تاریخ دوره اسلامی
یک پژوهشگر تاریخ ایران باستان: مورخان اسلامی، پیشینه محکمی از تاریخ ایران دارند
- تاريخ دوره اسلامي
- نمایش از جمعه, 21 مهر 1391 15:38
- بازدید: 5909
یک پژوهشگر تاریخ ایران باستان گفت: در کتابهایی که مورخان ایرانی پس از اسلام نوشتهاند اشارههای فراوانی میتوان یافت که از وجود بایگانیهای دولتی و شیوه تاریخنویسی ایرانیان آگاهیهای ارزشمندی به ما میدهد. مورخانی مانند دینوری، ثعالبی، حمزه اصفهانی، مسعودی و گردیزی از کسانی بودهاند که به آن تواریخ اشاره کردهاند.
nike air force 1 low uv | Maratón Sevilla 2022 - Carreras populares , MonticelloShops
علی بابایی درمنی پژوهشگر و محقق تاریخ ایران با بیان این مطلب به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: پس از اسلام مورخان ایرانی اطلاعات ارزشمندی از بخش تاریخ بایگانیهای دولتی و شیوه تاریخنویسی ایرانیان ارایه دادهاند که میتواند منبع و مرجع بسیار مهمی برای تاریخپژوهان محسوب شود.
دکتر علی علی بابایی درمنی
وی به گریزی اشاره کرد و گفت: «عبدالحیبن ضحاکبن محمود گردیزی» از مورخان قرن پنجم هجری است. عمده شهرت وی به دلیل تالیف کتاب زین الاخبار یا تاریخ گردیزی است. وقایع دوران محمود غزنوی، اشارهای مختصر به پادشاهان اساطیری، تاریخی و خلفای اسلامی و توضیحاتی درباره آداب و رسوم ملل مختلف از مباحث و مطالب این کتاب است. علاوه بر اهمیت تاریخی، این اثر از نظر ادبی نیز دارای اهمیت است.
وی خاطرنشان کرد: همه اینها دلیل بر آن است که ایرانیان باستان به نگارش تاریخ روزگار خود دلبستگی و علاقه داشتهاند. مشخصه دیگری که در شرق به موازات تاریخنویسی سابقه داشته است، وجود بایگانیهای دولتی است. در این بایگانیها، تواریخ دولتی نگهداری میشدند. چون در یونان هرگز حکومتی متمرکز وجود نداشت، طبیعی است که به چنین بایگانیهایی هم برخورد نمیکنیم.
بابایی به کتاب مقدس اشاره کرد و گفت: علاوه بر آن منابع، در کتاب مقدس نیز به تواریخ ایرانی اشاره شده است. در کتاب «استر»؛ یکی از بخشهای عهد عتیق، مشخصه دیگری که در شرق به موازات تاریخنویسی سابقه داشته است، وجود بایگانیهای دولتی است. در این بایگانیها، تواریخ دولتی نگهداری میشدند. چون در یونان هرگز حکومتی متمرکز وجود نداشت، طبیعی است که به چنین بایگانیهایی هم برخورد نمیکنیم (باب 2– آیه 22) از سالنامههای ایرانی به نام تاریخ پادشاهان و تاریخ پادشاهان ماد و پارس یاد شده است.
وی افزود: در «سفر عذرا» اشاره میشود که هنگامی که یهودیان میخواهند بدانند که پیش از ویران شدن معابدشان بدست «نبونئید» مکان دقیق آن معابد کجا بوده است، به اردشیر اول مراجعه میکنند و از او میخواهند که تاریخ نیاکانش را بنگرد و پاسخ پرسش آنها را بدهد.
این تاریخپژوه و محقق ایران باستان به کتابخانه اکباتان اشاره کرد و گفت: یهودیان از اردشیر میخواهند که اجازه بدهد از کتابخانه اکباتان دیدن کنند. این اشارهها در منابع مستقل شکی برای ما باقی نمیگذارد که در ایران باستان بایگانیهای سلطنتی بوده است، هر چند این سنت تاریخنویسی و سالنامهنگاری همانند آن چیزی نبوده است که در دولت شهرهای یونانی پدید میآمد.
وی افزود: از سویی دیگر باید دانست که سخن مورخان ایرانی پس از اسلام بسیار معتبرتر و قابل پذیرشتر از نقل قول منابع یونانی، بیزانسی و ارمنی است چرا که آن مورخان به منابع پهلوی و ایرانی دسترسی نداشتهاند.
بابایی به تاریخ مسعودی اشاره کرد و گفت: مسعودی در تاریخ خود از 12 نسک اوستا نام میبرد و از آن به نام «چیتردات» یاد میکند و مینویسد که این 12 نسک بخش تاریخی اوستا بوده است که در حمله اسکندر مقدونی از بین میرود.
وی با اشاره به تاریخنویسی ابوریحان بیرونی یادآور شد: ابوریحان بیرونی تاریخ باستانی ایران را به 3 بخش تقسیم میکند و مینویسد که بخش اول آن از آغاز آفرینش تا روزگار اسکندر بوده است که ایرانیان آن را به کتابت درآورده بودند و در آتشکده پارس نگهداری میکردند. اما بر اثر حمله اسکندر از بین رفت. البته بیرونی و مورخان دیگر نمیگویند که همه اوستا از بین رفت، بلکه مینویسند که بخشی از آن از دست رفت.
وی با تأکید بر زینالخبار گریزی گفت: گردیزی در «زین الاخبار» باید دانست که سخن مورخان ایرانی پس از اسلام بسیار معتبرتر و قابل پذیرشتر از نقل قول منابع یونانی، بیزانسی و ارمنی است چرا که آن مورخان به منابع پهلوی و ایرانی دسترسی نداشتهاند اطلاعات و آگاهیهای افزونتری به ما میدهد. او مینویسد که اسکندر پادشاهی ایران را گرفت و کتابهای مغان را سوزاند و برخی از آنها را به یونان انتقال داد تا در آنجا ترجمه شوند. این کتابها شامل نجوم، طب و حساب بودهاند.
بابایی در ادامه صحبتهایش گفت: باز گردیزی میآورد که ایرانیان برخی از این کتابها را در «دژنبشت» نگهداری میکردند. گردیزی دژنبشت را به دارالکتب ترجمه میکند و مینویسد که در آنجا کتابهای بسیاری نگهداری میشد.
وی افزود: چنین اشارههایی ما را به اینجا میرساند که بپذیریم برخلاف سخن برخی از محققان که دیدگاههای غربی دارند، ایرانیان باستان از سنت کتابت و تاریخنویسی استفاده میکردند و کتابهای خود را در بایگانیهایی همانند اکباتان و بابل نگه میداشتند.
این محقق و تاریخپژوه خاطرنشان کرد: جدای از اینها حتی میتوان کتیبههای ایران باستان را هم شیوه دیگری از تاریخنویسی ایرانیان دانست زیرا اینطور نبوده که ایرانیان رویدادهای تاریخی را تنها در کتابها ثبت کرده باشند.
وی به نوع دیگری از تاریخنویسی ایرانیان اشاره کرد و گفت: نوع دیگر تاریخنویسی ایرانیان نوشتن «خداینامهها» بوده است. شمار این خداینامهها بسیار زیاد بود به حدی که مورخان قرنهای نخستین اسلامی که خداینامههای پرشماری را در اختیار داشتند، به گلچین کردن مطالب آنها میپرداختند.
بابایی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: به هر روی شواهدی که نقل شد و نمونههای فراوان دیگر به ما ثابت میکند که ایرانیان به تاریخنگاری و کتابت اهمیت میدادند و شیوه سالنامهنویسی و نگهداری آن در بایگانیها را بکار میبردند تا برای آیندگان باقی بماند.
خبرنگار : آناهيد خزير