زیست بوم
طب سنتی خوراکیهای «سرد» و «گرم» - بخش دوم و پایانی
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 23 مهر 1391 11:15
- بازدید: 4970
سردی، افسردگی را تشدید میکند. براساس یافتههای این بررسی، پژوهشگران با اطمینان بسیار نتیجه گرفتهاند که غذاهای سردی موجب تشدید افسردگی و غذاهای گرمی موجب تخفیف آن میشوند.
shock drop air force 1 full uv reactive | air force purple heart , Giftofvision
همچنین، شایعترین نشانههای تشدید یا تخفیف علائم فیزیکی (سستی، بی حالی، لرزش و تهوع) و علائم خلقی (افسردگی، عصبانیت و اضطراب) است.
بروز و تشدید افکار وسواسی از دیگر علائمی است که در پی مصرف غذاهای سردی، بسیار دیده شده است. به عنوان مثال در تحقیقی بیماران همان غذاهایی را به عنوان «سردی» نام بردهاند که در طب سنتی آمده است.
نوع غذاهایی که بیماران به عنوان سردی بر شمردهاند به این شرح است: ماست، خیار، هندوانه، برنج، ترشی، گوجه، بادمجان، ماهی، گیلاس، سیب زمینی، پرتقال، عدسی، دوغ، آش رشته، گوشت گوساله، کوکو سبزی، لیموشیرین، آبلیمو، اسفناج، کاهو، سالاد، آبغوره، چای بدون قند، انار.
شماری از گرمیها نیز به گفته بیماران، عبارت هستند از: پولکی، نبات و آب نبات، شیره و عسل، شیرینی، خرما، مربا، غذاهای گوشتی، برنج با کشمش، موز، حلوا ارده، شربت قند، تخم مرغ، گردو، داروهای گیاهی، خربزه، گلابی، سیر، ماش، عرقیات (بیدمشک)، روغن، خورشفسنجان، هل.
در این پژوهش با استناد به مطالب کتابهای دانشمندان طب سنتی قدیم، از جمله شیخ الرئیس ابوعلی سینا و محمد زکریای رازی و همچنین نوشتههای پزشکان و پژوهشگران علوم جدید پزشکی آمده است: در طب سنتی مزاجهای سودایی و بلغمی «مزاج سرد» محسوب میشوند.
با این توضیح که مزاج سودایی «سرد و خشک» و مزاج بلغمی «سرد و مرطوب» است.
در افرادی که دارای چنین مزاجهایی هستند، علائمی چون سستی بدن، افسردگی و افکار وسواسی بسیار نمایان است، زیرا مصرف غذاهای سردی این علائم را تشدید میکند و غذاهای گرمی آنها را کاهش میدهد. از سوی دیگر، چون مزاج هر فرد تحت تأثیر و کنترل سیستم نور و همورال بدن به فرماندهی هیپوتالاموس است و این سیستم نیز به طور ژنتیک منتقل میشود، میتوان گفت که خصوصیات مزاجی افراد نیز از طریق ژنتیک به ارث میرسد.
موادی که شیمی مغز را تغییر میدهند
دست اندرکاران این پژوهش با توجه به مطالعات تازهای که در این زمینه صورت گرفته است، میگویند: مواد خاصی میتوانند شیمی مغز را به طور مستقیم تغییر دهند. از این رو، برخی از عناصر غذایی در درمان اختلالهای ناشی از عادی نبودن یک «نورو ترانسیمتر» خاص، مفید و مؤثر هستند.
برای نمونه میتوان گفت: مصرف کربوهیدراتها، به عنوان غذای میان وعده، سبب کاهش خستگی و افسردگی و ازدیاد هوشیاری میشود. چنان که غذاهای پر کربوهیدرات و کم پروتئین در مبتلایان به سندرم «پره منستورال» میتواند سبب کاهش افسردگی، تنش، عصبانیت، گیجی، غمگینی، خستگی، حساسیت و خمودگی شود.
البته، مصرف کربوهیدراتها هنگام صبح، در مقایسه با مصرف پروتئین، به مراتب کمتر از شب خستگی و خواب آلودگی پدید میآورد.
در بررسی علت این واکنش از دیدگاه علمی گفته میشود: مصرف یا تجویز تریپتوفان سبب افزایش سروتونین میشود که زمان بیدار شدن را کاهش میدهد و افسردگی را بهبود میبخشد.
در واقع، غذای پرکربوهیدرات سطح انسولین خون را افزایش میدهد. از این رو، نسبت تریپتوفان به اسیدهای آمینه افزایش مییابد و ورود تریپتوفان به مغز با آسانی بیشتر صورت میگیرد.
افزون بر این مکانیسم، «ساکارز» هم میتواند از راه تداخل باسیستم کاته کولا مینرژیک مغز، برآن تأثیر مستقیم بگذارد.
از سوی دیگر، تجویز یا مصرف تیروزین مقدار کاته کولامین مغزی را افزایش میدهد و در بهبود افسردگی و مقاومت در برابر فشارهای روانی و استرس و عوارض آنها سودمند است. پژوهشگران با اشاره به این که نشاسته بیشتر از شکر مقدار تریپتوفان را افزایش میدهد، بر این باور هستند که مقادیر زیاد تریپ توفان سبب کاهش ورود تیروزین به مغز و کاهش کاته کولامین مغزی میشود و پیامد این واکنش احتمالاً، تشدید حالت افسردگی است.
به گفته پژوهشگران، این مکانیسم میتواند دلیلی بر تأثیر برخی مواد پرکربوهیدرات بر افسردگی باشد و شاید به این سبب است که دانشمندان طب سنتی مواد قندی از نوع نشاسته ای، مانند سیب زمینی، برنج و نشاسته را در زمره «سردی»ها به شمار آورده اند.
در تکمیل این بحث، پژوهشگران میگویند: فرضیههای متکی به تجربههای علمی دیگری هم در طب جدید مطرح است که نظرات طب سنتی را در مورد تأثیر غذاها برجسم و جان انسان تأیید میکنند.
سرعت تأثیر غذا در بروز علائم و نشانههای جسمی و خلقی موضوع شایان اهمیت دیگری است که پژوهشگران در تبیین آن میگویند: بسیاری از بیماران مورد مطالعه ما بر سرعت بروز این علائم تأکید داشتند؛ چنان که میگفتند پس از مصرف غذای سردی، در زمانی بس اندک و بی درنگ، حالت سستی و رخوت و دگرگونی خلق و خوی و افسردگی بر آنان چیره شده است.
با توجه به تأثیر فوری غذاهای سردی، متخصصان پژوهشگر میگویند: با توجه به این که تأثیر داروهای ضدافسردگی دست کم چند هفته پس از مصرف آنها در بیماران دیده میشود و برعکس تأثیر غذاها بسیار زود و بدون فاصله است، جا دارد پژوهشها و بررسیهای گستردهای در این زمینه صورت پذیرد تا شاید در شیوههای درمان افسردگی تحولی نوپدید آید. زیرا، به طور کلی باید گفت: دامنه پژوهشها درباره تأثیر غذا بر خلق انسان، از جمله بر حالت افسردگی، بسیار گسترده است و نیز پژوهشهای گستردهای را میطلبد.
نگاهی به پژوهشهای تازه
پژوهشهای تازه نیز مؤید یافتههای پژوهشگرانی است که نظراتشان در این گزارش بازتاب یافته است. چنانکه در کتاب سلامتی با تغذیه صحیح، نوشته «حسین میر حیدر»، درباره تأثیر هیدراتهای کربن در انرژی زایی آمده است: در حالی که غذاهای سرشار از پروتئین انسان را سر حال میآورد و انرژی تولید میکند، خوردن مواد نشاسته ای، مانند ماکارونی و سیب زمینی، بویژه برای ناهار سبب سستی و بیحالی در برخی افراد میشود و برخی را نیز اندکی گیج میکند.
در واقع این نتیجه تأثیر این نوع مواد غذایی در ترکیبات شیمیایی مغز است.
در مطلبی که میخوانید، درباره علت این تأثیر شیمیایی آمده است: با خوردن مواد نشاسته ای، مانند سیب زمینی، برنج و ماکارونی، معمولاً یک نوع اسید آمینه به نام تریپتوفان در مغز آزاد میشود و پیامد تولید این اسید آمینه هم تولید ماده شیمیایی سروتونین است که یک ترکیب شیمیایی آرامبخش و تنظیمکننده وضع و حالت انسان به شمار میآید.
براساس این نظریه، بدن انسان در این فرآیند بسیار حساس است به گونهای که حتی خوردن 30 گرم برنج سبب سرازیر شدن سروتونین در مغز میشود.
منبع: روزنامه اطلاعات