یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها گفتگو یک روز با قدیمی‌ترین عطار بازار تهران - عطربهار نارنج و ‌گلپر‌درکوچه‌های‌قدیمی

گفتگو

یک روز با قدیمی‌ترین عطار بازار تهران - عطربهار نارنج و ‌گلپر‌درکوچه‌های‌قدیمی

برگرفته از روزنامه اطلاعات

زهره شریفی

هنگام گذر از مجموعه بازار قدیمی تهران - که سرای به سرای و گذر به گذر- از چهار راه مولوی تا چهارراه گلوبندک با اسامی چون بازار امین السلطان، حضرتی، نجارها، چهل تن، آهنگرها و مسجد جامع و.. گسترده شده است، در کنار شنیدن موسیقی جاری در این مکان، که آمیخته‌ای از نجوای آدم و اجناس است، گاهی عطر و بوی گل بهارنارنج، گل سرخ، گل‌پر و فلفل و زردچوبه و زعفران ذهنمان را به خود شیفته می‌کند که همه نشان از مغازه‌ای به نام عطاری دارد.

عطاری و یا همان «دواخانه» از قدیمی‌ترین مشاغلی است که در صفحات تاریخ اجتماعی، اقتصادی، و حتی علمی سرزمین ایران آثاری ماندگار برجای گذاشته است که البته با گذر زمان و روبروشدن با دنیا مدرن و تحولات و پیشرفت‌های آن دارد به فراموشی سپرده می‌شود.

اما خوشبختانه، حرفه عطاری نسبت به مشاغل قدیمی و سنتی که هر روز به سرعت در مسیر نابودی قرار می‌گیرند، با همان روش و کاربرد قدیم خودش، در لابلای مشاغل متنوع و پر از رنگ و لعاب امروزی، در حال حاضر به حیات خود ادامه می‌دهد.

یکی از دلایل اصلی ماندگاری این حرفه را می‌توان، کاربرد متنوع اجناس موجود در شغل عطاری دانست، که در گذران زندگی افراد از پختن انواع غذا گرفته تا درمان امراض تأثیرگذار و حتی لازم و واجب است، اگرچه روش استفاده از آنها نسبت به گذشته کمی متفاوت‌تر شده است.

کافی است برای اطلاع از خواص غذایی و دارویی هر کدام از اجناس رنگین و پر از عطر به نمایش درآمده در مغازه‌های عطاری موجود در بازار تهران، رو به سوی صاحبان آن که در گذشته به نام عطار معروف بودند، کرده و با یک پرسش جوابی شایسته و کامل از ویژگی‌های هر کدام از آن اجناس دریافت کنیم.

صاحبان آن مغازه‌ها از خواص «خاکشیر» که جهت التیام زخم‌ها وجراحات و تقویت معده به کار می‌رود یا دم کرده «بهارنارنج» که به اندازه یک قرص آرام‌بخش قوی موثر و مفید است تا «زعفران» که نشاط‌آور و مقوی دستگاه تنفس و پاک کننده کلیه و مثانه است و از خاصیت دیگر گل و گیاه و روغن و عرقیات موجود در بازار عطاری می‌گویند.

اگر بخواهیم امروز نشانه‌ای از عطارهای قدیم و سنتی تهران و مغازه‌های آنها بگیرم، لازم است سری به بازار «امین‌السلطان» زده و سراغ از مردی به نام حاج عبدالله رنجبر کرمانی بگیریم، پیرمردی 80 ساله که امروز به دلیل کهولت سن و سختی حرفه عطاری به خرده فروشی برنج در سرای «علاقمند» روی آورده است.

وقتی برای گفت‌وگو وارد مغازه کوچکش می‌شوم بیشتر از هر چیز کتاب‌های چیده شده بر روی میزش، کنار چرتکه‌ای قدیمی و دفتری با نوشته‌هایی به خطی نستعلیق، که نشان از خرید و فروش‌های روزانه دارد، نظرم را به خود جلب می‌کند تا جایی که اولین سوالم را از او درباره سطح سوادش می‌پرسم.

حاج آقای کرمانی که از معتمدین بازار تهران است به همراه خنده‌ای دلنشین با اشاره به اینکه سوادش در حد همان مکتب خانه‌های قدیم است، گفت: من دوره مکتب خانه را نزد پدرم که خود مردی بسیار مذهبی و همچنین با سواد بود در یکی از دهات ورامین گذراندم، طوری که در سن 6 سالگی اطلاعات زیادی از علوم مختلف کسب کردم.

و ادامه می دهد: در سن 19 سالگی با ورود به تهران در مغازه عطاری حاج عبدالله فرج‌الله در همین بازار امین‌السلطان به مدت 10 سال شاگردی کردم و بعد در سال 1340 مغازه‌ای خریداری و خود به طور مستقل مشغول به این حرفه شدم.

رنجبر کرمانی از پر زحمت بودن حرفه عطاری در قدیم نسبت به امروز که تمام اجناس بسته بندی شده است، می‌گوید، از زمانی که زعفران و زردچوبه و گل ختمی و روغن کنجد و کرچک به صورت باز و مثقالی در ترازوهای کوچک و گاه با ریختن در ظروف شیشه ای، به فروش می‌رسید.

از حاج عبدالله درباره علت معروفیت عطاری در گذشته به «دواخانه» می پرسم که پاسخ می دهد: صاحبان عطاری‌های قدیم عمدتا باتجربه و اهل کتاب بودند و مطالعات تجربی و کتابی زیادی در علم طب داشتند، تا جایی که به حکیم نیز معروف می‌شدند، من خود نیز غیر از مطالعات زیادی که در علوم مختلفه داشتم و هنوز هم دارم در علم طب نیز کتاب‌های زیادی از قدیم و جدید خواندم و حتی در 50 سال پیش نزد یک عطار و حکیمی معروف به نام آقای کدخدا زاده در سرای «گردن کج» آموزش‌هایی دیدم.

و ادامه می‌دهد: بسیاری از عطاران قدیم به کار نسخه پیچی نیز مشغول بودند و وقتی فردی به دلیل بیماری که نسبت به بیماری‌های مختلف امروز بیشتر سرماخوردگی بود، به آنها مراجعه می‌کرد، داروهایی جهت رفع بیماری تجویز کرده که اکثرا باعث بهبود حال بیمار می‌شد.

حاج عبدالله با اشاره به اینکه طب سنتی اگر بر اساس ضابطه باشد بهتر از طب جدید است، می‌گوید: در گذشته عطاران قدیم به قصد خدمت به مردم باصبر بیشتری کار می‌کردند، اما اکنون صاحبان عطاری‌ها بر حسب شرایط اقتصادی و از طرفی نداشتن اجازه برای طبابت کم‌تر پیش می‌آید که مانند گذشته با مردم برخورد کنند.

او از کسانی چون اخوان‌ها و موحدی‌ها در محدوده سبزه‌میدان، عبدالحسین حاج فرج در چهارراه مولوی، حاج عبدالله فرج‌الله در بازار امین‌السلطان و تجار عمده فروش اجناس عطاری در پله نوروزخان به عنوان قدیمی‌ترین‌ها در بازار تهران یاد می‌کند که در حال حاضر نیز تعدادی از این مغازه‌های قدیمی همچنان به حرفه عطاری به روش جدید مشغول هستند.

رنجبر کرمانی درباره چگونگی تولید اجناس عطاری می گوید: از آنجایی که در قدیم بازار تهران مرکز اقتصادی بود، اجناس عطاری از گل و گیاه گرفته تا روغن و مواد دیگر از شهرستان‌ها و اطراف خود تهران وارد بازاری می‌شد که آن روزها بیشتر شامل مغازه‌های عطاری و خواربارفروشی بود و مواد اولیه زندگی مردم را تامین می‌کرد نه مانند امروز که پر از مغازه‌هایی چون لباس فروشی و کفش فروشی است.

حاج عبدالله توضیح می‌دهد: در گذشته بیشتر زنان گل و گیاه دارویی و خوراکی چون خاکشیر و اسپند را از اطراف زمین‌های تهران با صبر و حوصله می‌چیدند و برای فروش به نزد ما می‌آوردند، بر خلاف امروز که به خاطر کمی درآمد و کم حوصلگی همین اجناس مانند خاکشیر نیز از پاکستان و افغانستان وارد می‌شود.

بیشتر از هر خاطره‌ای که حاج عبدالله رنجبر کرمانی از زمان شاگردی تا به حال به آن اشاره می‌کند دوره 15 ساله ریاست او در فاصله سال‌های 1365 تا 1380 دراتحادیه عطاران قابل تامل است، صنفی که در سال 1322 برای اولین بار در ایران تشکیل اتحادیه داد و پروانه کسب صادر می‌کرد تا جایی که مابقی اصناف جهت کسب مجوز باید به این اتحادیه مراجعه می‌کردند.

او با اشاره به فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و علمی خود و استفاده از محضر درس «میرزا عبدالکریم حق‌شناس» کنار شغل عطاری، می‌گوید: در بین سالهای 60 تا 63 در مجله «اقتصاد اسلامی» که متعلق به جامعه انجمن‌های اسلامی بود، مطالبی را با عناوینی چون گرانی چیست و گران فروش کیست، کشاورزی، طوطی سخنگو، در قوطی عطار، می‌نوشتم و در فاصله زمانی بین کارهایم نیز تا به امروز به مطالعه کتاب‌هایی با موضوعات فلسفه، منطق، عرفان، روانشناسی، جامعه‌شناسی، هرمونتیک، تاریخ و طب قدیم و... می‌پردازم. از میان کتاب‌هایی که حاج رنجبر کرمانی به آن اشاره می کند خواندن مجموعه «تاریخ تمدن ویل دورانت» بود که حتی تعداد صفحات خوانده شده آن را، به یاد داشت، جای سؤال است چطور بعضی از جوانان دیروز بازار، با مشکلات و دغدغه‌های آن روزگار می‌توانستند به سراغ خواندن چنین کتاب‌هایی بروند و از محضر اساتیدی بزرگ درس یاد بگیرند، اما جوانان امروز بازار به هر بهانه‌ای از خواندن کتاب و کسب دانش دور شده و بیشتر روی به سوی خرید و فروش آوردند.در تهران امروز دیگر کم‌تر عطاری است، که به مانند گذشته با صبر و حوصله و دانش به کار طبابت و درمان بیماری‌ها در مغازهای عطاری مشغول به کار باشد، اما خوشبختانه این حرفه نسبت به مشاغل سنتی و قدیمی در دنیا امروز مشتریان خود را دارد که با عطر میخک، گل سرخ، دارچین، زردچوبه و هل و زیره و هزاران جنس سرشار از خاصیت‌های غذایی و دارویی عطاری، انس گرفته اند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه