زیست بوم
ضرورت بازنگری در شعار جامعه دامپزشکی کشور بر بنیان - آرمانِ دامپزشکی در بُن مایه های فرهنگ ایران
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 23 مهر 1391 09:18
- بازدید: 4450
برگرفته از تارنگار ایران نامه
دام سالم، انسان سالم، زندگی سالم
شاهین سپنتا (دامپزشک)
دیوارنوشته شبکه دامپزشکی شهرستان اصفهان، 14 مهرماه 91
چهاردهم مهرماه هر سال در تقویم رسمی ایران «روز دامپزشکی» نام گرفته است و همه ساله در چنین روزی سازمانهای دولتی و غیردولتی برنامه هایی را برای بازگویی اهمیت دانش دامپزشکی و نقش آن در پیشبرد بهداشت جامعه برپا میکنند و سالهاست که در بیشتر این برنامهها یک جمله آشنا که به عنوان "شعار دامپزشکی" در ایران انتخاب شده است در برابر دیدگان باشندگان خودنمایی میکند، اما جامعه دامپزشکی تاکنون به این نکته توجه نکرده است که این جمله که برپیشانی همه نشست ها و برنامه ها نصب می شود، تنها بیان کننده بخشی از مجموعۀ فعالیتها و خدماتی است که جامعه دامپزشکی برای بهداشت و حفظ سلامت حیوانات و انسانها برعهده دارد. به سخن دیگر، شعار «دام سالم، غذای سالم، انسان سالم» تنها ناظر بر بخش کوچکی از مسئولیت بزرگ جامعه دامپزشکی کشور به ویژه در زمینه بهداشت مواد غذایی با منشاء فراورده های خام دامی است.
اما همان گونه که می دانیم همکاران دامپزشک ما در رشته های کاری متنوع دیگری همچون دارو و درمان و علوم آزمایشگاهی مشغول به فعالیت هستند و نمیتوان پذیرفت که همکاران دامپزشک که انتظار میرود بیشترشان از حامیان حقوق حیوانات و مدافعان محیط زیست به شمار روند، به «دام سالم» صرفا به عنوان منشاء «غذای سالم» نگاه میکنند.
به سخن دیگر در این شعار مشهور، همه حیوانات اعم از اهلی و غیر اهلی زیر واژه مبهم « دام » تعریف شده و در کمال تعجب همگی منشاء غذای انسان معرفی شده و دامپزشکان را مسئول سلامت آنها به عنوان منبع غذا جهت تامین سلامت انسان می داند.
روشن است که این نگاه به مسئولیت های خطیر جامعه دامپزشکی، نادرست و ناشی از برداشت غلط طراحان آن است و به این تریبب به نظر می رسد که شایسته است که جامعه دامپزشکی کشور با بازنگری در شعار حرفهای خود، نگاهی فراگیرتر به نقش و اهمیت دانش دامپزشکی در جامعه داشته باشد و در همین راستا این نگارنده با نگرش و بهره گیری از ریشه های فرهنگی و تاریخی گزینش روز دامپزشکی و جلوه هایی از آن که در نیایش کهن «گوش یشت» برجای مانده، اصلاح شعار پیشین را به صورت " آرمان دامپزشکی" یعنی « دام سالم، انسان سالم، زندگی سالم» با تاکید بر همزیستی بین انسان و حیوانات، پیشنهاد میکند.
از این روی، در ادامه به ریشههای تاریخی و فرهنگی روز دامپزشکی و انگیزههای گزینش آن برای ثبت در تقویم رسمی کشور اشاره خواهد شد. شاید آگاهی از ریشه ها، تلاش ما را برای انجام بهتر مسئولیت بزرگی که بر عهده داریم، دو چندان سازد.
چنان که می دانیم در ایران باستان هر یک از روزهای ماه، نامی ویژه داشتند. برای نمونه روز یکم هر ماه را «اورمزد»، روز دوم را «بهمن»، روز هفتم ماه را « امرداد»، روز دهم را «آبان»، روز دوازدهم را «ماه»، روز چهاردهم را «گوش» و روز بیست و یکم را «رام» مینامیدند و در روزهای «بهمن»، «ماه»، «گوش» و «رام » که در اصطلاح روزهای «نبُر» نامیده میشدند از ریختن خون جانوران و خوردن گوشت آنها پرهیز میکردند و این کار با انگیزه حفظ جمعیت گروههای جانوری و همچنین تامین سلامتی انسانها انجام میشد.
واژه «گِوش» در اوستا «گِو» = «گاوُ » = «گاوُش» = «گِوش » و در پهلوی «گُوش» و در فارسی «گاو» در اصل به معنی «جهان» و «گیتی» و «مجموعۀ آفرینش » و همچنین نام کلی همه چارپایان و ستوران اهلی است. گاه این واژه به معنی گوشت یا شیر هم آمده است. گُوش نام روز چهاردهم ماه است که به نام گِوش ایزد بانوی نگاهبان چارپایان سودمند خوانده میشود.
در نهمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه اوستا که «گوش یشت» یا «دَرواسپ یشت» نام دارد (دَرواسپ به معنی " دارنده اسب درست" می باشد) در ستایش و نیایش ایزد بانوی نگاهبان چارپایان و ستوران (گِوش یا گِوش تَشَن یا درواسپ) میخوانیم:
« درواسپ توانای مزدا آفریده اشَوَن را میستاییم که ستوران خُرد را تندرست نگاه میدارد؛ که ستوران بزرگ را تندرست نگاه می دارد؛ که کودکان را تندرست نگاه می دارد…نیرومند بُرزمند پاداش نیک بخشنده و درمان بخشی که اشَوَن مردان را یاری رساند و پیشه درست بخشد و آرامگاه آماده کند ».
دستور "داراب پالتن" موبد بزرگ پارسی در منظومه خود به نام «فرضیات نامه» که در سال 1063 یزدگردی سروده ، تفصیل سی روز از ماه را به شرح از یک ترجمه پهلوی آورده و «تفصیل روز گوش» را چنین به نظم کشیده است:
به روز گوش زین گردان بر اسپان / خریدن جملگی این روز می دان
به رنج و آفت خلقان حمایت / همه این روز کردن به حمایت
هرآن چه کار گاو و گوسفند است / همه این روز کردن سودمند است
همه کار سلاح و ورزش آن / نمودن هر هنر این روز می دان
به کشت و ورز ها هم گاو راندن / به آمرزش پی این کار ماندن
کند کم خورد هر چند گوشت این روز / که شیر و غیر ازو بر خوان باندوز
به روز گوش و هم دیگر انیران / تمامی شاخ و هم سم ستوران
به رنگ گونه گون آراستن شان / دهشن نیک تر دادن به ایشان
ز انگور و ز خرما کار سازد / به بیع و هم شرا انبار سازد
مسعود سعد سلمان (438 – 516 ق) نیز در منظومه "روزهای فرس" در مورد «گوش روز» یا چهاردهم ماه و شادمانی در این روزگوید:
گوش روز ای نگار مشکین خال / گوش بربط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش / بی سماعم مدار در هر حال
در این روز گویا دعای مخصوص درواسپ را می خواندند و سلامت حیوانات را آرزو می کردند چنان که درکتاب پهلوی «شایست و ناشایست» آمده است:
«امردادت رمه چارپایان بدهاد… گوشورون امشاسپند تو را نگاهبان چارپایان و گوسفندان باد.»
گوش روز و اشتاد روز (روز 26 هر ماه) از نظر تقویم امور دامی مهم بوده است. در «گوش روز» به آموزش گاو برای کار توجه کرده و در « اشتاد روز» گشنگیری حیوانات را مورد دقت قرار میدادهاند، البته مسلما در روزهای دیگر نیز این امور مورد توجه بوده، اما در این روزها اهتمام بیشتری داشتهاند. در یکی از متون پهلوی میانه به نام «اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» آمده:
«گوش روز، پرورش گوشورون کن و گاو کار به ورز آموز … اشتاد روز، اسب و گاو ستور به گشن هل تا به درستی بزاید.»
گوش، در فرهنگ اسلامی نیز وارد شده است. چنان که ملا محسن فیض کاشانی ( 1007 – 1091 ق) در رسالهای که در نقل روایت معلی بن خنیس کوفی از « امام جعفر صادق» راجع به نوروز و سی روز ماه پارسیان تالیف کرده است درباره روز چهاردهم ماه یا گوش روز نوشته است:
« نام فرشتهای است موکل بر آدمیان و چهارپایان. پارسیان میگویند روزی سبک است و ما میگوییم روز خوبی است…»
همین موضوع در باب 24 از کتاب « رونق المجالس و بستان العارفین » که بیش از 600 سال قبل از مرگ ملا محسن فیض کاشانی به دست « محمد بن ابی جعفر المحدث » نوشته شده ، چنین آمده است:
«مُعَلا گوید که نزدیک جعفر بن محمد الصادق در شدم. او را دیدم چیزی میاندیشید، مرا گفت یا معلا تو نام ماه دانی گفتم ندانم… گفت : ... نام هر روز به نام فرشته ای است که او بر چیزی موکل است … و روز چهاردهم را گوش روز خوانند و نیز خوش روز گویند و این نام فرشته ای است موکل بر نعمت ها و چهارپایان و بر کشت ها و پارسیان گویند که روزی است سبک و جعفر صادق گوید که روزی سعد است … »
دکتر حسن تاج بخش، دامپزشک و استاد ممتاز دانشگاه تهران که از سال 1369 خورشیدی به پیشنهاد او "گوش روز" دوباره در بین مردم زنده شد و چهاردهم مهرماه به عنوان روز دامپزشکی انتخاب و در تقویم رسمی کشور ثبت شد، در مورد تاریخچه روز دامپزشکی می گوید:
« در سال 1369 دانشجویان دانشکده دامپزشکی که تمایل داشتند روزی را به عنوان روز دامپزشکی معین کنند، از نگارنده تعیین روزی را خواستند. اینجانب گفتم که روز چهاردهم به یاد "گوش روز" خوب است، چون هم در ایران باستان روز مبارکی بوده و در منابع اسلامی هم آمده است؛ به عنوان ماه نیز "مهرماه" شایسته است چون آغاز سال تحصیلی است. بنابراین چهاردهم هر مهرماه به عنوان روز دامپزشکی معیّن شد».
----------------------
خاستگاه:
1- اوستا (کهن ترین سرودهای ایرانیان) ، گزارش : دکتر جلیل دوستخواه ،چاپ سوم، جلد اول و دوم، انتشارات مروارید، چاپ سوم ، تهران ، 1375خورشیدی، ص 345 و 982 و 1048.
2- تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران ، دکتر حسن تاج بخش، جلد اول، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1372 ، ص 215- 213.
3 – گاهشماری و جشن های ایران باستان ، هاشم رضی ، چاپ دوم ، انتشارات بهجت ، تهران، 1382، ص 158.