فرخنده ی ایران شناسی و شاهنامه پژوهی، بیان دارم.

 

گزارش نشست "عصری با شاهنامه" در دانشگاه تهران

بر گرفته از روزنامك 
«مادام که در جهان، مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پرافتخارِ (فردوسی) شاعر بزرگ هم که تمامِ عشق سوزان قلب خود را به میهنش وقف کرده بود، جاوید خواهد ماند. فردوسی، شاهنامه را با خون دل نوشت و بدین قیمت خریدار محبت و احترام ملت ایران نسبت به خود گردید.» این را «برتلس» از پیشکسوتان شاهنامه شناسی و شرق پژوهی می گوید. در نشست «عصری با شاهنامه» که انجمن ادبی آرشِ دانشگاه علوم پزشکی تهران، در تالار ابن سینا برگزار کرده بود، دانشجویان گرد آمدند تا برپایه ی گفته ی برتلس، یاد فردوسی را گرامی
دارند.

شاهنامه تنها اثری است که بیشترین ارج را به زنان گذاشته است

برگرفته از تارنگار روزنامک
فردوسی، سرایش بخش هایی از شاهنامه را از اوان جوانی و هنگام آشنایی با گنجینه های ادب و فرهنگ ایرانی آغازکرد. امّا  پس از مرگ ناگهانی ی دقیقی – که پیش از وی دست به این کار زده و کارش ناتمام مانده بود – یعنی در حدود سال ٣۵۶ هجری ی خورشیدی (برابر با  سال ٣۶٧ هجری ی قمری و سال ٩٧٧ میلادی) – بود که این بار ِ امانت را بر دوش گرفت و راه دشوار ِ تدوین واپسین ِ حماسه ی ملّی ی ایران را تا به آخر پیمود و سرانجام، به گفته ی آشکار خودش در پایان شاهنامه، در روز ٢۵ اسفندماه سال ٣٨٨ هجری ی خورشیدی ( برابر با سال ۴٠٠ هجری ی قمری و ١٠١٠ میلادی)، بر کار ِ عظیمش نقطه ی پایان نهاد:«... سرآمد کنون قصّه ی یزدگرد/ به ماه ِ سِفندارمَذ، روز ِ اَرد/ ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام ِ جهانْ داور ِ کردگار/ چو این نامورْ نامه آمد به بُن / ز من روی ِ کشور شود پُرسَخُن ...»

 

در همین زمینه