خبر
راز عصای سفید
- خبر
- نمایش از شنبه, 27 مهر 1392 09:34
- بازدید: 3271
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25715، دوشنبه 22 مهر 1392
عصای سفید با خود رازی دارد .عصای سفید بیش از آنکه به کار صاحبش بیاید برای دیده شدن است ، برای اعلام است ،نشانه ای از یک درد ،تابلویی پر معنا و پرماجرا از دنیایی متفاوت ، دنیایی از حس از لمس از درک ،از ارتباطی فراتر ، از گویشی بی صدا ولی پرخبر ...
وسیله ای در دست که از دور توسط دیگران تشخیص داده شود تا ملاحظه و رعایت لازم صورت گیرد و افراد سالم ملزم به دقت و توجه شایسته باشند .روز جهانی نابینایان روز دیگران است ، روز بینایانی که باید دنیای بی رنگ ولی پر احساس دل های روشن را ببینند ،روز همه چشم دارانی که باید با زبان دل دنیای پر رنگ خویش را برای روشن دلان باز گویند و از دنیای بی رنگ آنان برای خود تصویری بیافرینند. این احساس ، این درون ، این ذهن و ضمیر آدمی چه قدرتی دارد، چه جهان عجیب و بزرگی است که گاهی بی رنگ و بی نور و بی صدا وبی حرکت هم غوغا می کند و حس و فهم و معنا میسازد،رفتن و رسیدن می آفریندوعشق می بارد . چه بسیار نابینایان ،نا شنوایان ،نشستگان وبی زبی زبانان که زیباییهای این جهان را بیشتر و بهتر درک کنند و نقص های خویش را با انسانیت و احساس وملکوت خویش پر می کنند ...
بیست و سوم مهراز سوی سازمان ملل روز جهانی نابینایان اعلام شده است این روز که به «عصای سفید»هم شهرت یافته است قدمتی کمتر از یک قرن دارد. نابینایان دنیا از صدها سال قبل به عصاهای چوبی و فلزیشان تکیه میکردند.
اما بعد از جنگ جهانی اول که آمار نابینایان همپای معضلات اجتماعی و ویرانی و آشوبها به طور تصاعدی بالا رفت، کمکم عصای سفید جای خود را در میان مردم روشن دل باز کرد. وبلاگ عصای سفید در این باره می نویسد :مجروحان جنگی با ایده گرفتن از جیمز بیگز، عصای سفید را به عنوان پــــرچم آزادی شان دست گرفتند تا در شهر دیده شوند و از امنیتی که حداقل حق شهروندان است، بهرهمند باشند.
جیمز بیگز، عکاس اهل شهر بریستول انگلستان بود که در سال ۱۹۲۱میلادی بر اثر یک سانحه بینایی خود را از دست داد و از آن به بعد تصمیم گرفت برای در امان ماندن از خطر وسائل نقلیه عصایی به رنگ سفید در دست بگیرد تا از فاصلههای دور هم قابل دیدن باشد.
۱۶سال بعد از فراگیر شدن این ایده بیگز، دو نفر از برجستهترین محققان آمریکایی به نامهای دکتر «ناول پری»، ریاضیدان و دکتر «جاکوپس تن بروک»، حقوقدان، خواستار تصویب قانونی به نام «عصای سفید» شدند که بر اساس آن، باید حقوق نابینایان دنیا به رسمیت شناخته شده و فرصتهـــای برابری برای آنها در نظر گرفته میشد. اما این بحث و گفت وگوها با شـــروع جنگ جهانی دوم متوقف شد و قانون یادشده سرانجــــام در پانزدهمین روز از ماه اکتبر سال ۱۹۵۰میلادی به تصویب رسید و به «قانون عصای سفید» شهرت پیدا کرد تا این روز در دنیا، به نام نابینایان رقم زده شود.
وضعیت نابینایان در جهان چگونه است؟ چه آماری از آنها در دسترس است و نیازها مشکلات آنان کدام است ؟ در این زمینه سایت جامعه نابینایان البرز می نویسد :بر اساس آمار منتشر شده توسط سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر؛ در حدود ۱۸۰میلیون نفر در سطح جهان دچار اختلالات بینایی هستند . از این رقم تعداد ۴۵میلیون نفر بطور مطلق نابینا هستند . طبق آمار ارائه شده 8/0تا 2/1جمعیت در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته از اختلالات بینائی رنج می برند. این نسبت در کشورهای پیشرفته نظیر ایالات متحده در حدود 5/0در صد گزارش شده است.
تعداد افراد نابینا و کم بینا در برخی از کشورهای جهان طبق آخرین آمار منتشر شده به این شرح است : چین حدود ۷تا ۹ میلیون نفر، هندوستان ۹میلیون نفر، قاره آفریقا ۷میلیون نفر، طبق آمار منتشر شده در هشتم نوامبر ، حدود 5/1میلیون کودک نابینا به جمعیت نابینایان جهان افزوده شده است.
در خصوص کشورمان ایران علیرغم تلاش به عمل آمده آمار قابل استنادی پیدا نشد.
چنانچه متوسط نرم بین المللی برای کشورهای در حال توسعه را یک درصد جمعیت در نظر بگیریم، میتوان چنین نتیجه گیری کرد که حدود ۷۵۰هزار نفر در کشور دچار اختلالات بینائی هستند که افراد نابینا و کم بینا را در بر می گیرد.
گرچه درصد افرادی که بصورت مادر زادی با معلولیت به دنیا می آیند کم نیستند اما درصد بالایی از معلولین را کسانی تشکیل می دهند که هرگز تصور زندگی با معلولیت را نداشته اند و بارها از کنار افراد معلول در خیابان های مختلف گذشته اند بدون آنکه مشکلات آنها را لمس کرده باشند .
بیماری ؛ جنگ ؛ سیل ؛ زلزله ؛ تصادفات و سوانح و بدنبال آن معلولیت در کمین همه افراد جامعه است.
در این شرایط جامعه ای عاقلانه رفتار می کند که نه فقط برای رفاه معلولین خود بلکه برای تامین امنیت و آسایش فکری آینده نامعلوم خود تدابیر روشن و عملی بیندیشد.
مجمع عمومی سازمان ملل با تأکید بر اهمیت زندگی پایدار برای جامعه معلولین سه اولویت ویژه جهت ایجاد فرصت های برابر برای آنان مشخص نموده است:
۱ - امکان دسترسی معلولین به همه خدمات ارائه شده در جامعه
۲ - ایجاد شبکه های ایمنی و خدمات اجتماعی ویژه معلولین
۳ – ایجاد اشتغال متناسب با توانمندی های آنان
انتظار این است و این توقع بجایی است که در کشور ما در پرتو تعالیم اصیل اسلامی نه فقط نگاه ویژه ای به اقشار معلول جامعه صورت پذیرد بلکه حتی در قانون بودجه سالانه کشور نیز این مهم بیش از پیش مورد توجه و عنایت دولت و مجلس شورای اسلامی قرار گیرد ؛ تا به عنوان یک الگو در سطح منطقه و حتی جهان مطرح شود.
باید اذعان نمود که آگاهی های مردم از معضلات و محرومیت های جامعه معلولین بویژه نابینایان بسیار اندک است.
