یکشنبه, 04ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ یافته‌های باستان شناسی صدای پای تاریخ در شهری که سوخته نیست

یافته‌های باستان شناسی

صدای پای تاریخ در شهری که سوخته نیست

برگرفته از فر ایران

گفت‎وگوی علی‎رضا سلجوقی، با دکتر سجادی سرپرست باستان‎شناسان شهر سوخته

طنین خشاخش سفالینه‎های شکسته با نقش و نگاره‎های خیره‎کننده در فضای خاموش و تاریک کویر می‎پیچد.
این‏جا چنان از خرده سفالینه‎؛ سنگ و فلز‎های قدیمی مشحون شده که هر قدم بر زمین آن به منزله ورقی بر کتاب تاریخ حماسی نیاکان ایران کهن ما « رستم و سهراب» است.
این مکان دشت تفتیده سیستان، قلب داغ و تپنده تاریخ قلات پهناور ایران است. هر ندایی که از آن برمی‎خیزد، سفری جذاب است و انگار آدمی را به گذشته‎های دور و دراز رهنمون می‎کند.
این نوا‎ها، روز و شب با هیاهوی باد‎های 120 روزه، سکوت خاموش و تاریک فضای کویر را در هم می‎شکند؛ فراخوانی به اعماق تاریخ می‎زند و یکه و تنها راز‎های سر به مهر گذشته را در گوش ستاره‎ و ماه نجوا می‎کند.
این دست پرورده‏ی تاریخ، با ناز و کرشمه سده‎ای متمادی است که به رسم امانت به دست مهربانان آسمان (خورشید و ماه و ستاره) سپرده شده و در گذار ازمنه به « شهر سوخته» در دل کویر خشن سیستان نور امید و حیات تابانده تا هم‌چنان پس از گذشت 52 سده پرهیبت ‎و مغرور سر افراز بماند.
در قطعه‎ای از بهشت دشت گونه سیستان به مدد «هامون و هیرمند» در شرق فلات گسترده ایران، «شهر سوخته» جای خوش کرده که آوازه‎اش باعث غرور ایرانی است.
در این‏جا هنوز صدای پای تاریخ به گوش می‎آید؛ شهر اگر چه فرتوت است اما با وجود قهر طبیعت و ورزش باد‎های معروف 120 روزه در زیر تلنبار گرد و غبار زمانه خمیده نشده و هم‌چنان پایدار نفس می‎کشد و در این مدت، همواره تاریخ را این سو و آن سو با خود همراه برده است.
شهر سوخته در واقع نام سلسله‎ تپه‎های به هم چسبیده وسیع با بلندای بین 12 تا 18 متر از سطح زمین‎های پیرامونی است که درست در فاصله 56 کیلو‎متری جاده زابل به زاهدان قرار دارد.
این شهر تاریخی، مهم‎ترین محوطه‏ی دیرینه سیستان در کنار رود هیرمند و در بالاترین لبه شمال غربی ریزش‎گاه قدیمی بر روی سلسله « تپه‎های رمرود» و زمین‎های زراعی «نیمروز» واقع شده که وجود آن در هزاره‎های چهارم و سوم پیش از میلاد، دام‎دار رودخانه پر آب هیرمند بوده است. 120 هکتار از گسترده‎ترین دوره آن مربوط به سال‎های بین 2800 تا 2500 پیش از میلاد بوده که گستره آن در این دوران به بیش از 80 هکتار رسیده است.
افزون بر نیمی از پهنه‎ی شهر، چنان پوشیده و مملو از توده سفال‎های شکسته سنگ؛ فلز و خرده سنگ‎های نیمه قیمتی و سایر مواد منقول باستانی است که در برخی مکان‎ها بدون گام نهادن بر روی این مواد امکان جابه‎جایی و حرکت میسر نیست.
با آن که محل قطعی و در برخی موارد مکان تقریبی بسیاری از شهر‎ها و ایالت‎های باستانی در لوحه‎های به دست آمده از میان رودان، چون «انشان»؛ «ارت»؛ «ملوخه»؛ «ماراهاشی»؛ «دیلمون» و «مکن» توسط دیرینه شناسان مشخص شده، اما هنوز به سبب فقدان دستیابی به اسناد و مدارک کافی و کامل از نام باستانی شهر سوخته آگاهی در دست نیست.
هر چند سال‎ها پیش‎تر این شهر به عنوان یکی از شهر‎هایی که می‎توانسته با شهر «ارت» تطابق کند مورد بحث بوده اما بعدها با تعیین و تطبیق «شهداد» کرمان با محل «ارت» این فرضیه مردود شناخته شد.
عنوان امروزی شهر سوخته، نامی جدید است و به نظر نمی‎رسد که پیشینه‏‎ی آن از 150 تا 200 سال بیش‎تر باشد؛ از آن جایی که این شهر دست کم طی سه مرحله از تاریخ خود دچار حریق و آتش‎سوزی بزرگی شده سطح آن سوخته و آثار خاکستر و سوختگی در جای جای آن دیده می‎شود و به این ترتیب از سوی مردم محل به نام «شهرسوخته» خوانده شده است.
روایت محلی دیگر درباره نام شهر آن است که نام این محل در اصل شهر «سوته» بوده که به معنای بزرگ و عظیم است و سوته به مرور زمان تبدیل به سوخته شده است.
مردم شهر سوخته با استفاده از موقعیت جغرافیایی شهر خود که اجازه‏ی تهیه منابع معدنی و طبیعی و مهار تولید و توزیع آن‌ها را در تمام نقاط سیستان و مناطق اطراف می‎داده، این شهر را گسترش داده‎اند.
توسعه شهر سوخته از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و صنعتی در یک دوره 400 ساله از زندگانی یک هزار ساله، آن را از شکل شهرک کوچک 15 هکتاری خارج و سپس با گستره حدود 150 هکتاری تبدیل به یکی از بزرگترین شهر‎های دوران مفرغ خاورمیانه کرده که شهر‎های محدودی چون انشان یا « تپه ملیان» در فارس، « اور» در بین النهرین، « شوش» در دشت خوزیان و بالاخره « موهنجودارو» در دشت « سند» قابل مقایسه با آن بوده‎اند، گستره شهر قابل تقسیم به سه بخش اصلی و سه بخش فرعی است.
دکتر سجادی، سرپرست گروه باستان شناسان شهر سوخته می‎گوید:

منطقه بزرگ مرکزی شهر، شامل بخش‎های مسکونی شرقی، مرکزی و بنا‎های یادمانی است.
منطقه شمال غربی شهر شامل بخش‎های صنعتی و گورستان است که آثار معماری به دست آمده در بخش مسکونی نشان دهنده وجود نوعی نظم و ترتیب در تقسیم‎بندی ساختمان‎ها و واحد‎های مسکونی است که توسط خیابان‎ها و کوچه‎هایی از یکدیگر جدا می‎شوند.
مصالح ساختمانی این بنا‎ها عبارتند از چینه، خشت، چوب و حصیر، هر واحد ساختمانی دارای شش تا 10 اتاق بوده که دارای در، درگاه، پلکان، سقف و اجاق بوده است.
اشیای منقول پیدا شده در شهر سوخته بسیار متنوع است، گذشته از ظرف‎های سفالی بسیار زیاد، اشیای در خور توجه دیگر شامل انواع پیکره‎های کوچک گلین، سفالین و سنگی انسان و جانور، اشیای چوبی و حصیری، ابزار‎های بافندگی، پارچه و طناب است که در میان اشیای سنگی، به ویژه می‎توان به ظرف‎های مرمری و دسته‎های سنگی و سنگ آسیاب‎ها اشاره کرد.
اشیای زینتی بیش‏تر با سنگ‎های نیمه بهادار وارداتی چون لاجورد، عقیق و فیروزه که از معادن دور دست به شهر سوخته وارد شده ساخته شده‎‏اند، این سنگ‎های نیمه بهادار و به ویژه سنگ لاجورد، توسط صنعت‎گران شهر سوخته تراش داده شده و به شکل اشیای زینتی درمی‎آمده و سپس برای صدور به سرزمین‎های دور دست آن سوی خلیج‎فارس و میان رودان فرستاده می‎شد.
از سنگ‎های مرمر، بازالت و آهکی برای ابزارسازی و مهره‎سازی و نیز ساخت ظرف‎های گوناگون استفاده شده است مهره‎ها و اثر مهره‎های گوناگونی از مواد مختلف در شهر سوخته به دست آمده که دارای کاربرد اداری و رسمی بوده است.
یکی از مهم‎ترین اشیای کشف شده در شهر سوخته، لوحه‎ی گلی کوچکی است که بر روی آن نوشته‎‎ای کوتاه به خط دوران آغاز «تمدن ایلامی» باقی‎مانده که به ظاهر مربوط به یک سلسله ارقام و اعداد است. این لوحه که از کهن‎ترین لایه‎های موجود شهر پیدا شده مربوط به حدود 3200 سال پیش از میلاد و قدیمی‎ترین نوشته‎ای است که تا کنون در سرزمین‎های شرق دست لوت به دست آمده است.
بیش‎تر این جمعیت به کارهای تولیدی و صنعتی مانند سنگ تراشی، سفالگری، بافندگی شکار و صیادی، کشاورزی و بازرگانی اشتغال داشته‎اند.

شهر سوخته مانند بسیاری دیگر از محوطه‎های باستانی شرق ایران همانند تپه «حصار دامغان» و تپه «یحیای» کرمان و «تل ابلیس» بردسیر تقریبا در یک زمان یعنی حدود اوایل هزاره دوم پیش از میلاد از بین رفته است.وی اظهار داشت:

برخی پژوهشگران تغییر‎های شدید آب و هوایی و خشک شدن رود هیرمند را از عوامل متروک شدن این شهر باستانی می‎دانند، اما با توجه به همزمانی از بین رفنت محوطه‎های باستانی دیگر در مناطق شرقی ایران با متروک شدن شهر سوخته می‎باید در جستجوی عوامل و دلایل دیگری نیز بود.
مهم‎تر این که تا کنون هیچ اثر و نشانه‎ای از آتش‎سوزی شدید و فراگیری که باعث تخریب کامل شهر شده باشد و یا هجوم خارجی به شهر به دست نیامده تا این عوامل را در متروک شدن شهر سوخته دخیل دانست.
پیدا شدن هزاران قطعه شیء مطالعاتی، گنجینه‎ای و آزمایشگاهی در شهر سوخته بر ثروت و غنای موجود در آن و درجه رفاه مردم شهر گواهی می‎دهد، این اشیا از یک سو بر وجود ارتباط‎های این شهر با روستاهای اقمای آن که تولید کننده برخی موارد مورد نیاز جامعه شهر بوده‎اند و از طرف دیگر بر ارتباط با سرزمین‎های دورتر از نظر مبادله کالا صحه می‎گذارند.
علاوه بر آن، اشیا و لوازم داخل گورها به شناسایی درجه فقر و غنا و یا طبقه‎ اجتماعی و در بخری موارد شغل و در موارد نادر‎تری به جایگاه و خاستگاه اصلی و یا حداقل وابستگی خاص جغرافیایی فرد کمک می‎کنند، اختلاف میان اشیا، کیفیت و مرغوبیت آن‌ها از نظر ساختمانی و یا مواد استفاده شده در آن‌ها بستگی به نوع ساختمان گور نیز دارد.
این اشیا از مواد مختلفی چون سفال، سنگ‎های گوناگون، چوب، گیاه، استخوان، فلز، گل و مانند آن‌ ساخته شده‎اند، سفال یکی از مواد اصلی و اولیه مورد استفاده در شهر سوخته بوده که به مقدار شگفت‎آوری تولید شده و این مهم‎ترین علتی است که حتی امروزه با گذشت سد‎ه‎ها در بسیاری از بخش‎های مختلف شهر و به ویژه مناطق مسکونی نمی‎توان بدون پا گذاشتن روی توده‎های انبوه سفال قدم برداشت.
کارگاه‎های اصلی تولید سفال در روستا‎های اقماری قرار داشته که شناخته شده‎ترین آن‌ها در تپه‎های «رود بیابان» مربوط به دوره دوم استقرار در شهر سوخته دیده شده‎اند.
کاوش در ساختمان‎ شماره یک از سال 1378 در بنا‎های یادمانی آغاز شد و تا کنون حدود 1400 متر از آن حفاری شده است که در نتیجه آن ده‎ها فضای روباز شامل حیاط، اتاق، راهرو، انبار، کوره و اجاق‎های متعدد، پلکان و سایر عناصر معماری در آن پیدا شده است.
بیشتر آثار منطقه، بناهای یادمانی متعلق به دوران دوم استقرار است که در دوره سوم نیز با تغییر‎هایی در کاربری بنا‎ها ادامه پیدا کرده وبه احتمال در دوره اول نیز از آن استفاده شده است.
دیوار‎های اصلی اتاق‎های این بنا از خشت ساخته شده و از استحکام زیادی برخوردار است، این دیوار‎ها اغلب حجیم و قطور است به گونه‎ای که قطر آن‌ها بین 75 تا 125 سانتی‎متر بوده، اما در برخی دیوار‎های کم اهمیت و تیغه‎ها، قطر آن‌ها کاهش یافته و به حدود 50 سانتی‎مت می‎رسد.
خشت‎های استفاده شده در این بنا اغلب به اندازه استاندارد 40 در 20 در 12 سانتی‎متر است اما در چند مورد نیز خشت‎های بزرگتری به طول 45 سانتی‎متر دیده شده است، خشت‎ها با استفاده از قالب‎های چوبی ساخته شده‎اند و کناره‎‎های آن‌ها کاملا صاف بوده و سطح‎شان نیز با وسیله‏‎ای چون ماله صافه شده که اثر انگشت خشت زن بر روی آن‎ها کمتر به چشم می‎آید.
در ورودی و اصلی این ساختمان تا کنون پیدا نشده اما شواهد موجود نشان می‎دهد که محل این دروازه‎ها در فضای روباز بزرگی در جبهه جنوبی قرار داشته است، این فضای روباز به پلکان بزرگی مرکب از هشت پله وسیع منتهی می‎شود که از طریق آن می‎توان به سقف اتاق‎های مرکزی راه یافت.
در میان آن‌ها اشیای مربوط به زندگی روزمره مانند ظروف سفالی، لوازم و ابزار مذهبی و پرستش مانند پیکره‎های انسان و جانور «فلاخن‎های گلی تخم‎مرغی شکل، ابزار مربوط به فعالیت اقتصادی و بازرگانی مانند مهر و اثر مهر و اشیای سفارشی و سرپوش‎های مهر شده، ظروف سفالی و دیسک‎های مدور و مثلث و طاووس‎های گلی، قطعه‎های مختلف پارچه و طناب، اسباب‎چوبی مانند قالب‎ها و شانه‎ها، سبد‎های حصیری، مهره‎های گوناگون سنگی و گلی، گره‎های محاسباتی و در نهایت ابزار کار فلزی بسیاری پیدا شده است.
مهرهای شهر سوخته مسطح و از نوع مهر‎های شرقی و شمالی فلات ایران است که با نوع مهرهای استوانه‎ای خوزیانی و میان‎ رودانی تفاوت دارند، مهرهای مسطح این شره از مفرغ، سنگ صابون، سنگ مرمر، استخوان و سنگ لاجورد ساخته شده‎اند.
اثر مهر در روی بسیاری از قطعه‎های گلی پیدا شده، همراه با طناب و حصیر، نشان دهنده استفاده از آن‌ها برای مهر کردن در انبار‎ها و یا ظرف‎های بسیار بزرگ انباری بوده است.
کلیه بقایای مهر و موم‎های کشف شده در بناهای یادمانی توسط مهر‎های سنگی و فلزی مهر شده‎اند، بیش‎تر اثر مهرها نشان از شکل هندسی آن‌ها دارد که چهار گوش، صلیبی و در مواردی تصویری از یک پرنده بوده‎اند.پیش‎تر و طی دو سال نخست کاوش در گورستان شهر، آثار پارچه‎هایی به شکل کیسه در درون ظروف به شکل زیر‎‎انداز و روانداز در قبر‎ها یافت شد، اما پارچه‎های داخلی قبر‎های همه شکننده و فاسد شده بودند و به محض برخورد با فضا و قرار گرفتن در هوای آزاد بیشتر آن‌ها از بین می‎رفت.
پارچه‎های پیدا شده در بناهای یادمانی جدا از اثر‎های پودر شده و از بین رفته، نرم و تازه به نظر می‎رسد و در برخی از حالت‎ها می‎توان آنهارا مانند دستمالی پیچید و باز کرد. بدون آن که به شکل آن‌ها خللی وارد شود.
پارچه‎های کف شده در شهر سوخته اغلب به رنگ قهوه‎ای سوخته و گاهی کرم است، اما بیش از چند مورد نیز پارچه‎هایی دورنگ نیز یافت شده است.
همین نکته درباره طناب‎ها نیز صادق است، منشا و ریشه بیشتر طناب‎ها گیاهی است در حالی که پارچه‎ها هم دارای منشا گیاهی و هم جانوری است، پیدا شدن تعداد قابل توجهی ابزار گوناگون بافندگی و ریسندگی چوبی، گلی، سفالی و فلزی نشان دهنده تولید پارچهر در شهر سوخته بوده است. اشیای چوبی به اشکال مختلف دیده شده‎اند که شامل لوازم تزیینی، قالب کفش، جعبه‎ها، وسایل و ابزار کار و نیز لوازم شخصی و خصوصی است.
یکی از شاخص‎ترین گروه اشیای چوبی شهر سوخته شانه‎ها است، در کاوش‎های سال 1379 دو عدد شانه چوبی معرق در ساختمان شماره یک شهر کشف شده پیش از این گمان می‎رفت که صنعت معرق کاری دارای ریشه چینی است و سابقه تاریخی آن به دوره صفویه می‎رسد اما تاریخ ساخت شانه‎های شهر سوخته حدود 3000 سال پیش از میلاد است که به این ترتیب کشف آن‌ها تغییر بسیار مهمی در تاریخ‎چه، سابقه و محل ابداع این هنر ایجاد کرده است.

سرپرست گروه باستان شناسی شهر سوخته گفت:

از سال 1376 تا سال 80 تعداد 32 گمانه و کاوش در گورستان شهر انجام گرفت که در نتیجه آن حدود 150 تدفین کشف شده اطلاعات و داده‎های به دست آمده از داخل گور‎های حفاری شده نشان داد که قبر‎ها مخزن سرشاری از داده‎هاست که برای بازسازی تاریخ و تمدن این شهر و فلات ایران بسیار مهم است.
همین بقایا و مانده‎ها به روشن شدن وضعیت اجتماعی و طبقاتی مردم، شغل و مرتبه اجتماعی و نیز آیین‎های رایج در این جامته کمک فراوانی می‎کند.
کشف نکاتی چون وجود بیماری‎های واگیر و آیین‎های مختلف تشییع، نشان از باور‎های مذهبی گور ‎های دسته جمعی با ردیف جمجمه‎های و یا وجود جمجمه‎ی سگ‎های اهلی شده در برخی از (گور‎ها)، باور‎های اجتماعی (قتل عمدی و سر بریدن‎ها که ممکن است ریشه‎های مذهبی نیز داشته باشد) در شهر سوخته دارد.
استفاده از کفش و یا لباس، ریشه‎های مختلف نژادی و مهاجرتی شغل و کار مردم (قبر‎های صنعت‎گران و دام‎داران)، معماری قبرها (شکل‎های 9 گانه قبر‎ها) سن و سال افراد، بیماری‎ها، وابستگی‎های خانوادگی (گور‎های خانوادگی) تاریخ تحول علوم پزشکی (جراحی جمجمه و شکسته‎بندی)، طبقات اجتماعی گوناگون (قبر‎های فقرا و اغنیاء ظرف‎های سفارشی برای تدفین) همگی نشانه‎ وجود جامعه‎ای پیشرفته و سازمان‎ یافته در این شهر است.
جهت گور‎ها و تدفین‎ها در گورستان شهر سوخته همواره متغیر است و به نظر می‎رسد که در زمان دفن، موقعیت خورشید و محل قرار گرفتن آن در آسمان عامل مهمی در تصمیم‎گیری برای انتخاب جهت قبر و خواباندن جسد در آن بوده زیرا تدفین‎ها در جهت تابش خورشید انجام گرفته که این نشان از ارزش، اعتبار و اهمیت نور و آفتاب در باور‎های مذهبی جامعه شهر سوخته دارد.
در دنیای پیش‎رفته‎ی شهر سوخته، جهان پس از مرگ نیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، باقی گذاشتن صدها شی مختلف، خوراک، نذر و ابزارکار و سایر مدارک و شواهد همگی نشان دهنده‎ی اعتقادهای مردم این شهر دیرینه است. دکتر سجادی اظهار داشت، این شهر دارای تشکیلات مرتب و منظمی بوده است، آثار باقی‎مانده در آن نشان دهنده این است که شهر سوخته در هزاره سوم پیش از میلاد در ایام نظام مرتب و منظم آب رسانی و تخلیه فاضلاب بوده و دانش پزشکی در آن به حدی پیش‎رفته بوده که پزشکان شهر نه تنها از علومی چون شکسته‎بندی آگاه بودند، بلکه به اجرای اعمال شگفت‎انگیزی چون جراحی جمجمه نیز دست می‎زدند.
از سوی دیگر کشف تنها لوح نوشته‎ دوران آغاز تمدن ایلام در این شهر همراه با آثار مهرها و علایمی که پیش‎تر به آن اشاره شد نشان از ارتباط‎های تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد و به این ترتیب مردم این شهر به چنان درجه‎ای از رفاه رسیده بودن که زنان به زیبایی خود نیز توجه فراوان داشته و مردم آن به احتمال جزو نخستین مخترعان و مکتشفان سرگرمی‎هایی شبیه «شطرنج» و «نرد» بوده‎اند.
قابل قبول‎ترین و مهم‎ترین نظریه درباره ترک نهایی شهر سوخته، خشکی و جابه‎جایی ریزش‎گاه رودخانه هیرمند و بستر آن است که به احتمال، مردم شهر را به دنبال آب جابه‎جا کرد و به مکانی که اکنون از آن اطلاع و خبری در دست نیست، انتقال داده است.
تا کنون 10 فصل کاوش‎های باستان شناختی در شهر تاریخی منحصربه فرد انجام شده که در هیک یک از این فصل‎ها اطلاعات جامع جدیدی از نحوه زندگی «اعتقاد، آیین‎ها، اشیا و ابزارهای تاریخی و ... به دست آمده است.
دومین دوره کاوش‎های علمی محوطه باستانی شهر سوخته از سال 1376 توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کشور آغاز شد نخستین دوره‎ این کاوش‎ها را کارشناسان دیرین شناس ایتالیایی در سال 1346 تا 1356 انجام داده بودند.
طی دوره زمانی 10 ساله یعنی از سال 66 تا 75 با سرپرستی دکتر منصور سجادی و گروهی باستان‎شناسان همراه او 9 فصل کاوش در این محوطه تاریخی انجام شده است.
با توجه به اهمیت تاریخی شهر سوخته و آثار کشف شده در آن برای ساماندهی بیش‎تر پژوهش‎های باستانی در سال‎های اخیر «پایگاه باستان شناسی بین‎المللی شهر سوخته» تشکیل و راه‎اندازی شده است.
بر اساس اعلام این پایگاه از آغاز کاوش‎های باستان‎شناسی شهر سوخته تا سال 85 حدود یک هزار تپه اقماری مربوط به دوره‎های پیش از تاریخ در این منطقه کشف و شناسایی شده است.
با توجه به اهمیت و جایگاه شهر سوخته به عنوان یکی از مکان‎های مسکونی منحصر به فرد در حوزه تمدنی تاریخ بشر مراحل مقدماتی و گزارش‎های این اثر چندین هزار ساله برای ثبت در فهرست آثار سازمان علمی، فرهنگی، آموزشی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) به عنوان یادمان جهانی ارسال شده است. به نظر می‎رسد در فصل‎های بعدی کاوش‎های دیرینه شناسی‏، گمانه‏زنی‎ها اطلاعات و داده‎های جدید دیگری از این حوزه تمدنی شگفت‎انگیز ارایه کند.
همان‎گونه که کاوش‎های پیش‎تر نیز مشخص کرده بود شهر سوخته راز و رمز‎ها و شگفتی‎های فراوان و منحصر به فردی در خود به همراه دارد که گمانه‏زنی‎های آینده بیش از این اوج هنر، فرهنگ، خلاقیت و تاثیر شگرف ونیاکان ایرانی ما را بر تمدن بشری بیش از پیش آشکار خواهد کرد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه