انجمنها
آشنایی با بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
- انجمنها
- نمایش از پنج شنبه, 07 ارديبهشت 1391 13:31
- بازدید: 11820
رسانه: http://www.m-afshar.net
نشانی: تهران - تجریش - خیابان ولی عصر - چهارراه زعفرانیه - خیابان شهید عارف نسب (بخشایش) - کوچه لادن - شماره۶
تلفن: ۲۲۷۱۷۱۱۵
دورنگار: ۲۲۷۱۷۱۱۵
رایانامه: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اهداف
روانشاد دکتر محمود افشار یزدی در طول سالهای ۱۳۳۷ شمسی تا سال ۱۳۴۱ کلیه املاک و مستغلات خود را طی پنج وقفنامه بر اساس قواعد فقهی و ضوابط قانونی وقف عام نموده و سپس برای اجرای نیات و تحقق اهداف خویش که در متون وقفنامه و هم چنین در کتابی تحت عنوان «پنج وقفنامه» تشریح و احصاء شده مبادرت به تأسیس بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نموده است.
این بنیاد موقوفه تا سال ۱۳۶۲ تحت تولیت و مدیریت واقف اداره می شد ولی پس از درگذشت ایشان طبق مفاد وقفنامه و تأیید سازمان اوقاف و امور خیریه کشور از سوی شورای تولیت یازده نفری اداره می شود که پنج نفر آنها به عنوان متولیان مقامی (مرکب از ریاست مجلس شورای اسلامی_ ریاست دیوان عالی کشور و وزراء بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و آموزش پرورش و ریاست دانشگاه تهران) و سه نفر از فرهیختگان به عنوان متولیان منصوص و سه نفر دیگر از اقوام و بستگان آن مرحوم به عنوان متولیان منسوب هستند اداره می شود بعلاوه امور اجرایی بنیاد بر عهدة هیأت مدیره پنج نفری است با عناوین رئیس و نائب رئیس و مدیرعامل و حسابدار و خزانه دار و دبیر از سوی شورای تولیت و به مدت سه سال قابل تمدید و یا تجدید انتخاب می شوند.
اهم اهداف واقف در وقف اموال و تأسیس آن بنیاد عبارت است از:
الف - فعالیت های فرهنگی به منظور تعمیم و گسترش زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی از طریق:
- انتشار کتب و رسالات در زمینه های زبان فارسی_ تاریخ صحیح ایران_ جغرافیای تاریخی ایران تا کنون به تعداد ۱۰۲ جلد.
- اهداء کتب و رسالات مذکور به کتابخانه های معتبر جهان و دانشمندان و ایران شناسان.
- اعطاء جایزه سالیانه به پژوهشگران زبان فارسی و محققان و استادان ایرانی و خارجی که به تدریس در مراکز و مؤسسات ایران شناسی و دانشگاههای معتبر داخل و خارج کشور می پردازند.
- همکاری با دانشگاه تهران و مؤسسه لغتنامه دهخدا خصوصاً از حیث احداث و راه اندازی ساختمان مرکز آموزش بین المللی زبان فارسی.
- همکاری با دانشگاه امیرکبیر برای ساخت و ساز مورد نیاز در زمین مورد مالکیت موقوفه واقع در خیابان آفریقا، جهت احداث مجموعه ورزشی آن دانشگاه.
- همکاری با وزارت آموزش و پرورش در جهت ساخت دبستان و مدرسه راهنمایی و دبیرستان در زمین موقوفه واقع در خیابان آفریقا تقاطع میرداماد و هم چنین در زمین واقع در شهرری.
- مساعدت با آن وزارتخانه برای احداث بیش از ۷۷۰ واحد مسکونی برای اعضاء شرکت تعاونی مسکن فرهنگیان شهرری که اعضاء آن از معلمین و دبیران شاغل آن شهرستان می باشند.
ب- فعالیت های بهداشتی:
- بهبودستان مورد نظر واقف و پیش بینی شده در وقفنامه که در جریان اخذ موافقت اصولی از مراجع ذیربط و تأمین هزینه آن می باشد.
- ایجاد فضای سبز در بیش از یکصد هزار متر مربع از زمین موقوفه واقع در شهرری و محوطه شهرک فاطمیه با همکاری شهرداری منطقه ۲۱.
- همکاری شهرداری منطقه ۲۱ برای ایجاد پارک کودک در محوطه باغ سی و شش هزار متر مربعی موقوفه واقع در شهرری.
ج- سایر فعالیت ها:
سایر فعالیت های خیرخواهانه و مورد نظر واقف و مندرج و منعکس در وقفنامه در حال اجراء است.
دیباچه وقفنامه
از محسن صدر (صدرالاشراف)
بسم الله الّرحمن الّرحیم
الحمد لله الذی بعد فلایری و قرب فشهد النجوی تبارک و تعالی حمداً یوازی زنه عرشه و سعه سمواته و الصلوه علی نبیه المصطفی و ولیه المرتضی و علی الهما الطاهرین حجج الله علی الخلق اجمعین.
منت خدای را که ماهیّات معدومه را خلعت وجود پوشانید نه برای آنکه از ایجاد کائنات بر عظمت خود بیفزاید یا از خلقت آنان سودی برد تعالی الله عن ذلک علواً کبیراً. بلکه فیض اقدس او تعالی شأنه محض جود مقتضی وجود ماسوی گردید.
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
چنانکه دانشمند بزرگ اسلام شیخ الرئیس در مقامات العارفین در صفت جود می فرماید «الجود هو إفاده ما ینبغی فیما ینبغی لالغرضٍ و فائدهٍ تعود الیه حتّی المحمده من الناس بل یفعل الخیر لانّه خیرٌ» یعنی خلوص در فعل خیر آن است که مقصود و علت غایی فعل همان خیر باشد لاغیر، نه مانند سایر افعال که مقدمة ایجاد و نتیجة دیگر است و از آنجایی که خالق عالم از جملة مخلوقات بی پایان انسان را که اعجوبة خلقت و جامع مراتب عالم علوی و عالم سلفی است اگر چه به صورت جزء ولی به معنی کل یعنی نمونة عالم کبیر آفرید که «و لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم، و از روح خود در او دمید که اذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین» و از میان همة موجودات او را به تشریف تکریم ممتاز فرمود که «و لقد کرمنا بنی آدم» بار امانت تکلیف بر دوش او نهاد «انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فأبین أن یحملنها و حملها الانسان، و او را برای عبادت خود آفرید که ما خلقت الجنّ و الانس إلّا لیعبدون»، تا به قدر طاقت بشری به صفات او متّصف گردد و در افعال و اطوار خود به او تعالی تأسی کند. پس بهتر عمل و نیکوتر فعل آن است که شبیه به افعال خدای تعالی و خالص برای خیر باشد. لیکن مسلم است که هیچکس را این سعادت جز به توفیق خدای تعالی میسر نیست که به قول عرف ربانی مولوی:
این همه گفتیم لیک اندر بسیج بی عنایت خدا هیچیم هیچ
اینک بحمد الله و توفیقه جناب آقای دکتر محمود افشار موفق گردید و رقباتی که در این اوراق مرقوم شده برای مصالحی که خیر محض و محض خیر است وقف نمود با شرائط و تفصیلی که در این اوراق مرقوم شده. امید است خدای تعالی همان طور که ایشان را موفق به این امر نموده طول عمر کرامت فرماید تا مدت طولانی خود متصدی اداره و عمل به مقررات وقف باشند، و امید است متولیان و متصدیان امر بعد از خود ایشان هم با نهایت اهتمام و مراقبت موفق به عمل مقررات وقف بوده و در اجراء آن ساعی و جاهد باشند.
والسّلام علی من اتّبع الهدی
بنده عاصی سید محسن صدر
قبولنامه و اجرای صیغة شرعی
از جانب آیت الله میرزا سید محمد بهبهانی
بسم الله الّرحمن الّرحیم
جناب اجل آقای دکتر محمود افشار زیّد توفیقه را در دو مجلس ملاقات کردم و ایشان را با یک نیت پاک و اندیشة خیراندیش عازم بر این فداکاری قابل تقدیر که بذل مال در مقابل خیر عامة هموطنان خود دیدم. امید است که این حسن نیت که نمونة ایمان کامل ایشان است حافظ و مؤید جریان این خدمت بزرگ به وجه احسن باشد و چون از حقیر تقاضا نمودند که صیغة شرعیه علی النهج المألوف المشروع جاری شود، وکالتاً از طرف ایشان صیغة وقف جاری و احتیاطاً بر حسب ولایت شرعیه قبول نمودم، تقبل الله تعالی و اجزل الله مثوباته و اعانه علی نفسه بما اعان به الصالحین من عباده، قال الله تعالی « فمن بدّله بعد ما سمعه فإنّما إثمه علی الذین یبدّلونه».
حرّره الا حقر بیمینه الدّاثر محمد البهبهانی عفی عنه
۱۵ مرداد ماه ۱۳۳۸
بسم الله الّرحمن الّرحیم
قد وقع الوقف علی النهج المرقوم و اجریت الصیغه ایجاباً وکاله عن الواقف المعظم دام توفیقه و قبولا احتیاطاً حسب الولایه الشرعیه و اعتراف زید عزّ بالقبض تولیهً.
صورت رقبات به ترتیب مذکور در وقفنامهها
از وقفنامه اول
(ناحیه اول مورد ثبت در شمیران)
اسناد مالکیت مربوط به باغچه های متصل به هم واقع در باغ فردوس شمیران به این شرح
سند ۱- باغ بزرگ مشتمل بر شش دانگ در سه قطعه زمین مشجر با کلیه ساختمانهای آن به مساحت ۷۸۴۷ متر مربع به شماره ۵۱ فرعی از (۳۵۳۶) اصلی واقع در تجریش شمیران، بخش یازده تهران مورد ثبت سند مالکیت ص ۵۲۷۵-۳۳۱ دفتر ۳۵-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۱۳۱۸۷ به نام واقف صادر شده است.:
سند ۲- دو سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره (۱۵۸) فرعی از (۳۵۳۶) اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۸۰۳-۳۴۱ دفتر ۵۹-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۴۴۶۴۳ به نام ناصر افضلی صادر و به موجب سند رسمی شماره ۵۰۳۸ دفتر ۶ شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۳- دو سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره (۱۵۸) فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد سند مالکیت ص ۲۱۸۰۲-۳۳۹ دفتر ۵۹-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۴۴۵۳۲ به نام آقای محسن افضلی صادر و به موجب سند رسمی شماره ۵۰۳۸ دفترخانه ۶ شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۴- دو سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۴۶۶-۲۶۱ دفتر ۵۸-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۰۳۶۳۱ به نام آقای نوروز فرخ پور صادر و به موجب سند شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۵- دو سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ۲۱۴۶۸-۲۶۵ دفتر ۵۸-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۰۳۶۱۵ به نام آقای عبد الخالق افضلی صادر و به موجب سند شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۶- یک سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۴۶۷-۲۶۳ دفتر ۵۸-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۰۳۶۳۰ به نام بانو فاطمه سلطان نیک بخت صادر و به موجب سند شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۷- یک سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۸۰۴-۳۴۳ دفتر ۵۹-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۴۴۶۴۲ به نام بانو مهین افضلی صادر و به موجب سند شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۸- یک سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۴۶۵-۲۵۹ دفتر ۵۸-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۰۳۶۳۲ به نام بانو ملوک افضلی صادر و به موجب سند شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۹- یک سهم از دوازده سهم یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۴۶۹-۲۶۷ دفتر ۵۸-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۰۳۶۱۹ به نام بانو سکینه افضلی صادر و به موجب سند شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۱۰- ثمنیه اعیانی یک قطعه باغچه و خانه به مساحت پانصد متر مربع به شماره ۱۵۸ فرعی از ۳۵۳۶ اصلی مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۱۸۰۱-۳۳۷ دفتر ۵۹-۱ املاک که سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۴۴۶۴۴ به نام بتول ابوالحسنی صادر و به موجب سند رسمی شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شش شمیران به واقف منتقل شده است.
سند ۱۱- پنج ساعت و بیست و سه دقیقه از یکصد و نود و دو ساعت مجری المیاه قنات فردوس پلاک ۳۸۳۱ در گردش هست که سند مالکیت هشت ساعت بیست و سه دقیقه در ص ۲۲-۲۷۷ دفتر ۴-۱ قنوات به شماره چاپی ۴۲۶۷۲ به نام واقف صادر شده است.
سند ۱۲- نیم ساعت از مجری المیاه قنات فردوس که به موجب سند رسمی شماره ۵۰۳۸ دفترخانه شماره شش شمیران از طرف آقای ناصر افضلی و غیره به واقف منتقل شده است.
پاسخ سؤال وضعیت به شماره ۳۱۹۲-۱۲/۱۱/۳۷ به این دفترخانه داده شده است.
(ناحیه دوم ثبت در تهران)
سند ۱۳- دو قطعه زمین باقیمانده از شش دانگ خانه پلاک شماره های ۲۷۳۵ الی ۲۷۳۸ واقع در بخش سه حسن آباد خیابان پهلوی که شش دانگ ملک در ص ۷۱۳-۲۱۹ دفتر پنجم املاک به شماره چاپی ۵۰۳۳۵ صادر شده که به قطعات تفکیک و به فروش رسیده، فقط دو قطعه زمین و نصف از کوچه اشتراکی به مالکیت واقف باقیمانده است و دو قطعه زمین در صورت تفکیکهای ۱۸۳۴۲-۱۱/۸/۳۲ و ۲۱۱۷۷-۱۴/۹/۳۲ معرفی شده است.
(ناحیه سوم مورد ثبت در شهر ری)
اسناد مالکیت مربوط به باغ و زمینهای واقع در مبارک آباد بهشتی در حومه شهر ری به این شرح:
سند ۱۴- شش دانگ یک قطعه زمین و باغ و عمارت به مساحت سی و پنج هزار و یکصد و هشتاد و یک متر و نیم متر مربع به شماره ۵۶ فرعی از ۱۶۴ اصلی با حقّابه از رودخانه کن طبق معمول محل که در ص ۱۳۰۰۹-۲۵۷ دفتر ۷۲ املاک به حدود معیّنه به نام واقف ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۲۵۷۳۷ به نام مشارالیه صادر شده است.
سند ۱۵- شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت یک هزار و پانصد و بیست متر مربع متصل به زمین سند ۱۴ به شماره ۵۵ فرعی از ۱۶۴ اصلی با حقّابه از رودخانه کن به وسیله نهر وسفنارد و فیروزآباد طبق معمول محل که در ص ۱۳۰۰۸-۲۵۵ دفتر ۷۲ املاک به نام واقف ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۲۵۷۳۳ به نام مشارالیه صادر شده است.
سند ۱۶- هشت ساعت از مجری المیاه قنات بهشتی در گردش شانزده و جزء مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۷۵۶-۲۰۹ دفتر سی ام غار و جزء سند مالکیت به شماره چاپی ۴۷۲۹۱۲ به نام واقف صادر شده است.
(ناحیه چهارم مورد ثبت در یزد)
اسناد مالکیت ملک و آب در ییلاق یزد به این شرح:
سند ۱۷- چهار دانگ مشاع از شش دانگ خانه و باغ واقع در طزرجان بخش ۷ یزد به شماره ۱۷۰۶ که سند مالکیت آن در ص ۲۰۳۶-۵۹۳ دفتر ۱۲ شماره چاپی ۳۴۲۲۲ به نام واقف صادر شده است.
سند ۱۸- ایضاً دو دانگ از خانه و باغ مذکور (سند آن در جریان ثبت است).
سند ۱۹- پنج جرّه از قنات طزرجان (هنوز سند آن صادر نشده ولی میاه مزبور روی باغ است و شرب می شود).
تبصره: کلیه حقوق و دعاوی و بقایا و مطالبات تا این تاریخ مربوط به رقبات مورد وقف متعلق به موقوفات است و حفظ و صیانت و تعقیب و استیفای آنها به عهده متولی خواهد بود.
از وقفنامه دوم
(در ناحیه سوم ذکر شده در وقفنامه سابق در شهر ری)
سند ۲۰- سه دانگ مشاع از شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت یکصد و نود و سه هزار و هفتصد و شصت و دو متر مربع، شماره پنجاه و چهار فرعی از یکصد و شصت و چهار اصلی با حقابه از رودخانه کرج به وسیله نهر وسفنارد و فیروزآباد طبق معمول محل واقع در قریه مبارک آباد بهشتی جزء دهستان غار بخش دوازده تهران که در ص ۱۳۰۰۷-۲۵۳ دفترجلد ۷۲ املاک به حدود معیّنه ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۲۵۷۳۶ به نام واقف صادر شده است.
سند ۲۱- شش ساعت از مجری المیاه قنات بهشتی در گردش شانزده جزء مورد ثبت سند مالکیت ص ۲۷۵۶-۲۰۹ دفتر سی ام غار و جزء سند مالکیتی که به شماره چاپی ۴۷۲۹۱۲ به نام واقف صادر شده است.
(ناحیه پنجم- اراضی واقع میان تهران و شمیران معروف به دره قشلاق)
سند ۲۲- شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت دو هزار و دویست متر مربع به شماره پانصد و پانزده فرعی از پلاک سه هزار و چهار صد و شصت و هفت از اراضی دره قشلاق شمیران بخش یازده تهران که در ص ۱۰۵۸۰-۴۸۳ دفتر ۴۸-۱ املاک ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۱۲۷۹۳۴ به نام واقف صادر شده است.
سند ۲۳- شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت دو هزار و دویست متر مربع به شماره پانصد و شانزده فرعی از پلاک سه هزار و چهار صد و شصت و هفت از اراضی دره قشلاق شمیران بخش یازده تهران مورد ثبت سند مالکیت ص ۱۰۵۸۱-۴۸۵ دفتر ۴۸-۱ املاک و سند مالکیت به شماره چاپی ۱۲۷۹۳۵ به نام واقف صادر شده است.
سند ۲۴- شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت دو هزار و هفتصد و پنجاه متر مربع به شماره پانصد و هفده فرعی از پلاک سه هزار و چهار صد و شصت و هفت از اراضی دره قشلاق شمیران بخش یازده تهران که در ص ۱۰۵۸۲-۴۸۷ دفتر ۴۸-۱ املاک ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۱۲۷۹۳۷ به نام واقف صادر شده است.
تبصره: کلیه حقوق و دعاوی و بقایای مطالبات تا این تاریخ مربوط به رقبات مورد وقف متعلق به موقوفات است. حفظ در تعقیب و استیفای آنها به عهده متولی خواهد بود.
از وقفنامه سوم
در ناحیه اول شمیران
فقره ۲۵- شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت یکهزار و هشتصد و نود و دو متر مربع مشتمل بر باغ و یک ساختمان بزرگ سه طبقه و یک عمارت کوچک یک اشکوبه به شماره ۳۲ از ۳۵۳۶ مفروز از اراضی باغ فردوس تجریش شمیران بخش یازده تهران که در صفحه ۲۷ دفتر جلد ۲۱ املاک ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی شماره ۱۴۸۳۴۶ به نام آقا خان غلامحسین اشرفی صادر و مع الواسطه به موجب سند رسمی شماره ۷۵۹۶۵-۷۶۲۲۲-۲۱/۲/۳۸ دفترخانه شماره ۳۶ تهران به واقف منتقل شده است.
فقره ۲۶- سه کنتور برق که یکی از آنها برق ۳ فاز دو تعرفه شبانه روزی است و همه دایر می باشد. همچنین دو دستگاه تلفن به شماره ۸۳۹۳۶ که اکنون کار می کند و یکی دیگر تازه خریده و مبلغ دوازده هزار ریال قسط نقدی آنرا پرداخته ام و همه به اسم من می باشد، هر پنج فقره را از مالکیت خود خارج نموده وقف نمودم، واکنون به عنوان متولی آنها را قبض و به تصرف آوردم که در ساختمانها و بنگاههای موقوفات خودم مورد استفاده قرار گیرد.
در ناحیه چهارم (یزد)
فقره ۲۷- سه جرّه از میاه طزرجان یزد (که هنوز سند آن در ثبت اسناد صادر نشده) این فقره با پنج جرّه دیگر که به شماره ۱۹ در وقفنامه اول ذکر گردیده و جمعاً هشت جرّه می شود برای شرب باغ و خانه که برای (دبستان محمد افشار) تخصیص یافته لازم و کافی می باشد و به تصرف وقف داده شده.
از وقفنامه چهارم
فقره ۲۸- سه دانگ مشاع از یک قطعه زمین به مساحت چهار صد و سه هزار و پنجاه و هفت متر مربع شماره شصت و یک فرعی از یکصد و شصت و چهار اصلی که ذیل شماره ۱۳۰۱۴ در صفحه ۲۷۵ دفتر ۷۲ بخش دوازده ثبت شده است.
فقره ۲۹- شش دانگ مفروز از یک قطعه زمین به مساحت هشتاد و سه هزار و ششصد و پنجاه متر مربع شماره ششصد و یک فرعی از یکصد و شصت و چهار اصلی که ذیل شماره ۱۳۰۱۴ در صفحه ۲۶۳ دفتر ۷۲ بخش دوازده ثبت شده است.
فقره ۳۰- هیجده ساعت از مجری المیاه قنات بهشتی در گردش شانزده شبانه روز جزء مورد ثبت شماره ۱۶۴ که ذیل شماره ۲۷۵۶ در صفحه ۲۰۹ دفتر سی ام غار ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۴۷۲۹۱۲ به نام واقف صادر شده است، توضیح اینکه این هجده ساعت به علاوه چهارده ساعت آبی که طبق وقفنامه های اول و دوم قبلاً وقف شده، جمعاً بالغ بر سی و دو ساعت یعنی نیم دانگ از شش دانگ قنات بهشتی می باشد.
از وقفنامه پنجم
فقره ۳۱- یک قطعه زمین به مساحت پانصد و هفتاد و هفت هزار و پنجاه و پنج متر مربع موضوع پلاک شماره ۵۸ فرعی از ۱۶۴ اصلی که ذیل شماره ۱۳۰۱۲ در صفحه ۳۶۷ بخش ۱۲ ثبت شده است، به استثنای ۳۶۷۰ متر مربع موضوع اسناد ۵۸۸۴۶-۵۸۲۰۶ دفتر یک تهران و ۱۵۷۷۴ متر مربع که طبق تفکیک نامه شماره ۱۰۴۵۹ مورخ ۱۸/۴/۴۱ به صورت خیابان در آمده است.
فقره ۳۲- نیم دانگ مشاع از شش دانگ یک رشته قنات پلاک شماره یک صد و شصت و چهار اصلی قریه مبارک آباد بهشتی که ذیل شماره ۲۳۶ در صفحه ۱۱۹ ثبت و سند مالکیت آن به شماره چاپی ۳۰۴۰۳۲ به نام قباد افشار صادر شده و بعد مجدداً به ملکیّت واقف مستقر گردیده است، توضیح آنکه به شرح فوق و طبق وقفنامه های قبل اکنون جمعاً یک دانگ از مزرعه و یک دانگ از شش دانگ آب مبارک آباد بهشتی وقف گردیده است.
یک قطعه زمین به مساحت ۱۱۰۰ متر مربع به شماره ثبتی ۳۴۶۷ اصلی ۵۲۰ فرعی در خیابان جردن (افریقا) خریداری واقف از خانم مهربانو دکتر افشار بر رقبات مذکور در وقفنامه اضافه شده است.
پایان صورت رقبات
--------------------------------------------------------------------------------
پیوست دوم
وقفنامه دکتر منوچهر ستوده
۸ آذر ماه ۱۳۸۲
آقای دکتر منوچهر ستوده استاد بازنشسته تاریخ دانشگاه تهران در تاریخ هشتم آذر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و دو شمسی برابر چهارم شوال یکهزار و چهار صد و بیست و چهار قمری و معادل بیست و نهم نوامبر دو هزار و سه میلادی طی وقفنامه رسمی شماره ۱۴۱۵۴۲-۸/۹/۸۲ تنظیم شده در دفتر اسناد رسمی ۲۵ تهران، شش دانگ عرصه و اعیان و اشجار باغ ده هکتاری (به مساحت /۹۴۹۸۸ متر مربع) پلاک شماره ۸۱ فرعی از پلاک ۳۷۱ اصلی واقع در قریه گلور دهستان کلارآباد بخش دو شهرستان تنکابن (شهسوار) با کلیه ملحقات شرعیه و عرفیه را بدون استثناء و به انضمام جریانهای آب و برق و گاز جاری و منصوب (در صورت وجود) و کلیه اسباب و اثاثیه موجود در مستحدثه آن را وقف موبّد شرعی و حبس مخلد قانونی نمودند تا از عواید مورد وقف الی الابد برای منظورهای فرهنگی مصرح در وقفنامه و ایضاً و عیناً برای همان مقاصد و اهداف فرهنگی و علمی و بهداشتی و پرورشی موقوفات دکتر محمود افشار که کلاً در «پنج وقفنامه» مندرج است صرف و هزینه گردد.
بدیهی است تولیت و اداره این موقوفه مادام الحیات بر عهده جناب آقای دکتر منوچهر ستوده خواهد بود و پس از آن زمان شورای تولیت موقوفات دکتر محمود افشار بلافاصله تولیت را بر عهده خواهد گرفت. نحوه اقدام شورا و نیز اداره و تمشیت امور اجرایی موقوفه در تمامی جهات به همان نحو و کیفیتی خواهد بود که در وقفنامه های دکتر محمود افشار مندرج استو مناسب است یادآور شود که آقای دکتر منوچهر ستوده به مناسبت خدمات پژوهشی خود که مطابق با اهداف واقف این موقوفه بوده است دریافت کننده هشتمین جایزه تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار شده اند.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
تولیت و اداره امور موقوفات
مادة دوم_ تولیت این موقوفات برای مدت عمر با واقف است. هیچ کس یا مقامی را در این مدت از زمان حق مداخله و اعمال نظارت نیست مگر طبق همین وقفنامه. پس از درگذشتن واقف یازده نفر اشخاص و صاحبان مقامهای رسمی نامبردة زیر یا افرادی که به موجب همین وقفنامه معیّن می شوند مجتمعاً متولی می باشند و به نام شورای تولیت امور موقوفات را زیر نظر خواهند داشت. طبق مدلول قسمت اول مادة 8۳ قانون مدنی تولیت قابل تفویض به غیر نیست، مگر از طرف متولی مقامی به معاون رسمی خود به شرح تبصرة اول از مادة دوم.
پنج نفر صاحبان مقام رسمی: رئیس مجلس سنا (در صورت تعطیل همیشگی یا طولانی آن، رئیس مجلس شورای ملی)، رئیس دیوان عالی کشور، وزیر فرهنگ، وزیر بهداری، رئیس دانشگاه تهران (که متولیان مقامی نامیده می شوند) و چهار نفر از دوستان ارجمند و عزیزم برای مدت عمر (که متولیان منصوص نامیده می شوند) اسامی سه نفر آنها که اکنون معیّن شده اند به ترتیب الفبا چنین است: جناب آقای سناتور حبیب الله آموزگار (وزیر سابق فرهنگ)، جناب آقای اللهیار صالح (وزیر سابق دارائی، دادگستری و کشور) و جناب آقای دکتر محمدعلی هدایتی (وزیر دادگستری کنونی) که همگی پذیرفته اند، و یک نفر دیگر که هر گاه مادام الحیات یا به موجب وصیت از طرف واقف معیّن نگردید شورای تولیت طبق مادة ۱۴ همین وقفنامه او را معیّن می نمایند، و دو نفر از فرزندان واقف برای مدت عمر، یکی ایرج افشار است و نفر دیگر را، اگر زمان حیات یا به موجب وصیت نامه از طرف واقف معیّن نشود، شورای متولیان طبق مواد ۱۳ و ۱۴ انتخاب می نمایند.
تبصره ۱- متولیان مقامی می توانند معاون اول خود را با حق رأی به جای خود معرفی نمایند.
تبصره ۲- هر گاه کسی از متولیان به یکی از مقامهای نامبرده در این ماده برسد تا زمانی که در آن مقام است دارای دو رأی است و حضور او نیز در جلسات به منزلة حضور دو متولی می باشد، ولی معاون او را چنین حقی نیست زیرا فقط نمایندة متولی مقامی است نه نمایندة متولی منصوص.
ماده ۳- واقف می تواند برای زمان حیات خود وکیل، معاون، نماینده و مباشرانی با حقوقبرای انجام امور موقوفات معیّن کند.
این اشخاص در حقیقت مدیر عامل و کارکنان امور موقوفات هستند و فقط در برابر واقف مسئول می باشند. با درگذشت واقف مستعفی شمرده می شوند و ادامة خدمت آنان منوط به نظر شورای متولیان است، ولی تا تعیین جانشین از لحاظ مالی و اداری قانوناً و اخلاقاً مشغول و مسئول انجام کارهایی که از طرف واقف محول شده می باشند.
ماده ۴- واقف می تواند از حق تولیت انحصاری صرف نظر نموده خود یکی از متولیان یا ناظر استصوابی باشد.
ماده ۵- پس از درگذشت واقف بی هیچ تشریفای خود به خود امر تولیت و ادارة امور موقوفات به عهدة متولیان محوّل است.
ماده ۶- متولیان در نخستین جلسه، که به دعوت هر یک از آنان ممکن است به عمل آید، بر طبق اصول کلی هیئت رئیسه شورای تولیت و هیئت مدیرة امور موقوفات و مدیر عامل را معیّن می نمایند.
ماده ۷- هیئت رئیسه شورا عبارت از یک رئیس، یک نائب رئیس، یک دبیر و دو بازرس است (که یکی از آنها سمت سرپرستی عالی موقوفات را نیز خواهد داشت) برای مدت پنج سال. تجدید انتخاب همان اشخاص اشکالی ندارد.
ماده ۸- شورای تولیت از میان خود یا از خارج، ولی حتی المقدور با عضویت دو نفر از متولیان، پنج نفر را به عنوان هیئت مدیره به شرح زیر برای مدت سه سال انتخاب و معیّن می نمایند: یک رئیس، یک جانشین رئیس، یک مدیرعامل، یک دبیر و یک خزانه دار حسابدار. ممکن است سمت مدیرعامل با هر یک از سمتهای دیگر هئیت مدیره، غیر از خزانه داری، توأم شود. تجدی انتخاب همین اشخاص در دفعه های بعد اشکالی ندارد.تصمیم های هیئت مدیره باید به اکثرت سه رأی گرفته شود. اوراق و اسناد اداری باید به امضای مدیرعامل و دبیر (یا یک نفر دیگر اگر این دو سمت توأم شده است به تشخیص رئیس شورای تولیت هنگام تعیین مدیرعامل) باشد و اسناد مالی را رئیس هیئت مدیره، مدیر عامل و خزانه دار باید امضاء نمایند. هر گاه سمت مدیر عامل با ریاست هیئت مدیره توأم شده باشد دو امضاء کافی است.