اما نوع مواجهه جامعه با افراد دارای معلولیت چگونه هست و چگونه باید باشد ؟ در این مهم پایگاه اطلاع رسانی حوزه می نویسد :
تلاش و امید به زندگیِ نابینایان و رشد و پیشرفت آن ها در زمینه های مختلف اختراع، ترجمه، تألیف و فرصت های شغلی، علاوه بر این که سبب آرامش، احساس ارزشمندی، عزّت نفس و استقلال خودِ نابینایان است، می تواند درس بزرگی برای افراد بینا باشد؛ چرا که آن ها با نداشتن نعمت بزرگی چون بینایی، ثابت کردهاند کـه میتوانند به زندگی خودکفا و همراه با عزّت ادامه دهند، مدارج علمی را بپیمایند یا در عرصه های ورزشی بدرخشند. آنها به ما می آموزند که آن چه ملاک اصلی موفقیت است، اراده و تلاش است. همواره باید در هنگام کار با نوجوانان و بزرگسالانِ نابینا، احساس استقلال و نیز زندگی مستقل آنان حفظْ یا تقویت شود. اندیشه این که آن ها افرادی ناتوان هستند، اشتباهی نابخشودنی است که ریشه در تجربه های خود ما دارد. ما باید بکوشیم با درک صحیح از آن ها و خواسته های منطقی شان، زمینه زندگی ای مستقل را برای شان فراهم آوریم.
یکی از مشکلات اساسی افراد نابینا، مسأله اشتغال آن هاست. باید توجه داشت که لزوما تمامی نابینایانْ بدون شغل نخواهند ماند. حتی آن هایی که در میان سالی بینایی خود را از دست می دهند، بی هیچ وقفه ای می توانند به کار و زندگی عادی باز گردند؛ بنابراین، بینایی تنها عامل موفقیت شغلی نیست، همان طور که نابینایی هم به تنهایی عامل عدم پیشرفت در شغل و کسب و فرصت های شغلی نخواهد بود. بیشتر اوقات، از دست دادن شغل یا فرصت های شغلی، به ارزشی بستگی دارد که توسط فرد به کار داده می شود. استقلال اقتصادی و احساس امنیت مالی، رابطه ای تنگاتنگ با شغل دارد از نظر نابینایان کار برای کسب امنیت، احساس تعلق به دیگران، احساس اعتماد به نفس، کسب احترام و احساس خودشکوفایی است. بدون تردید کسب فرصت های شغلی توسط نابینایان، موجب می شود که آنان از زندگی یک نواخت فاصله بگیرند؛ بنابراین، توجه مسئولان و اولیا و مربیان به این امر بسیار مفید خواهد بود.
نداشتن شناخت صحیح از دیگران، در نوع برخورد با آن ها مؤثر خواهد بود. در مورد نابینایان نیز گمان های نادرستی بین مردم شیوع دارد که باعث برخوردهای نامناسب با آن ها می شود؛ گمان هایی چون: افراد نابینا دارای یک حسّ اضافی هستند که آن ها را قادر می سازد تا مانع روبرو را تشخیص دهند؛ نابینایان در حواس دیگر قوی تر هستند؛ آن ها از استعداد موسیقی برتری برخوردارند؛ افراد نابینا ناتوان و وابسته به دیگران هستند؛ کودکان نابینا به طور خودکار توانایی بیشتری در تمرکز و دقت دارند و شنوندگان بهتری هستند. با اصلاح نظرات و شناخت دقیق تر از شرایط نابینـایان، می توان به آن ها کمک کرد، بدون این که بیجهت، آنان را مـــورد ترحم قرار دهیم یا این که با دل سوزی بی مورد، باعث برهم زدن استقلال و احساس اعتماد به نفس آن ها شویم.
در همین زمینه فارس می نویسد : نابینایان از جمله معلولانی هستند که نسبت به معلولان دیگر محدویتها و مشکلات بیشتری دارند که اگر بخواهیم به آنها اشاره کنیم میتوان محدویتهای اشتغال، تحصیل و تردد در جامعه را نام برد.
84 درصد از جمعیت فعال نابینایان یعنی از 18 تا 60 سال در کشور بیکار دائم هستند و این در حالی است که میزان بیکاری برای تمامی گروههای معلولان شامل نابینا، ناشنوا، جسمی و حرکتی، 67 درصد است.
