شعر
نفرین به انگلیس - ملکالشعرا بهار
- شعر
- نمایش از چهارشنبه, 23 تیر 1389 09:55
- بازدید: 5121
نگارنده در کتاب می افزاید:مرحوم بهار کینهی شدیدی نسبت به انگلیسیان داشت و تمام شوربختی و تیره روزیهای ایران را در این دو سه قرن اخیر زیر سر آن دولت پر مکرو حیله می دانست.
در جنگ جهانی دوم که قوای بیگانه وارد خاک ایران گردید، ستمهایی که از آنان به این کشور و مردمان سرزمین ما روا داشته شد، تمام را زیر سر انگلستان میپنداشت. با این عقیده و ایمان، این نفرین نامه را در 1321 خورشیدی خطاب به انگلستان سرود و شگفت اینکه اکثر نفرینهای او، راستی گرفت.
این قصیده ظاهرا، ناتمام مانده است و یا به عللی که نمیدانیم، ممکن است قسمتهای پایانی آن پس از مرگ استاد از میان رفته باشد:
انـگلیسـا در جـهـان بیـــــچـاره و رسـوا شوی ز آسیـــــا آواره گــردی وز اروپـا،پا شــوی
چـشـم بپــوشـی از ســــــودان و مصـــــــــــــر وز بیــورکاپ 1دل بر کـنده و دروا شــوی2
بــا کــلاه بــام خــورده،بــا لبـــــــاس منـدرس کفش پاره،دسـت خالی،ســوی آمریکا شـوی
بـگذری از لالـی3 و بـیرون شوی از هفت گل و غم نفتون روان پر شعله و نفت آسا شـوی
چـون که یــاد آری ز پــالایشگاه نـفـت عــراق دل کنی چون کوره و از دیده خون پـالا شـوی
چـون به یـاد آری ز آبادان و کشــتیهای نفــت مــوج زن از شــور دل ماننده ی دریــا شـوی
چون که یاد آری از عراق وساحـل ارونـد رود قطره زن در موج غم گه زیر و گه بـالا شـوی
در غــم خـرماسـتان بـصـــره و کـوت و کـویت سینه چاک و بی بها چون دانـه ی خرمـا شوی
ســود نابــرده هنــوز از پنـبــه زاران عــــراق زیر سنگ آسمان چون جوزق از هم وا شـوی
حاصـل ملک فلسـطـین را نـخـورده چــو یـهود خوار وسرگردان به هر جا سخره ی دنیا شوی
بگذری فرعون وش از تخت وتاج وملک مصر غـرقـه هـمچـون قبـطـیـان در قـلـزم حمـرا شوی
کـوه طـارق را سـپـاری بـا خـداوندان خـویـش وز جزیره ی مالت بـیـرون یـکـه و تـنها شـوی
از عـدن بگـریـزی و بـنـدی نظر از حضرموت بـی خـبـر از الـعسـیـر و غـافـل از صـنـعـا شـوی
بـگــذری از مـاورای اردن و مـلـک حــجـــاز فـارغ از نـجد و قـطیف و مسـقط و لـحسـا شوی
خطـهی بحـریـن را سـازی به ایـران مسـترد بــی نــصــیـــب از قـوصگـان لـولـو لا لا شــوی4
راه بحـر احـمـر و عـمـان بـبـنـدد بر تو خصم لاجـــرم بــهــر فــرار از راه آفــــریــــقـــا شــوی
چون به نومیدی گذرگیری تو از (بن اسپرانس) زی سـیـام و بـرمه و زیـلـنـد، ره پـیـمـــا شــوی
دشـمـن آیـد از قـفـایـت چون ســحــاب مرگــبـار زان سـبــب گـیـری طـریـق بـرمه و آنجـا شــوی
قـلـعـهی سـتـوار سـنـگـاپـور را گـیری حصار چنــد روزی بـرکـنـار از جـنـگ و از دعوا شوی
و آخـر از بـیـم هـجـوم و انـتـقـــام اهـل هـنـــد جامـه دان را بسـتـه و یـکسـر بـه کـانـادا شـوی
عشق بلع نفت خوزستــان و موصــل را بگور بـــــرده و آواره از دنــیــــا و مــــافـــیها شـــوی
بـــگــــذری از ایــرلــند و سرکشی ز اسکاتلند زیـــر...و....ایـــرلـــنــد و عـــرب دولا شـــــوی
ای کــه گفتــی هســت مــرز مــا کـنار رود دن زود باشـــد کــز کـــران رود تــایــمز ناپـیدا شوی
طعمهی خود فرض کردی جمله موجودات را وقـــت آن آمــد کــــه یـــکسر طعمهی اعدا شوی
اختـــــلاف افکندی و کردی حکومت بر جهان شــد دمــی کــز اتــحــاد خــصــم بــی مـلـجا شوی
بودی انــدر عــقــل و دانــایــی و بـیـنـایی مثل خواست حق تا کور گردی، کر شوی،کانا5 شــــوی
از حـــیل کـــالیـــوه و شــیـدا نمودی شرق را گـــاه آن آمـــد کــه خــود کــالـیـوه و شـیـدا شـوی
خوردی و بردی تو آفریقا و مصـــر و هند را خــود کــنون مانـند هـنـد و مـصـر و آفـریقـا شوی
ساختــی از نــادرســتـی کــار مــردان بــزرگ بـــاش تــا خــود بــر ســر ایــن نــادرسـتیها شوی
هر کجا دیدی جوانــمردی وطنخواه و غیــور از مــیــان بــردیــش تــا خــود در جهـان آقا شوی
با فــریــب و خــدعه کــشـتی صـاحبان هند را تا چــو طــاعــون و وبــا در هــند پـا بـرجـا شـوی
بر کف هر جابر و مردم کشی در شرق وغرب تیـــغ دادی تــا بــه دســت او جــهــان پـیـرا شــوی
هنـــد و افـــغــان را تهی کردی به مردان فکور تــا تـو خــود در آن مـعـمـوره تـنـها ملک آرا شوی
مـانـع بسـط تـمـدن گـشـتـی انـدر مـلـک شـرق تـــا بــدیـن مشــتـی خـرافـی صـاحـب و مـولا شـوی
هــــر کـجـا گنجـی نـهـان،یـا ثـروتی دیدی عیان حــیـلـههـا کـردی کـه خـود آن گـنـج را دارا شــوی
عهدها کردی و پیمان ها به شاهـــان قـجـــــــر کـز نـهـیـب قـهـر روس ایـن مـلک را مـلجـا شوی6
چون زمان جنـگ پیـش آمـد کشـیدی پای پـــس تـــا بــه جــلــب روس نــایــل،از فـریـب مـا شــوی7
عهـــد بستی بیطرف مانی تو در کار هــــــــرات چـــون پســندیــدی کــه نــاگه بر ســـر حاشـا شوی8
چون به پاس قول و عهدت جانـب افـغـان شـدیم بــهــتــر آن دیـــدی کــه بــا مـا داخــل دعـــوا شــوی
مدت یک قرن شد که تو در این مـــلـک ضعـیف گــه نـشـــانـی شــاه و گــه ســرمـایـهی غوغا شوی
گه کنی غوغا و از پای افکنی مـــــیـــرکـــبــیــر تــا پـــس از او حــامــی دزدان بـــی پــروا شــــوی9
گاه در افکندن شوستر شـوی همدســــت روس تـا در ایـــــران بـی رقـیـب انـبـاز10هر یـغـما شــوی
آتـــش جـــنــــــگ جــــــهانی را نمایی شعله ور قــتــل مـیـلـیو نــــها جــوان را عــلــت اولــی شــوی.
منبع: ترفند پیغمبرسازان و دساتیر آسمانی-علی اصغر مصطفوی زاده-1370
پی نوشت:
1.کاپ:جمهوری کنونی آفریقای جنوبی.
2.دروا:اندروا،اندروای:درهوا معلقفدر هوا آویخته
3.لالی:ناحیه ای نفت خیز در 56 کیلومتری شمال غرب مسجد سلیمان.
4.بحرین مکانی مناسب برای صید مروارید (لولو) در جنوب خلیج فارس است- بحرین در سال 1349 در مجلس فرمایشی شاه وقت و با وجود واکنش نماینده های حزب پان ایرانیست ،با فرمان محمدرضا شاه پهلوی به صورت غیر قانونی از ایران تجزیه گردید، برای اطلاع بیشتر بنگرید به:تاریخ تجزیه ی ایران- دفتر دوم-تجزیه بحرین- دکتر هوشنگ طالع- نشر سمرقند
5.نادان- خرفت
6.اشاره به قرارداد 1801(عهدنامه ی مفصل)بین ایران و انگلیس در زمان فتحعلیشاه قاجار مبنی بر حمایت از ایران در برابر متجاوزان خارجی که با بد عهدی انگلیس همراه شد.
7.اشاره به بد عهدی انگلیس دربرابر عهد نامه ی پیشین که منجر به عهد نامه ی ننگین گلستان در زمان فنحعلیشاه گردید که یکی از نقش آفرینان اصلی آن دولت انگلیس بود.(بنگرید به تاریخ تجزیه ی ایران- دفتر چهارم- قفقاز-دکتر هوشنگ طالع-نشر سمرقند).
8.اشاره به تحریک حاکم هرات توسط انگلیس برای جدا سری و اشغال سواحل خلیج فارس توسط انگلیس و معاهدهی پاریس که جدایی افغانستان از ایران را در زمان ناصرالدین شاه قاجار در پی داشت.
9.اشاره به توطئه ی قتل امیر کبیر و به صدارت رساندن شخصی خود فروخته و خائن مانند میرزا آقا خان نوری ملعون.
10.شریک
دیدگاهها
این شعر برگرفته از کتاب ترفند پیغمبرسازان و دساتیر آسمانی است.
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1069-tarfand-payambar-sazan.html
باز از راهنمایی شما سپاسگزاریم. تلاش ما در جهت جستجوی متن درست تر در منابع دیگر خواهد بود.
با سپاس از انتشار این شعر استاد و قصیده سرای بیمانند معاصر ملک الشعرای بهار، متاسفانه بسیاری از بیتها اشتباه نقل شده و وزن آنها نادرست است. خواهشمندم بازبینی کنید.
با سپاس
شهربراز
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا