انجمنها
گزارش کارگاه آموزشی آسیبشناسی فعالیت تشکلهای غیردولتی
- انجمنها
- نمایش از دوشنبه, 03 آبان 1389 09:08
- علیرضا افشاری
- بازدید: 4776
در گردهمآیی دو روزهی تشکلهای غیردولتی دوستدار میراث فرهنگی سراسر کشور، که به کوشش انجمنهای «دوستداران و حافظان خشت خام» و «چارسوق کویر» طی روزهای بیستوپنجم و بیستوششم شهریور در شهرهای یزد و اردکان برگزار شد، در کنار سه همایشِ افتتاحیه، بزرگداشت نودمین زادروز استاد پیرنیا (پدر معماری نوین ایران) و بزرگداشت هزارمین سال سرایش شاهنامه، دو کارگاه و یک هماندیشی نیز ارایه شد. از آنجا که تسهیلگری و گردانندگی کارگاه «آسیبشناسی فعالیت تشکلهای غیردولتی» بر دوش من گذارده شده بود از نکتههایی که طی نشست نوشته بودم گزارش زیر را، برای آگاهی دوستانی که از حضور در گردهمآیی باز ماندند، آماده کردم – که امید است به کار آید. گفتنی است که کارگاه دیگر با عنوان «میراث فرهنگی و راههای دفاع از آن؛ تجربهها و پیشنهادها» بر دوش دوست گرامیام، دکتر شاهین سپنتا، بود. هماندیشی نیز گفتوگویی بود دربارهی لزوم و چگونگی تشکیل «شبکهی ملی تشکلهای غیردولتی دوستدار میراث فرهنگی»، که از آنجا که آرنگ و هدفِ گردهمآیی به شمار میرفت، میکوشم در روزهای آتی دربارهی آن هم نوشتاری را پیشکشِ یاران گرامی بنمایم.
با احترام
علیرضا افشاری
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)
«کارگاه آموزشی آسیبشناسی فعالیت تشکلهای غیردولتی» پیش از ظهر روز نخست گردهمآیی، پس از همایش افتتاحیه و پیش از کارگاه دیگر، در تالار نشستهای هتل مشیرالممالک یزد برگزار شد. در این کارگاه که نزدیک به یک ساعت به درازا کشید، نمایندگان 21 تشکل حضور داشتند:
علیرضا صادقی (دبیر انجمن دوستداران و حافظان خشت خام - از یزد – و دبیر شبکه انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی استان یزد که دبیری گردهمآیی را هم بر دوش داشت)، مجتبی گهستونی از انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا (خوزستان)، دکتر شاهین سپنتا از کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)، فرهاد رهبری از انجمن بوم آب و آفتاب (خوزستان)، فرهاد طهماسبی از انجمن آسماری (خوزستان)، علیرضا هادیان و سوگل قائمی از انجمن منحلشدهی کاوه آهنگر همدان – که اکنون ساکن کرج هستند، یاسر موحدفرد از بنیاد فردوسی، امین طباطبایی از خانهی فرهنگ جاودان (فارس)، سیاوش آریا از انجمن دوستداران حافظ (فارس)، محمد خیام از انجمن حامیان میراث هزار (کرمان)، نسرین سلطانی از جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست (اصفهان)، مریم قیم و زینب افضلان از انجمن آفتاب سرخ (خوزستان)، آرش یحیایی از دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران (تهران)، مهدی جیرودی از انجمن افراز (تهران)، منیژه دباغی از انجمن پالایش و پاسداری زبان فارسی (تهران)، مریم شفیعزاده از انجمن پاسداشت مفاخر ایران (تهران)، رضا ملاحسینی از انجمن چارسوق کویر (اردکان یزد)، محسن حاجیسعید از شورای تشکلهای گردشگری یزد، علی یزدانیراد از انجمن مهرپادین (مهریز یزد)، حسین جمالی از انجمن حامیان میراث کهن (اردکان یزد)، [گفتنی است در روز دوم گردهمآیی سیدمصطفی فاطمی از انجمن دوستداران میراث فرهنگی میبد و علیاکبر حدادی از جمعیت یادگار یزد نیز به گروه پیوستند] و خبرنگاران: حسن ظهوری از میراثخبر، فاطیما کریمی از خبرگزاری مهر و مریم اطیابی خبرنگار تارنمای خبری هنر نیوز و روزنامههای مردمسالاری و عصر ایرانیان.
در آغاز نشست، مجتبا گهستونی مهمترین آسیبهای سازمانهای مردمنهاد را چنین برشمرد: دخالت سازمانهای دولتی و نداشتن مکان ثابت (هر چند با آشنا داشتن میتوان از نهادهای دولتی یا شخصی آن را بهدست آورد). او به موردی هم اشاره کرد که از آسیبهای سمنها در خوزستان است: نبود ادارهی میراث فرهنگی در شهر اهواز.
امین طباطبایی به کمی دانش فنی لازم در انجمنها اشاره کرد و این که آنان تنها بر پایهی عِرق ملی کوششهایشان را پیش میبرند و این که سازوکاری برای آموزش در خود انجمنها نیز وجود ندارد. وی حاضران را طرف خطاب قرار داد که «چند کارگاه برای ارتقای سطح انجمنشان برگزار کردهاند؟».
طباطبایی در دنبالهی سخن به فرهنگ عمومی جامعه و عدم تعریف جایگاه انجمنها در آن اشاره کرد و این که معنای منفعت برای حوزهی میراث فرهنگی یعنی چه و چه توقعی از انجمنهای میراث فرهنگی داشته باشیم؟
استاد فرهاد فخارزاده تهرانی نیز با ورود به بحث گفت: میراث فرهنگی شخصیتی دورنگار دارد وگردشگری کوتاهمدت. در واقع، سازمانهای نچسبک را به هم چسباندند. میراث فرهنگی با محیط زیست همخانواده است.
علیرضا هادیان به دافعهی دولتی اشاره کرد و گفت: عدم اعتماد به دولت از سویی و ندادن بودجهی کافی باعث عدم همکاری میشود. همچنین فرهنگ عموم در زمینهی کاری ما پایین است. ما هم باید بتوانیم همچون نهادهای مذهبی خودمان هدایتگر بینشمان در جامعه باشیم و دغدغهی میراث را در مردم ایجاد کنیم تا همانگونه که برای دینشان احساس خطر میکنند و زمان و هزینه میگذارند به مسایل ملی هم توجه کنند.
زینب افضلان گفت: حمایت دولتی فقط بودجه نیست، بلکه ما باید نگاهمان به فرهنگسازی در بخشهای دولتی هم باشد.
شاهین سپنتا چالشهای سمنها را چنین برشمرد:
- ترکیب سنی محدود انجمنهایی که در حوزهی «سازمان ملی جوانان» هستند. تا جایی که من دقیق شدهام انجمنهای موفقها آنهایی بودند که ترکیب سنی متفاوت داشتند.
- نوع رابطهی سمنها با سازمانهای دولتی باید تعریف شود. به باور من همکاری باید باشد ولی اتکا، خیر. با توجه به این نکته آنها کمتر آسیبپذیر میشوند.
- عدم آشنایی خود اعضا با موضوعات و راهبردها، که پس از مدتی تلاش و برخورد با موانع ایجاد سرخوردگی میکند.
علیرضا افشاری گفت: درست است که ما در شرایط سخت هستیم و باید این را بپذیریم، اما در همین شرایط است که انجمنها فرصت رشد نیرومندانه را پیدا میکنند. به باور من بزرگترین آسیب ما به نوع نگاهمان به انجمنها برمیگردد که آیا آنها را به چشم تشکلهایی حرفهای میبینیم یا آماتوری؟ اگر حرفهای را به معنای جایی که کسب درآمد میکند و با نیروهایی حرفهای اداره میشود در نظر بگیریم، که در جای خود بسیار پسندیده است، ما را از هدف نخستمان که فرهنگسازی است دور میکند و به یک شرکت بدل میکند. در حالی که آماتوری به معنای انجام دادن ضعیف کار نیست بلکه غیرانتفاعی بودن و از روی علاقهمندی کار کردن است، چنان که بسیاری انجمنهای نیرومند و مؤثر هستند که صفت آماتوری را در نامشان دارند. اگر از این زاویه بنگریم میتوان بر سختیها غلبه کرد و با اتکا به نیروهای کوشا و علاقهمند دغدغهی برخی سختیها را نداشت. تجربهای که ما در تهران داریم اینگونه است که هر چند جا و بودجه دو مشکل بزرگ است ما با بهرهگیری از دفترهای کاری دوستان یا حتا برپایی نشستها در بوستانها و گرفتن حقعضویت و درآمدزایی برنامههای گردشگری توانستهایم بر این دو آسیب چیره شویم.
او افزود: موضوع ترکیب سنی و انتقال تجربهها و ریشسفیدی در حل اختلافها هم موضوع بسیار مهمی است که در انجمن افراز، پس از پیمودن فراز و فرودهایی، با تشکیل شورای عالی، که دربرگیرندهی هموندان قدیمی و آنهایی که سنشان از مرز 30 سالگی گذشته است، توانستهایم بر این دشواری غلبه کنیم.
افشاری نتیجهی گفتوگو تا آن لحظه را چنین جمعبندی کرد که: فرهنگسازی، همانطور که دوستان اشاره کردند، باید دوسویه باشد؛ یکی در درون انجمنمان با جا انداختن آرمان انجمن و باور داشتن هموندان به آن و همچنین آموزش شیوهی مدیریت و کار گروهی و دیگری در بیرون از انجمن با فرهنگسازی در سطوح جامعه و دولت که هم نگاهشان به ما به چشم یک یاریگر باشد و هم دغدغههای ما را از آنِ خود بدانند و به رسمیت بشناسند و برای رفع آن یاریگرمان باشند.
فرهاد طهماسبی از تجربههای انجمنش برای حفظ میراث بومی، بهویژه در موضوع آسیبهای ناشی از ساخت سد کارون 3 و حساسیتهای قومی در خوزستان، گفت. رضا ملاحسینی هم از کوششهای انجمنشان گفت و این که با وجود تازهکار بودن، چون دلسرد نشدند و به کار و هدفشان ایمان داشتند، از سد مشکلات عبور کردند. وی آگاهی و شناخت را دیگر شرط این عبور دانست.
گهستونی دیگر آسیبها را - که بیشتر سویهی دولتی داشت - اینچنین بیان کرد:
- پستهای کلیدی دست ناواردان است؛
- نبودِ جایگاه مشورتی انجمنها در سازمان میراث فرهنگی؛
- تبدیل فرصتها به تهدید توسط سازمانهای دولتی؛
- ترغیب انجمنها به تبدیل شدن به تعاونی از سوی دولتیها با این استدلال که طرحها را سهلتر به آنها بسپارند که این آسیب بزرگی است و تزریق پول و بودجههای بزرگ میتواند به تغییر ماهیت انجمنها و ابزار شدنشان بینجامد؛
- وارد کردن انجمنها به حاشیهها و درگیری با نهادهای امنیتی.
طباطبایی به نکتهای اشاره کرد: میگوییم دخالتهای دولت نباشد ولی از سوی دیگر خواهان بودجه و حمایت آنها هستیم. طبیعی است آنها در صورت دادن بودجه به ما بر مصرف بودجهشان نظارت کنند. پس باید از ورود به این حوزه خودداری کنیم.
مریم اطیابی، خبرگار حوزهی میراث فرهنگی، گفت: انجمنها در میان خودشان هماهنگی ندارند و پیش میآید که دربارهی یک موضوع نظرهای مشابه وجود ندارد. او پرسید: چرا امروز این تعداد انجمن آمدند؟ هر چند افشاری پاسخ داد «در شرایطِ سختگیری بر انجمنها و کمکاری آنها، حضور همین تعداد انجمن هم غنیمت است»، اما این پرسش میتواند همچنان مطرح باشد.