یادمان
«گنجینه بابل» هم مرکز تجاری میشود
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- یکشنبه, 13 دی 1394 09:15
- آخرین به روز رسانی در یکشنبه, 13 دی 1394 09:15
- نمایش از یکشنبه, 13 دی 1394 09:15
«با وجود پیگیریها و مخالفتها، اداره اوقاف شهرستان بابل همچنان بر موضع خود پافشاری میکند تا تخلیه بی چون و چرای ساختمان «گنجینه بابل» به عنوان تنها موزه شهرستان بابل و یکی از معدود موزههای سکه و اسناد تاریخی در شمال کشور انجام شود.»
nike-dunk-low-coast-uncl | nike lunarglide 6 price range chart printable - New Balance 550 'UNC'/ 'Baby Blue' - BB550HL1 - LacollesurloupShopsعلیرضا صادقی امیری، دبیر انجمن جوانان سپید پارس استان مازندران در گفت وگو با خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا در این زمینه گفت: با وجود پیگیریها و مخالفتهای دوستداران و انجمنهای حوزه میراث فرهنگی و اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری مازندران، اداره اوقاف شهرستان بابل همچنان بر موضع خود پافشاری میکند تا تخلیه بی چون و چرای ساختمان «گنجینه بابل» که تنها موزه شهرستان هفتصد هزار نفری بابل و یکی از معدود موزههای سکه و اسناد تاریخی در شمال کشور است، انجام شود.
او افزود: نخستین «بلدیه بارفروش» یا همان «گنجینه بابل» در هشتم مرداد ماه ۱۳۵۴ شمسی با شماره ثبت ۱۵۲۶ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است و یکی از مهمترین شاخصهها و نمادهای هویتی و تاریخی مازندران و بابل به شمار میآید، این ساختمان تاریخی که در مجموعه تاریخی مجموعه خانههای تاریخی آقاجان نسب - شماره ثبت ۲۶۸۵ در ۱۷خرداد ۱۳۷۹خورشیدی در دوره قاجار و فضای عمومی شهر قرار گرفته، دارای بخش مردمشناسی، بخش اسناد تاریخی، بخش نمایشگاهی و بخش آثار تاریخی (سکه، سفال و مفرغ) است و به جرات میتوان گفت که این اثر فاخر و نفیس تاریخی یکی از مهمترین و بزرگترین مراکز فرهنگی و هویتی در شهرستان چند صد هزارنفری بابل و استان مازندران است.
وی ادامه داد: مدتی است که اداره اوقاف شهرستان با توجه به اسناد تازه به دست رسیده، ادعا میکند که عرصه و اعیان این محوطه تاریخی مربوط به وقف حوزه علمیه (قادریه) بوده که در زمان پهلوی اول و پس از تعطیلی مدرسه و جابجایی آن، تبدیل به نخستین مرکز بلدیه (شهرداری) بارفروش (بابل و بابلسر و حومه) و نام نویسی خدمت سربازی شده است، بنابراین متاسفانه پس از گذشت نزدیک به نود سال از ساخت آن و تغییر کاربریاش، سازمان اوقاف به دنبال بازپس گیری یا به نوعی تصاحب آن برای ایجاد یک مرکز تجاری است.
او بیان کرد: با توجه به اینکه این بنا ثبت ملی شده است و ساختمان بنا متعلق به اداره اوقاف نیست و در اختیار سازمان میراث فرهنگی کشور قرار دارد، اداره اوقاف بر بنیان قوانین موضوعهی کشور و قانون مجازات اسلامی نمیتواند به هیچوجه به ساختمان مذکور دستاندازی کند، اما این اداره به دلیل تحت فشار قرار دادن اداره میراث فرهنگی، خواستار پرداخت اجاره ماهانه هشت میلیون تومان شده است، این در حالی است که اداره مذکور و اداره کل میراث استان حتا توان پرداخت 150 نیروی مازاد خود را ندارد و مدیریت ساختمان مذکور حتا از پرداخت هزینه های آب و برق و گاز آن نیز عاجز مانده است!
صادقی امیری گفت: با توجه به نوع آب و هوای نمناک و مرطوب و همچنین فرآیندهای فرهنگی و مذهبی مردم مازندران در طول تاریخ، پیشینهی آثار تاریخی در این استان، برجهای آرامگاهی یا امامزادههای مقدس یا مساجد و سقانفارها (اتاقکهایی که در استان مازندران در شمال ایران برای استفادههای گوناگون ساخته میشوند) است، که مدیریت همهی آنها در اختیار اداره اوقاف است، و معمولا خنجر دستاندازیهای این اداره در تغییر کاربری یا توسعه یا تخریب این آثار فاخر ارزشمند که متعلق به همه آحاد ملت است نه متعلق به یک اداره خاص، بر گلوی میراث فرهنگی این حوزه بوده است، متاسفانه به جای آنکه اداره اوقاف در این مسیر همراه و همگام با خواست مردم و ملت و همچنین یار سازمان میراث فرهنگی باشد، همیشه راه تقابل و یا معکوس را پیش گرفته است.
این دوستدار میراث فرهنگی شهرستان بابل افزود:در حالیکه روح و خواستگاه بنیادین وقف ایجاد همدلی و وفاق و گسترش نیکوکاری و خشنودی مردم و آحاد یک جامعه است، اما با این رفتار دو پهلو اداره اوقاف این بخش زیبای وقف و چهره این سازمان در میان اهالی فرهنگ و دغدغهمندان این حوزه مخدوش میشود.
وی با بیان این نکته که از این نوع تخریب توسط برخی دستگاههای دیگر در شهرستان بابل فقط معطوف به ساختمان تاریخی گنجینه بابل نبوده و نیست، افزود: در بازدیدهای میدانی انجمن جوانان سپید پارس از آثار تاریخی شهرستان بابل در شش ماهه گذشته، شاهد این دست از تخلفات میراثی بودهایم؛ دستاندازی به صندوقچه تاریخی (قاجاری) بقعه سالطان محمد طاهر(شماره ثبت ۱۸۰۸ در 25 مرداد 1375) و تغییر آن به ضریح فلزی، دستاندازی به عرصه برج آرامگاهی بقعه درویش علمبازی (شماره ثبت ۳۳۲۸ در 25 اسفند 1379) و مربوط به قرن نهم هجری؛ همچنین علاوه بر تخریبهای عامدانه و دست اندازیهای غیر اصولی نفوذ نم به بدنه اصلی بنا موجب تخریبهای زیانباری نیز شده که استواری بنا را تهدید میکند.
او تخریب عامدانه خانه آقاجونی (خلیلیان) پس از ثبت ملی آن، دستاندازیها گسترده در بنای مقدسه امامزاده قاسم (شماره ثبت ۳۴۲ در 20 خرداد ماه 1321) و چندین مورد دیگر را نیز جزو کارنامه فرهنگی برخی از دستگاههای شهری و دولتی دانست و افزود: مدیران این ادارهها باید این توجه را داشته باشند که مسئله گنجینه بابل و دستاندازی به آن مانند دیگر موارد تخریب شده نیست، چون با توجه به جایگاه فرهنگی و اصالت این بنا، دستاندازی به آن «خط قرمز» شهروندان و دوستداران میراث فرهنگی محسوب شده و باعث رویارویی مستقیم با شهروندان بابل و مازندران و کشور میشود.
وی این موضع را خارج از موارد و مباحث میان دستگاهی و سازمانی دانست و ادامه داد: مطمئنا انجمنهای مردم نهاد و شهروندان به هیچوجه اجازه دست درازی به این اثر فاخر و ارزشمند را نخواهند داد و ورود به این مسئله دارای تبعات اجتماعی و امنیتی بالا خواهد بود، جا دارد معاونت امنیتی و سیاسی مازندران و همچنین فرماندار ویژه شهرستان بابل به این موضوع ورود کنند و هرچه زودتر به تعین تکلیف نهایی این مورد اقدام کنند.
صادقی امیری اضافه کرد: اداره اوقاف با کوتاه آمدن سر این بحث نشان میدهد که به رسالت مقدس خویش همراه و همگام با مردم است و هرگز قصد تخریب اذهان عمومی ندارد و در سال همدلی و همزبانی، همدل و همزبان فرهنگ و اخلاق جامعه خواهد بود، و از سویی نیز اداره میراث شهرستان و اداره کل میراث مازندران نیز باید این روند منفعلانه را هرچه زودتر باید کنار گذاشته و با توجه به قوانین موجود حقوق خود را احقاق کنند.
این دوستدار میراث فرهنگی شهرستان بابل ادامه داد: متاسفانه در بیشتر موارد اینچنینی ادارات میراث دارای عملکردی ضعیف و غیر قابل پذیرش هستند، سازمان میراث کشور و به دنبال آن ادارات کل باید با همگامی و همراهی سازمانهای مردم نهاد، نسبت به دفاع از حقوق خود که حقوق یک ملت است اقدام کنند، روش و روندی که تا کنون گواه آن نبودهایم، امیدواریم پس از این گواه آن باشیم که میراث فرهنگی کشور نیز حرفی برای گفتن در حفظ حقوق خود داشته باشد.