اگر بخواهیم منصفانه به بندهایی از این قانون اشاره کنیم باید اذهان کنیم بسیاری از بندها در کشور ما در قبال نابینایان اعمال نمیشود و این موضوع را نمیتوان تنها ازبی توجهی دستگاههای متولی و حمایتی دانست چرا که باید نگرش جامعه به معلول و فرد نابینا تغییر کند.
در قانون حمایت از نابینایان آمده است که این افراد حق استفاده از تمامی امکانات رفاهی معمول در جامعه را دارند ضمن اینکه آنها حق دارند از پیادهروها، خیابانها، بزرگراهها و وسایل حمل و نقل همگانی مانند هواپیما، قطار، اتوبوس، اتومبیل، کشتی، هتل، اماکن عمومی، مراکز تفریحی و مذهبی استفاده کنند.
این قانون اضافه میکند: اگر در بعضی اوقات محدودیتی برای استفاده از این تسهیلات و اماکن وجود داشته باشد باید فراگیر همه افراد جامعه باشد و اگر شخص یا سازمانی فقط برای نابینایان در استفاده از تسهیلات همگانی، محدودیت ایجاد کند یا حقوق نابینایان عاقل و بالغ را نادیده بگیرد، مجرم شناخته میشود ضمن اینکه رانندگان وسایل نقلیه موظف به مراعات کامل نابینایانی که هنگام عبور و مرور از عصای سفید استفاده میکنند، هستند.این قانون دولت را موظف کرده که نابینایان را به مشارکت در امور دولتی تشویق کند تا آنان به کار مشغول شوند و مسئولان دولتی همه ساله باید روز نابینایان را به عنوان بزرگداشت این قشر و قانون عصای سفید، به نحوی شایسته ارج نهند و از مردم بخواهند که رفتار معقولانهای با نابینایان داشته باشند و گامهای صمیمانه و موثری برای آنان بردارند.
کیوان دواتگران، سرپرست دفتر توانبخشی و اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اظهار میدارد:متأسفانه محدویتهای نابینایان بسیار زیاد است و این قشر با مشکلات متعددی در زندگی دچار هستند.
سرپرست دفتر توانبخشی و اجتماعی سازمان بهزیستی کشور ضمن اشاره به همکاری تمامی دستگاهها و نهادها در اجرای برنامهها برای نابینایان میگوید: طبق قانون تمامی دستگاهها باید به وظایف خود در قبال نابینایان عمل کنند به طوری که یکی از مواردی که در کشور ما برای نابینایان بسیار مغفول مانده ورزش است که باید سازمان تربیت بدنی و فدراسیون جانبازان اقدامی را انجام دهند.
محمد ذبیحی ، مسئول یکی از مجتمعهای نگهداری نابینایان با بیان اینکه کتابهای درسی محدودی به خط بریل برای نابینایان تهیه شده است، اظهار میدارد: این یک معضل بزرگ است چرا که بسیاری از نابینایان دوست دارند در رشتههای ریاضی و تجربی تحصیل کنند اما متأسفانه این قشر فقط میتوانند تنها در رشته علوم انسانی و تاریخی تحصیل کنند.
این مسئول مجتمع اضافه می کند: این نگاه بدی است که نابینایان تنها در رشتههای محدود تحصیل کنند و باید این نگاه عوض شود و در این راستا نیاز است تمامی دستگاهها و نهادها همکاری کنند.
به هر حال از هر زاویه ای که به موضوع نگاه کنیم جامعه برای خود هم که شده ، برای انسانیتی که ادعایش را دارد برای قانونی که خود وضع کرده است باید بیش از گذشته و افزونتر از نیم نگاه فعلی موضوع افراد دارای معلولیت را در دستور کار خود قرار دهد و به وظایف خویش در این زمینه عمل کند . راز عصای سفید دیده شدن نه فقط در خیابان که در خانه ، در دانشگاه ، در مراکزتفریحی واداری ودر هزارتوی زندگی است که هزار مشکل دارد و چه بسیار که جامعه آنها را نمی بیند یا فراموش می کند .