تبصره ۱- هر گاه در میان فرزندان یا بازماندگان واقف کسی برای مدیریت عامل صلاحیت داشته باشد بر دیگران مقدم است. تشخیص صلاحیت با شورای تولیت می باشد.
تبصره ۲- در صورت معذوریت یا مسافرت طولانی، تا تعیین عضو جدید، رئیس قائم مقام خزانه دار و نائب رئیس قائم مقام منشی می باشد.
تبصره ۳- دادن یا ندادن حقوق به بازرسی که سرپرستی عالی امور موقوفات را عهده دار می شود و میزان آن بسته به نظر و رأی شورای تولیت است.
ماده ۹- هیئت مدیره باید همیشه هر گونه اطلاعی را که بازرسان بخواهند در اختیار آنان بگذارد. بازرسان موظفند سالی دو مرتبه (در آخر فروردین و آخر مهر ماه) با هم یا جدا گزارش کتبی خود را به شورای تولیت بدهند. علاوه بر وضع گذشته بازرسان می توانند نسبت به آینده نیز اظهارنظر کنند و پیشنهادهائی بنمایند.
ماده ۱۰- شورای تولیت برای رسیدگی به امور موقوفات، تأمین نظرهای واقف و اجرای دستور وقفنامه، توجه به گزارش بازرسان و سایر مطلبهای مربوط جلساتی تشکیل خواهند داد که حتی الامکان در محل مرکزی موقوفات (باغ فردوس شمیران) و اقلا سالی دو بار (در اردیبهشت و آبان ماه) خواهد بود. هر زمان دیگر که رئیس شورا یا هیئت مدیره یا یکی از بازرسان به طور فوق العاده تشکیل آن را لازم بدانند، جلسة شورای تولیت باید تشکیل شود و ممکن است روزهای متوالی ادامه یابد. صوت جلسات که متضمن اخذ تصمیم ها یا دستورهای لازم است و همچنین دفاتر و اسناد و مدارک و قبوض و غیره باید منظم و مرتب جمع آوری و نگاهداری شود.
ماده ۱۱- جز مواردی که در این وقفنامه دستور خاص مقرر شده جلسات شورای تولیت در دعوت نوبت اول اقلاً با حضور هشت نفر و نوبت دوم شش نفر رسمیت دارد و آراء خود را به اکثریت مطلق حاضران می گیرد. در صورت تساوی رأی آن طرف که رئیس یا در غیاب او نایب رئیس شرکت دارد معتبر است. از جلسة سوم به بعد، برای گرفتن رأی در امری که در دستور جلسة اول بوده، با اخطار کتبی پنج روز قبل، حضور چهار نفر کافی است، ولی تصمیم ها باید به اتفاق آراء بوده و در صورت مجلس به امضای همة آنها برسد. به هر حال هیچ تصمیمی که کمتر از چهار رأی مسلم موافق متولیان را داشته باشد قابل اجراء نیست. برای هر موضوع تازه که محتاج رأی است باید به همین طریق رفتار شود. متولیانی که عضو هیئت مدیره باشند عضو شورای تولیت نیز هستند و حق رأی دارند. هیچ متولی نمی تواند حق رأی خود را به دیگری واگذار نماید مگر در وقفنامه پیش بینی شده باشد.
ماده ۱۲- در صورت فوت یا استعفاء و دیگر مواردی که قانون معیّن نموده و باید به جای متولی، متولی دیگری معیّن شود سایر متولیان طبق مادة ۱۴ دیگری را انتخاب می نمایند. هر گاه متولی تعیین شده ای در زمان حیات تعیین کنندة خود فوت نماید انتخاب جانشین با تعیین کنندة اوست نه شورای تولیت.
ماده ۱۳- پس از فوت هر یک از دو متولی فرزند یا متولیان اخلاف واقف شورای متولیان از میان فرزندان و اخلاف صالح او، و در صورت فقدان چنین افرادی از میان بازماندگان واقف اشخاص دیگری را به شرح مادة ۱۴، انتخاب می نمایند و هیچ کس را حق اعتراض نخواهد بود.
ماده ۱۴- هر یک از متولیان منصوص، غیر از فرزندان واخلاف واقف (که متولیان منسوب نامیده می شوند) در دوره های مختلف می توانند زمان حیات و علناً متولی جانشین بعد از خود را که در تراز خودشان باشد معیّن نموده و کتباً به اطلاع شورای تولیت برسانند. این مطلوب ترین قسم انتخاب متولیان بعد است و واقف آن را سفارش می کند. چنین جانشینانی می توانند در صورت معذوریت قانونی متولیان تعیین کنندة خود و به معرفی آنها موقتاً در جلسه های شورای تولیت شرکت نمایند و رأی بدهند. هر گاه متولی فقط ضمن وصیت نامه شخصی را برای این کار نام برده باشد آن فرد نامزد شمارة یک شمرده می شود، ولی شورای تولیت می تواند دیگری را به جای او معیّن نماید. واقف سعی خواهد داشت (و به متولیان هم محترماً سفارش می کند) که متولیانی که معیّن می شوند در زمان حیات جانشینان خود را برای امور تولیت معیّن نمایند. به این نحو امید است که همیشه دو دوره هیئت تولیت مهیا باشد تا فتوری در حسن جریان امور موقوفات روی ندهد. هر گاه جانشینی با آن کیفیّت معیّن نشده باشد سایر متولیان به اکثریت مطلق عدة کامل خود متولی را معیّن می نمایند. اگر اکثریت مطلق متولیان در انتخاب متولی موافقت نکند، هر کس را که رؤسای مجلس سنا و دیوان کشور به اتفاق، یا در صورت عدم حصول اتفاق بقید قرعه میان دو نفر نامزدهای خود معیّن نمایند متولی شناخته می شود.
تبصره- هر گاه یکی از اولاد یا اخلاف و منسوبان واقف به عنوان متولی منصوص یا مقامی معیّن شده باشد، در حکم متولی منصوص یا مقامی می باشد و مقررات متولی منسوب دربارة او جاری نمی شود.
ماده ۱۵- شورای تولیت می تواند در آرای هئیت مدیره تجدیدنظر کند. تصمیمهائی که شورا بگیرد و به هئیت مدیره بنویسد و دستور اجراء بدهد باید اجراء شود. جز شورای نامبرده هیچ مقام رسمی و غیر رسمی را حق مداخله نمی باشد.
ماده ۱۶- هیئت مدیرة موقوفات با تصویب شورای تولیت می تواند قسمتی از امور موقوفات و اجرای نظرهای واقف را به اشخاص خارج محوّل نماید. در این صورت مسئولیت میان کارگزاران و دیگر مسئولان مشترک است.
ماده ۱۷- تصویب بودجه، تعیین دستمزد، حقوق و پاداش مدیرعامل و سایر کارکنان با شورای تولیت است. چون این موقوفات برای خدمت به فرهنگ و بهداشت ملی کشور بنیاد شده قبول تولیت آن اصولاً بدون اجر مادی است، و در حقیقت در این بنیاد خیر متولّیان با واقف مانند دو شریک در نیکوکاری تشریک مساعی می نمایند. با وجود این شورای تولیت با حضور نه نفر از متولیان و با رأی هفت نفر از آنان و توجه به خدمات انجام شده و میزان درآمد و مصارف موقوفات، به نحوی که به اصل مقصود خدشه نرساند در بودجة سالانه حق الزحمة متناسبی به عنوان حق تولیت منظور می نماید که جمعاً نباید از ده یک درآمد خالص زیادتر گردد. سهم هر یک از متولیان که نخواهند قبول نمایند به عنوان اعانه و به نام آنان بر بودجة موقوفات افزوده می شود. اجرت تألیف و ترجمه و کارهائی که مستلزم صرف وقت زیاد باشد همچنین حقوق مدیر عامل، ولو متولی باشد، از این ماده جداست.
تبصره ۱- مدیر عامل باید حتماً موظف باشد، ولی میزان وظیفة او نباید از حقوق رتبة مدیر کل اداری وقت وزارت فرهنگ زیادتر گردد.
تبصره ۲- حق الزحمه به متولیان مقامی تعلق نخواهد گرفت.
تبصره ۳- متولیانی که در هیئت مدیره سمتی بپذیرند و بازرسی که سمت سرپرستی موقوفات را در شورای تولیت قبول کند، می توانند از حق التولیه ای که شورای تولیت طبق همین ماده معیّن نموده است سهم متناسبی با کار و زحمت خود دریافت دارند.
تبصره ۴- هر گاه متولی کاری که خود باید انجام دهد، و قابل واگذاری باشد، به دیگری واگذارد از حق التولیة خود باید به او بدهد مگر آنکه حق التولیه دریافت ننماید و در این صورت باید اجرت کار او از مال موقوفات پرداخت گردد، مقصود آن که از درآمد موقوفات که باید به مصارف خیر برسد آن اندازه به مصارف و مخارج غیر وقفی صرف شود که در ازای زحمت، خدمت، یا هزینه های لازم اداری و غیره است.
ماده ۱۸- اتخاذ تصمیم در اموری که جنبة اساسی یا دائم دارد با شورای تولیت است. شورای تولیت حدود صلاحیت خود، هیئت مدیره و مدیر عامل را معیّن و در صورت جلسات قید و به آنها نیز کتباً ابلاغ می نماید. در هر حال خرید و تبدیل به احسن رقبات، خرید چاپخانه، دادن وام و کمک مالی به مجلة آینده و دستور مصارف کلی درآمد، گذاشتن ذخیره در بانک ملی و برداشتن از آن، تصویب بودجة سالیانه، اقدام به ساختمان تازه، تعیین کمیسیون جوایز، دستور خرید کتاب برای کتابخانه، بستن قراردادهای مهم برای تألیف و ترجمه، اجارة اقامة دعوا، باید با تصویب نهائی و اجارة کتبی شورای تولیت باشد.
تبصره- صورت جلسات شورای تولیت و هیئت مدیره و تصمیماتی که می گیرند علنی می باشد. افرادی که به امور اجتماعی علاقه دارند و نظر انتفاع شخصی نداشته باشند می توانند به درخواست خود از آنها آگاه شوند.
سالشمار احوال دكتر محمود افشار
|
فهرست انتشارات (مرتب شده بر اساس سال انتشار)
انتشارات (بر حسب سال انتشار)
|