پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست فردوسی و شاهنامه شاهنامه کیکاوس در دو چهره

شاهنامه

کیکاوس در دو چهره

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 65 - رویه 46 تا 47

محمد رسولی - وکیل پایه یک دادگستری

در شاهنامه فردوسی، هنگامی که تاریخ ایران در زمان پادشاهی کیکاوس را می‌‌خوانیم، با دو چهره و شخصیت متفاوت از کیکاوس روبرو می‌شویم و تفاوت این دو چهره و شخصیت کیکاوس در رفتار و برخورد او با قضیه سودابه و سیاوش خیلی آشکار است.
کیکاوس که در گذشته برخوردهای تند و شتابان و تصمیم گیری عجولانه و ناشایست و ناپخته داشته است، در این‌جا چهره‌ه­ای با درایت و خردمند و دارای پختگی و بردباری و خویشتن دار را از او می‌‌بینیم. در داستان سیاوش و سودابه یک رفتار از نوع داوری و قضاوت عاقلانه و مدبرانه که همراه با پختگی کامل و خردمندی و درایت است از کیکاوس می‌‌بینیم. کیکاوس که در پیش از آن گاه رفتار تند، شتابان و ناسنجیده داشته است، در اینجا با دیگران مشورت می‌‌کند و به حرف آنان توجه و نیز گفته‌ی خوب آنان را به کار می‌بندد نوع رفتار کیکاوس در این ماجرای مهم، به درستی شاهانه است و از هر کسی چنین پختگی بر نمی­آید. دست کم سه مشخصه بارز در رفتار وی دیده می‌‌شود:
1 - خویشتن داری همراه با برخورد عاقلانه و انجام ندادن کار نسنجیده.
2 - تحقیق دقیق و دادرسی کامل
3 - در عین مهرورزی کامل، تن به اجرای حکم دادن. (هم سیاوش را حاضر است در آتش بنماید و هم سودابه را مجازات کند. )
کیکاوس پس از اینکه از همسر خویش می‌شنود که سیاوش قصد تعرض به او را داشته است با تسلط بر خود، خشم و احساسات خود را مهار می‌‌کند و اندیشه می‌‌کند که چه باید کرد. این خیلی مهم است. همین امروزه پس از گذشت کمابیش 45 سده  از آن زمان که به هر حال  اندیشه‌ها بازتر شده و انسان‌ها در گذر زمان بیشتر و با واقعیات رفتاری و غرایز آدمی آشنا شده‌اند وقتی فردی بشنود که کسی چنین قصدی به همسرش را داشته و برای انجام آن دست تعرض به سوی وی دراز کرده است، به سختی می تواند جلوی خود را بگیرد. حتی هر چند که یک آدم ضعیف و بی پناه هم باشد. ولی کیکاووس در حالی که قدرتمندترین فرد جهان است و به تخت پادشاهی مهم ترین  کشور زمان«ایران»  تکیه زده است که می‌‌تواند هر تصمیمی را اجرا کند با فرو ریختن خشم و اندوه به درون خویش، از گرفتن تصمیم فوری و شتابان و نسنجیده، خودداری و با متانت و بردباری چنین رخ داد مهمی را مورد تامل و اندیشه قرار می‌‌دهد.
کیکاوس در اینجا با مهار رفتار و خشم و احساس خود، رفتاری در کمال وقار و متانت بروز داده و با اینکه سودابه هم برای اینکه بخواهد خود را بی­‌گناه جلوه دهد تظاهر به شدت بدی این حرکت می‌‌کند و خود را خیلی آزرده و ناراحت و آشفته موی و خراشیده روی نشان می‌‌دهد و خواه ناخواه، چنین وضعی به میزان بیشتری بر روان و فکر پادشاه فشار می‌‌آورد، ولی باز کیکاوس با متانت، قدرت و سلامتِ روحی، تسلطِ بر خویش را حفظ می‌‌کند، تا همیشه تاریخ آن را به یاد آورد.

به هر روی کیکاوس با خویشتن داری با خود می‌‌گوید:
                   برین کار بر نیــست جای شتاب
                   که تنگی دل آرد خرد را به خواب
لذا در ماجرای سیاوش و سودابه به نیکی و روشنی یک رفتار بسیار سنجیده و پخته و عاقلانه  از کیکاوس را شاهد هستیم که شایسته ستایش است. در یک نگاه گذرا کیکاوس رفتار زیر را انجام داده است.
1- همیشه اندیشه را به کار گرفته است و تا حد امکان کوشیده است از تفکر و تجربه و عقل و خرد خود نهایت بهره را بگیرد. این بکارگیری خرد از ابتدا تا انتهای ماجرا به چشم می‌‌خورد.
                  پراندیشــه، از تخت زرین برفت
                  به سوی شبستان خرامیده تفت
2- گرفتن اطلاعات دیگران و جمع آوری همه دانسته ها:  ز هرکس بپرسید و ...
3- گوش فرا دادن به دقت به سخنان همسر خویش. ولی این گوش فرا دادن حالت پرسشی و تحقیقی دارد. نه این‌که بگوید و او قبول کند تا قدرت خود را علیه کسی که با زن او در آویخته به کار گیرد. شاید همین جا، اوج حقیقت جویی و رفتار دادگرانه‌ی کیکاووس باشد. پس از این‌که به سخنان سودابه گوش می‌دهد :
            پر اندیشه شد زاین سخن شهریار
             سخــن کرد هرگونه ای خواستار
4 - پس از جمع آوری اطلاعات لازم و گوش دادن به سخنان سودابه به بررسی آن ها پرداخته است و راجع به آن ها تفکر کرده است. شاید اهمیت این مرحله خوب آشکار نباشد. ولی همه آنانی که کار تحقیقی در هر زمینه‌ای کرده­‌اند می‌‌دانند که همین مهمترین مرحله انجام کار است، چون باید خود پژوهش‌گر در یک پله‌‌ای از راه کشف حقیقت بایستد و دانسته های پراکنده دیگران را یک جا نزد خود گرد آورد و آنگاه آن‌ها را بررسی کند و به آن‌ها فکر کند، سپس در مرحله بعدی پرسشی که جوابش را ندارد خود به خود نمایان شده و ادامه راه فرد پژوهشگر را نشان می‌‌دهد.
به نظر اینجانب کیکاوس در این مرحله به طور کامل همچون فردی که دوره روش تحقیق علمی را در یک دانشگاه خوب گذرانده باشد عمل کرده است.
5 - ‌انجام مرحله مواجه حضوری در محیط مناسب این کار. کیکاوس بی­‌آنکه خشم و اندوه مانع از تشخیص روش صحیح او شود همه اطرافیان را دور می‌‌کند و در خلوت کامل سودابه و سیاوش را پیش می‌‌خواند و با قدرت روحی و روانی بالاتر از آن دو، به گونه‌‌ای که آن‌ها تحت تاثیر قدرت روحی وی باشند، در حالی که هر دو طرف حضور دارند ولی این بار خطاب به سیـاوش ( چون پیشتر از سودابه همه آن‌چه را که باید بپرسد پرسیده بود ) به او امر می‌‌کند آن‌چه بوده بازگو کند و یادآور می‌شود که چیزی از آن را نباید پنهان کنید و نمی‌‌توانید هم پنهان کنید.
             به هوش و خــرد با سیاوش بگفت
             که این راز بر من نشـــاید نهـفت
              همــه راسـتی جوی و با من بگوی                              
             سخن بر چه سان رفت؟ بنمای روی
  6- در این مرحله کیکاوس به معاینه محلی و بدنی می‌‌پردازد و با بو کردن بدن و لباسِ همسر و فرزندش به مرحله‌‌ا‌ی دیگر از کشف حقیقت نزدیک می‌‌شود و در این مرحله است که با توجه به طی مراحل پیشین کمابیش به طور کامل در می‌‌یابد، این سودابه هست که گنه‌کار است و سیاوش  از گناه پاک است. پس این‌جاست که :
            غمی گشت و سوداوه را خوار کرد
             دل خویــش را زو، پــر آزار کرد
7- بهره گیری از متخصصین و کاراگاهان: باید توجه داشت که یکی از نکات جالب این داستان این است که کیکاوس، خود تحقیق از ماجرا را بر عهده گرفته است. این امر به طور کامل با  عقل منطبق است. چرا که افراد درگیر ماجرا، همسر شاه و شاهزاده سیاوش بوده‌‌اند. ولی وقتی که سودابه به نیرنگ پیچیده­‌ی استفاده از دو جنین سقط شده دست می یازد، کیکاوس از پزشکان و متخصصین مربوط، استفاده می‌کند و نظر آنان را می‌‌گیرد.
8- یک مرحله مهم و حساس دیگر این‌جاست. در همه قوانین و اصول مترقی قانونگذاری، برای مجازات مجرم یقین کامل لازم است. در متون دینی و مذهبی هم این اصل راه یافته و گفته شده است. چنان که بزرگی گفته: اگر ده مجرم از مجازات رهایی یابند بهتر است تا بی­گناهی مجازات شود. در این مرحله، در گرفتن آخرین دفاعیات، سودابه با گریه و آه و زاری و درخواست و التماس و ادای توضیحاتی دیگر تردید در دل کیکاوس در مجرمیت خود پدید می‌‌آورد. کاوس شاه نیز با این‌که به گناه‌کار بودن او رسیده است ولی بنا به رعایت همین اصل (اصل بر بی­‌گناهی است) و اینکه به هر حال چون با چشم خود ندیده، با رعایت کامل عقل و درایت و عدالت باز از مجازات سودابه خودداری و تصمیم نهایی را به شور گذاشته و نتیجه را موکول به نظر انجمن یا شورای بزرگان کشور(مهستان)
 چنین گفت کاندر نهان این سخن                      
                               پژوهیم تا خود چه آید به بن
ز  پهلو   همه موبدان را    بخواند            
                                 ز سودابه چندی سخن ها براند
 در آن شورا ضمن بررسی همه‌ی جوانب، تصمیم گرفته می‌شود که با توجه به مراحل پشت سر گذاشته شده و وضعیت موجود و هم‌چنین آثار سیاسی و ملی آن، در این مرحله از آزمایش آتش (ور آتش)‌ استفاده کنیم و آزمون آتش را تصویب و به شاه پیشنهاد می‌دهند، او می‌بایست از میان توده آتش می‌گذشت  و چنان که نجات می‌یافت، بنا را بر بی­گناهی وی می‌گذاشتند. . در این‌جا نیز شورا پیشنهاد می‌‌کند که این قانون با گذراندن سیاوش از خرمن بزرگ آتش اجرا شود. کیکاوس نیز رای شورا را قبول می‌‌کند و به اجرای آن گردن می‌‌نهد. بنابراین در رفتار و برخورد آرام و منطقی کاوس شاه در ماجرای سیاوش با چهره ای دگرگون از آن‌چه از چنین شخصیتی در ذهن داریم، روبرو هستیم.

دیدگاه‌ها   

+2 #2 Guest 1390-04-09 04:54
در جواب دوستي كه نظر داده اند بايد بگويم كه اين طور نيست. اتفاقا خود نويسنده جناب رسولي نام مقاله را گذاشته اند:" كيكاووس در دو چهره. يعني كه توجه به صفات و روحيات ديگر كيكاووس داشته اند و جالب بودن رفتار كاووس شاه در همين است كه چنان شخصي در اين قضيه عاقلانه رفتار كرده است.
نقل قول کردن
+2 #1 Guest 1390-01-19 18:12
استاد، این چه هواداری از کیکاوس کامجو و بی‌خرد است که انجام می‌دهید و چرا ماله کشی می فرمایید؟ چه در باره‌ی سودابه و به‌دام افتادن او در هاماوران که اگر جهان‌پهلوان نبود، کار او بس زار بود و چه در باره‌ی کار زشتی که در برابر پسر دِلیر و بی‌پناه خود، سیاوش انجام داد و او را به کشتن داد و یا در داستان مازندران؟ خردورزی کجا رفته است؟
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید