پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی جهان ایرانی درخواست مردم سرخس برای بازگشت به میهن

جهان ایرانی

درخواست مردم سرخس برای بازگشت به میهن

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 66 - رویه 22 تا 23

به دنبال فروپاشی امپراتوری روس، در کنار مردمان دیگر، اهالی شهر سرخس  نیز ،خواستار باز‌گشت به سر‌زمین مادر شدند.
سرخس یکی از شهرهای کهن خراسان است که در شاهنامه هم از آن نام برده شده است.

به نخجیرگاه زد افراسیاب
به یک دست ریگ وبه یک دست آب  
دگر سو سرخس و بیابان به پیش
گله گشته بر دشت ، آهو ومیش  


در سرتاسر تاریخ، سرخس همیشه بخشی از سرزمین ایرانیان بود تا این که بر اثر اجرای سیاست تجاوز گسترش سرزمینی روسیان در مناطق خوارزم و فرارود ، توانستند بر سرخس چیره شوند و آن را به قلمرو حکومت عشق‌آباد درآوردند .
در سال‌های 1245-1244 خ / 1866- 1865 م در این سوی رودخانهٔ تجن در برابر شهر سرخس ،‌ سرخس نو به نام سرخس ناصری بنیان‌گذاری شد که هنوز برپاست .

بر اثر درخواست مردم سرخس ، روز 27 مهرماه 1297 (20 اکتبر 1918) شجیع‌السلطنه حاکم سرخس ناصری : 1

با یک عده سوار و استعداد که قبلاً بر حسب دستور ایالت تهیه نموده بود ، وارد سرخس روس شده ، تراکمه و ساکنین سرخس روس ، با نهایت احترام ، مشارالیه را پذیرفتنه‌اند .

فردای آن روز نیز : 2

یک عده ژاندارم از سوی ایالت فرستاده شد .

در همین اوان ، انگلیس که از نبود روس‌ها در خوارزم و فرارود ، بهره جسته بودند ، از مرو تا آمودریا را اشغال کرده بودند و در حالی که نیروهای حاکم سرخس ناصری درسرخس کهن بودند،  انگلیس‌ها اقدام به واردکردن نیرو به سرخس ناصری کردند . بر پایهٔ گزارش کارگزاری  سرخس، روز غره صفر 1337 (13 آبان 1297 / 5 نوامبر 1918) : 3

یک کلنل انگلیسی ، یک صاحب منصب کاپیتان مسلمان و بیست سوار هندی وارد سرخس ایران شده ، سوار دیگر هندی از عقب می‌آید ] که [ بعد از ورود ] شمار آن‌ها[ عرض می‌شود . . . ] آنان [ خیال توقف در سرخس ایران را دارد و استعداد زیاد می‌کند.

انگلیس‌ها با این گام نظامی در پی آن بودند که ایران را از برآوردن نظر مردم سرخس (کهن) که دارای پیوند‌های دیرین با ایران بودند ، بازدارد . زیرا در آن صورت دیگر مناطق خوارزم و فرارود نیز از این روند پیروی می‌کردند . در این میان ، گسیل هیات از سوی امارت بخارا به انجمن آشتی ورسای برای به سرانجام رساندن امر وحدت با ایران ، سخت انگلیس‌ها را نگران کرده بود .
انگلیس‌ها با گسیل نیرو به سرخس ناصری و عنوان کردن این نکته که « خیال توقف در سرخس ایران را دارند » و نیز آشکار کردن این مساله که « استعداد زیاد می‌کنند » ، مقام‌های محلی ایران را سخت نگران کردند . از این‌رو ، کارگزاری سرخس به وزارت امور خارجه نوشت :4

حاکم سرخس و قشون دولتی در سرخس روس هستند ، گاهی به این سرخس می‌آیند و حالا . . . قشون اجنبی این جا باشد ] و [ حاکم و قشون ایران در سرخس روس ، کاملاً نتیجه حاصل می‌نماید ، یا ضرری برای دولت است .

وثوق‌الدوله نخست‌وزیر ، گمان می‌کرد که انگلیس‌ها از گسیل نیروهای ایران به سرخس به درخواست مردم ، خوش‌حال خواهند شد . در حالی که در کمال ناباوری ، دولت بریتانیا دولت ایران را برای بیرون کشیدن نیروهایش از سرخس ، زیر فشار قرار داد . وثوق‌الدوله در این باره به وزیر امور خارجهٔ انگلیس در تلگرافی یادآور شد که به دعوت اهالی سرخس ، ایران نیرو به آن جا فرستاده است . حال : 5

به جای این که عمل دولت ایران مورد تشویق و حمایت بریتانیا قرار گیرد ، مقامات انگلیس ما را تحت فشار قرار دادند و مجبورمان کردند ، تا سرخس را تخلیه کنیم .

اما انگلیس‌ها در پی سلطه بر سرتاسر خوارزم و فرارود و ایجاد کشورسازی در این منطقه بر پایهٔ الگوهای آزمایش شدهٔ خود در افغانستان بودند . از این‌رو ، به دولت ایران اخطار کردند که نیروهای خود را از سرخس بیرون کشد و از هرگونه اقدامی دربارهٔ وحدت سرزمین‌های از دست رفته ، خودداری ورزد : 6

دولت ایران ، باید سرخس روس را تخلیه کند و ابداً پیرامون تعرض به حاکمیت همسایهٔ شرقی نگردد ، زیرا ما می‌خواهیم در آن‌جا ، دولتی به نام ترکمنستان ایجاد کنیم .

در راستای کشورسازی در سرزمین‌های خوارزم و فرارود : 7

دولت انگلیس میل داشت در خوارزم و ترکستان و ماورالنهر نیز دولت‌هایی به نام « ترکمنستان » در خوارزم و « تاجیکستان » در بخارا و « ازبکستان » در سمرقند ، به وجود آید .

انگلیس‌ها نتوانستند ، برنامه کشورسازی خود را در سرزمین‌های خوارزم و فرارود پی گیرند ؛ اما بلشویک‌ها پس از تسلط بر این مناطق ، نقشهٔ انگلستان را به مورد اجرا گذاردند .
انگلیس‌ها از این که هنوز پس از گذشت دهه‌ها ، بانک وحدت‌خواهی از همه سو برای پیوند با سرزمین مادر به گوش می‌رسید ، سخت یکه خورده بودند . مردم امارت بخارا ، خواهان پیوند به ایران شده بودند و نمایندگانی نیز به انجمن آشتی ورسای ، گسیل داشته بودند: 8

گروه‌های بسیاری از مردمان سرزمین‌های تجزیه شدهٔ شمال ایران زمین ]قفقاز و خوارزم و فرارود [ ، تومارهایی به مجمع مزبور فرستادند و خواستار الحاق به سرزمین مادر ، یعنی « ایران » شدند . از جمله مردم بخارا و مناطق دیگر ، هیات‌هایی به ورسای گسیل داشتند .

چنان که اشاره شد ، بلشویک‌ها توانستند در سایهٔ هموار کردن راه از سوی انگلیس‌ها در اثر جلوگیری از وحدت دوبارهٔ مردمان خوارزم و فرارود با ایران ، به این منطقه نیز یورش آوردند و بر پایهٔ الگوی انگلیسیان در خوارزم و فرارود ، حکومت‌هایی به نام جمهوری ترکمنستان شوروی ، جمهوری ازبکستان شوروی ، جمهوری تاجیکستان شوروی و . . . ، برپا کردند .
 
پی‌نوشت‌های گفتار پنجم

1-  اسنادی از روابط ایران با آسیای میانه ـ سند شماره 125 ـ ر 429
2- همان
3- همان ـ سند شمارهٔ 126 ـ ر 431
4- همان
5- اسناد محرمانهٔ وزارت امور خارجهٔ بریتانیا ـ ج 1 ـ پیوست سند شمارهٔ 171 ـ ر 283
6- تاریخ مختصر احزاب سیاسی ـ ر26 ( از گفته‌های پرسی کاکس وزیر مختار انگلیس در تهران به محمدتقی     
     بهار)
7- همان
8- تزارها و تزارها ـ ر 19

دیدگاه‌ها   

+1 #1 Guest 1390-04-09 13:19
ای بخارا دیر زی.ما یکی هستیم هر جا که باشیم.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه