نامآوران ایرانی
محمد امین ریاحی - 1
- بزرگان
- نمایش از پنج شنبه, 15 ارديبهشت 1390 07:49
- بازدید: 5424
برگرفته از نشریه وطن یولی شماره 13 - رویه 15
محمدامین ریاحی در یازدهم خرداد ۱۳۰۲ در خوی در یکی از خاندانهای قدیمی این شهر متولد شد. دورههای تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در خوی گذراند. پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال آذربایجان توسط نیروهای خارجی، در سال ۱۳۲۱ برای ادامه تحصیل به تهران رفت و دوره دانشسرای مقدماتی را گذراند. سپس به ادامه تحصیل در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخت. طی دوره تحصیل در دانشکده ادبیات، از درسهای نسل اول اساتید برجسته این دانشگاه از جمله بدیعالزمان فروزانفر، عباس اقبال آشتیانی، ملکالشعرا بهار، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب و ابراهیم پورداود بهره گرفت. پس از آنکه در سال ۱۳۲۷ دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی را به پایان رساند، تحصیل در دوره دکتری را آغاز کرد. در سال ۱۳۳۷ پس از دفاع از رساله دکتری خود با موضوع ”تحقیق و تصحیح مرصادالعباد نجمالدین رازی“ به راهنمایی فروزانفر، درجه دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. به نوشته محمدعلی اسلامی ندوشن، وی ”یکی از آخرین کسان از نسل ادبای معتبر بود... که طی شصت سال در صحنه فرهنگ ایران حضور داشت و هرچه نوشت دقیق و قابل اعتماد بود.“ (1)او از ۱۳۳۵ به مدت پنج سال عضو هیئت مؤلفان لغتنامه دهخدا بود. در ابتدای سال ۱۳۴۰ عهدهدار مدیرکلی وزارت فرهنگ شد، و در مدت سه سال طرح ساماندهی و یکنواختسازی کتابهای درسی دبیرستانی را بنیاد نهاد. دکتر محمدامین ریاحی طی سالهای بعد عهدهدار چندین سمت فرهنگی از جمله رایزنی فرهنگی ایران در کشور ترکیه و تدریس در دانشگاه آنکارا (از ۱۳۴۲)، دبیرکلی هیئت امنای کتابخانههای عمومی کشور (از ۱۳۵۰)، نیابت ریاست فرهنگستان ادب و هنر ایران، ریاست دانشکده هنرهای دراماتیک، ریاست بنیاد شاهنامه فردوسی (از ۱۳۵۴)، مشاور وزیر فرهنگ و هنر، و وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۷) بود. محمدامین ریاحی در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ در ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.
از مشهورترین تألیفات محمدامین ریاحی میتوان به ”سرچشمههای فردوسیشناسی“، ”گلگشت در شعر و اندیشه حافظ“، ”تاریخ خوی“ و ”زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی“ اشاره کرد که از نظر اصالت و دقت نظرهای ابرازشده مورد توجه ادبشناسان قرار داشته است. آثار دکتر محمدامین ریاحی در حوزه شناسایی و تصحیح متون کهن فارسی، و کوششهای او در این زمینه همچون مرصادالعباد و نزهةالمجالس علاوه بر آنکه راهگشای پژوهندگان متون فارسی از نظر روش تحقیق و تصحیح بوده، با توجه به یافتههای تحقیقی ارائهشده در مقدمهها و تعلیقات همواره مورد استفاده و استناد پژوهشگران در حوزههای ادب و تاریخ و فرهنگ ایران قرار داشتهاست.
فصل مهمی از فعالیتهای علمی و پژوهشی دکتر محمدامین ریاحی مربوط به شاهنامه و فردوسی بوده است. بنیاد شاهنامه فردوسی بنابر طرح پیشنهادی وی به وزارت فرهنگ و هنر تأسیس شد و او علاوه بر تهیه اساسنامه بنیاد شاهنامه، از ابتدای تشکیل بنیاد در سال ۱۳۵۰ عضویت هیئت امنای آن را داشت.در سال ۱۳۵۴ جانشین مجتبی مینوی در سمت ریاست علمی بنیاد شد. اما مشهورترین کوشش دکتر ریاحی در راه شناخت شاهنامه و فردوسی، تألیف کتاب ”فردوسی: زندگی، اندیشه و شعر او“ است که اولین بار در ۱۳۷۵ انتشار یافته و به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران بهترین اثر عمومی در معرفی فردوسی و شاهنامه است. (2)
از سال ۱۳۱۸ که اولین مقاله به قلم محمدامین ریاحی در مجله ارمغان به چاپ رسید، طی بیش از شصت سال مقالههای تحقیقی متعددی از او در نشریههای تحقیقی، و نیز در یادنامههای بزرگان ادب و فرهنگ ایران منتشر شد. گزیدهای از این مقالهها با عنوان چهل گفتار در ادب و تاریخ و فرهنگ ایران در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسید. از فعالیتهای مطبوعاتی او سردبیری هفتهنامه مهرگان (ارگان جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی)، مدیریت هفتهنامه کیهان فرهنگی (برای معلمان)، ماهنامه آموزش و پرورش ، و فصلنامه سیمرغ (نشریه بنیاد شاهنامه) را میتوان نام برد.
در سال ۱۳۳۷ محمدامین ریاحی ضمن مقالهای که در مجله یغما انتشار داد، مدفن فراموششده شمس تبریزی را در شهر خوی بازشناسی کرد و طی تحقیقات بعدی با ارائه شواهد تاریخی قطعی، واقع بودن مدفن شمس تبریزی را در این محل به اثبات رساند.
1. محمدعلی اسلامی ندوشن، وان مارفته گیر ومیاندیش،روزنامه اطلاعات،۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸،
2. هفتاد مقاله، ارمغان فرهنگی به دکتر غلامحسین صدیقی ۱۳۷۱