شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان جشن‌‌نامه91سالگی استاد جلیل شهناز موسیقیدان و تارنواز شهیر ایران - بر بلندای قله هنر

نام‌آوران ایرانی

جشن‌‌نامه91سالگی استاد جلیل شهناز موسیقیدان و تارنواز شهیر ایران - بر بلندای قله هنر

برگرفته از روزنامه شرق

 

پژمان موسوی

استاد جليل شهنار

 

همین روزهاست که استاد مسلم موسیقی سنتی ایران 91 ساله شود؛ 91 سالی که بیش از نیمی از آن «یعنی چیزی در حدود نیم‌قرن»به خلق خاطره برای ایرانیان سپری شده است و مگر ما چند استاد موسیقی داریم که «خواسته»باشند و مهم‌تر از آن «توانسته» باشند که چنین کنند؟ ساز بنوازند و با جادوی دستان خود، بخشی از خاطره جمعی ما ایرانیان را شکل دهند؟ تار را رام خود کنند و با آن، آن کنند که می‌خواهند؟ این تعداد هر چه باشد در تکنوازی، بداهه‌نوازی و جواب آواز استاد جلیل شهناز، آثاری گوش‌نواز و خاطره‌انگیز از موسیقی ایرانی است و با هیچ اثر مشابهی هم قابل مقایسه نیست، دیگر امری نیست که برای اثبات آن نیاز به ادله خاصی باشد: ادله، تنها نام بلند استادی است که عمرش را گذاشت تا آثاری ماندگار و فاخر در موسیقی سنتی ایران خلق شود: استاد یگانه تار، جلیل شهناز.

استاد جليل شهنار

 

«فرزندان اصفهان»البته از قدیم‌الایام دستی در موسیقی سنتی ایرانی داشته‌اند و هرکدام بنا به ذوق و موقعیت خانوادگی خود، تلاش کرده‌اند تا خود سرآغازی باشند در حوزه‌ای از موسیقی سنتی که علاقه‌مند آن بوده‌اند و از همین‌رو هم کشش و علاقه ابتدایی جلیل کوچک به موسیقی سنتی ایرانی در خانواده‌ای که پدرش «شعبان‌خانی» بود که علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سه‌تار و سنتور هم می‌نواخت و عمویی که «غلامرضا سارنج»نام داشت و از سرآمدان کمانچه در آن روزگار بود، چندان هم عجیب به نظر نمی‌رسید. آنچه در آینده‌ای نزدیک عجیب و تامل‌برانگیز رخ نمود، همانا راهی بود که او پس از کسب آموزش‌های مقدماتی نواختن تار نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز، طی کرد و همان «راه» هم بود که او را به استادی «بی‌مانند» و «یگانه» در تارنوازی ایران‌زمین تبدیل کرد. راهی که در آن «ردیف» از اهمیت بالایی برخوردار بود، «خلاقیت» و نه «تقلید» حرف اول را می‌زد، «بهره‌گیری از تمام امکانات ساز» در اولویت قرار داشت و مهم‌تر از همه «شناختی همه‌جانبه» از موسیقی و جایگاه آن، موجود بود. همین ویژگی‌ها هم بوده است که تار او را از سایر تارنوازان هم‌عصر خود به کلی متفاوت کرده و نام بلند او را بر بلندای لوح اسامی هنرمندان موسیقی سنتی ایران نقش کرده است: جایگاهی که هم هنرمندان بر آن اتفاق نظر دارند و هم مردم. «مردمی»که در تمام طول این سال‌ها با استقبال زایدالوصف‌شان از آثار و اجراهای استاد، مهر تایید پررنگی زده‌اند بر یک عمر تلاش هنری و موسیقایی هنرمند محبوب‌شان. استاد یگانه ما در طول عمر هنری خود، نه تنها در تک‌نوازی و بداهه‌نوازی، که حتی در اجراهای گروهی نیز درخشیده است و کارنامه‌ای قابل قبول را از خود به یادگار گذاشته است؛ یادگارهایی که در همکاری و همنوازی با اساتیدی چون ادیب خوانساری، سید‌جلال تاج اصفهانی، حسین قوامی، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان، جواد معروفی، علی‌اصغر بهاری، علی تجویدی، همایون خرم، حبیب الله بدیعی، علی‌اکبر‌خان شهنازی، حسن کسایی، فرامرز پایور، حسین تهرانی، جهانگیر ملک و محمد اسماعیلی در حافظه تاریخی همه ما ثبت شده است و مگر می‌توان بدون این نام‌ها، از مقوله‌ای به نام موسیقی ایرانی هم نام برد؟ نام‌هایی که هرکدام سندی است بر افتخار و آبروی یک ملت فرهنگ دوست و فرهنگ‌پرور. در بین این نام‌ها اما یک نام خوش می‌درخشد: حسن کسایی‌، نی‌نواز شهیر ایرانی. او که از سنین جوانی و در سال‌های اقامت در اصفهان، عهد محکمی را که با جلیل شهناز بست تا همین امروز هم نشکسته است و فرجام این همکاری و هم‌نوازی دیرین، شده است آثار فاخری که امروز در قفسه‌ها و کتابخانه‌های هر هنردوستی پیدا می‌شود. دوستانی که امروز هر دو رنجور و کم توان، یکی در اصفهان و دیگری در تهران، دوران بیماری‌شان را می‌گذرانند و این بار نه به عنوان نقش‌آفرین، که به عنوان یک بیننده و شنونده‌ای آگاه، پیگیر تحولاتی هستند که بر موسیقی سنتی ایران می‌رود: موسیقی‌ای که هر دوی آنها در بالندگی و سرفرازی‌اش، خون‌ دل‌ها خورده‌اند.

استاد جليل شهنار

 

به جرات می‌توان گفت استاد جلیل شهناز به عنوان فردی که «تار»را دوباره زنده کرد و به آن حیاتی دیگرباره بخشید، امروز هم از نسلی که به دنبال او قدم در عرصه موسیقی سنتی ایرانی گذارده‌اند یک انتظار بیشتر ندارد: دوری از تکرار و تقلید و قدم زدن در مسیر خلاقیت، مسیری که خود او در تمام دقایق و حتی ثانیه‌های زندگی هنری‌اش در آن قدم گذاشت و با رفتار و منش‌اش به همه نشان داد که یگانه راه حفظ و بالندگی موسیقی ایرانی، همین تاکید بر خلاقیت است.

استاد جلیل شهناز امروز و در 91سالگی، یکی از ‌گرانبهاترین سرمایه‌های معنوی و فرهنگی این مرز و بوم است. شاید دیگر نتواند اجرا کند و به شاگردانش درس «نوازندگی با تار»بیاموزد، اما همین که هست، می‌تواند و باید که درس «زندگی با تار» بیاموزد. درسی که می‌توان آن را در همین دو کلمه خلاصه کرد: «زندگی با تار.»

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید