زیست بوم
وقتی قلب جنگل را نشانه میروند...
- زيست بوم
- نمایش از پنج شنبه, 12 اسفند 1389 08:59
- بازدید: 4949
برگرفته از روزنامه اطلاعات
مهمترین ویژگی جنگل، اکسیژنسازی است. جنگل خلق نشده است تا درختهایش بریده شود. جنگلها - این اکوسیستم ارزنده و چشمنواز- غذاگیاه، گیاهدارو، رهبانِ خاک و پناهگاه جانوران ناآرام و وحشی است. آیا روزی میرسد که جنگل از غیژغیژ گوشخراش ارهها، یکدم بیاساید و از شاخ و برگ آن، تنها آوای پرندگان خوشخوان به گوش برسد؟
بیگمان جنگلها در زندگی انسانها، نقش مهمی بازی میکنند. برخی کارشناسان در ارزشگذاریهای خود، به ناحق تالابها را بر اُورنگی برتر از جنگلها مینشانند، ولی کسی میتواند بر ارزش اکسیژنسازی جنگلها چشم ببندد؟
گشتی در جنگلهای گیتی
ویژگیِ زندگی مدرن و امروزی، درخواست برای فرآوردههای چوبی را افزایش داده است و از این رو تولید چوب دستکاشت صنعتی نیز چند برابر شده است. پـــژوهشها حکایت از آن دارد که تولید چوب با آن که بسیار افزایش یـــافته، اما همیشه از تقاضـــای بازار، عقب است و این یک دلیــــل نابودی جنگلهاست.
دکترتقی محمدپور ارژند-کارشناس منـــابع طبیعی در توصیف جنگلهای جهان میگوید: به لحاظ گستردگی، جنگلهای طبیعی اروپا، آمریکای جنوبی و آفریقا در پلههای نخست و آمریکای شمالی و مرکزی، آسیا و اقیانوسیه در پلههای پایینتر قرار دارند.
او با بیان این که بر پایه گزارش سال 2000 میلادی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، تراز جنگلهای طبیعی جهان، نزدیک به 87/3 میلیارد هکتار(26درصد سطح کره زمین) است، میافزاید: هر سال بیش از 9 میلیون هکتار از گستره این جنگلها کاسته میشود که بیشترین آسیب در مناطق بارانخیز استوایی به چشم میخورد و کارشناسان و دلسوزان طبیعت، نابودی جنگلهای بارانزا را یک فاجعه میخوانند.
محمدپور ارژند عقیده دارد: یک نمونه پیشرفته بودن و توسعهیافتگی کشورها، میزان مصرفی کاغذ آنهاست! کشورهای پیشرفته یا دارامند، دارای مصرف سرانه بالای کاغذ هستند، در حالی که کشورهای جهان سوم در تراز پایینتری قرار دارند. کشورهای واپسمانده و فقیر با سرانه مصرف کاغذ نزدیک به 4 کیلوگرم در سال، در مقایسه با کشورهای پیشرفته با رقم 200 کیلوگرم کاغذ، بسیار دور ایستادهاند؛ شگفت آنکه کشورهای پیشرفته با دوراندیشی، از وابستگی رهایی یافته و در تامین چوب مورد نیاز مصرفی خود، به خودکفایی رسیدهاند.
«میزان مصرف چوب در جهان، بیش از 3میلیارد متر مکعب است که از این میزان، بیش از 50 درصد، چوب سوخت است و بقیه به مصرف تولید میرسد.»
تقی محمدپور ارژند با بیان بند بالا میگوید: امروز کشورهای پیشرفته غربی، هرگونه بهرهبرداری چوب از جنگلهای طبیعی خود را متوقف کردهاند و حتی یک تکه چوب خشک نیز از جنگلها برداشت نمیشود. در این کشورها جنگل، تنها کاربریِ گردشگری یافته و مقررات و قوانین سختی در این مورد به اجرا گذاشته شده است و با افراد متخلف، به شدت برخورد میشود.
این کارشناس منابع طبیعی در ادامه گفت و شنود با ما میافزاید: کشورهای پیشرفته برای جلوگیری از نابودی جنگلهای خود، با سرمایهگذاری کلان، کاشت چوب و به ویژه صنوبر را ترویج دادهاند. اکنون پراکنش صنوبر در جهان، بیشتر در آمریکای شمالی(کانادا) و آمریکاست.
به گفته دکتر محمدپور ارژند، هرچه قارهای پیشرفتهتر و توسعهیافتهتر باشد، میزان سرمایهگذاری برای تولید چوب صنعتی و مصرف آن برای فرآوری کاغذ و کالاهای وابسته، بیشتر است. هماکنون قاره آفریقا و آمریکای لاتین در تامین چوب صنعتی مورد نیاز خود با کسری بالا روبرو هستند؛ در حالی که قارههای اروپا و آمریکای شمالی، گوی تولید را از دیگر قارهها ربودهاند و نه تنها در تامین نیاز مصرف داخلی به خودکفایی رسیدهاند، بلکه بخشی از چوب صنعتی دستکاشت خود را صادر میکنند.
آسیا یکی از بزرگترین واردکنندگان تولیدات چوبی از کشورهای تولیدکننده غربی است؛ در این میان، بیشترین واردات از آن اقتصادهای نوشکوفای چین و هند است.
کاشت صنوبر با هدف حفظ جنگلها
زمینهای کشاورزی، مسکونی، شهری، صنعتی و نیز جادهها به سوی قلب جنگلها پیش میتازند. از سوی دیگر، نیاز روزافزون جامعه مدرن به چوب، نابودی جنگلها را به ارمغان آورده است. بدبختانه -با همه آگاهی مردم - این نابودی، روز به روز شتاب بیشتری به خود میگیرد.
به گفته مهندس بهروز خرسند کارشناس جنگل اکنون افزایش درخواستها برای چوب به چند میلیارد متر مکعب در سال رسیده است که برای جوابگویی به این تقاضای روزافزون، جایگزینی مگر گسترش و توسعه صنعت چوبکاری نیست، تا بهرهبرداری از اکوسیستمهای ارزشمند، پایان گیرد.
مهندس خرسند میگوید: امروز به سبب کمبود چوب خام، بیشتر کارخانههای وابسته، ناتوان از کار با همه ظرفیت خود هستند. مواد خام آنها چوب است، اما این ماده ارزشمند، کُندرشد، گران و کمیاب است.
وی با بیان این که کاشت و پرورش صنوبر شاید یکی از راههای حفظ جنگلهای موجود باشد، میافزاید: پیشینه پژوهشهای صنعتی چوب صنوبر در شمال کشور، به 40 سال پیش بر میگردد، در آنزمان به سبب وجود جنگلهای انبوه، صنوبر تنها در قلمروهای غیرجلگهای(صاف) کاشت میشد. گونهای از صنوبر(تبریزی) از گذشتههای دور در ایران وجود داشت، ولی نهالهای وارداتی کنونی با هدف تولید چوب در کوتاهمدت و به شکل دستکاشت، پرورش داده میشود که طرح بسیار موفقی است.
او در ادامه گفت و گو با ما میگوید: پس از طرح واگذاری کشتزارها، کمکم توجه باغداران به کاشت گونه وارداتی درخت صنوبر جلب شد و پس از ملیشدن جنگلها و چراگاهها به سال 1341، واگذاری اجارهای کشتزارها به افراد آغاز شد تا در آنها صنوبرکاری کنند. برای این کار، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، کلونهای تُندرشد صنوبر را از خارج وارد کرد.
بهترین درخت برای کاشت در کناره جنگلها
رقمهای تُندرشد صنوبر وارداتی کنونی، به آسانی با قلمه، تکثیرپذیر و نیز سازگار یافته با آب وخاک و هوای ایران است و پاسخ خوبی به سرمایهگذاران میدهد؛ از این رو جلب سرمایه به این بخش، نباید چندان سخت باشد.
به گفته مهندس بهروز خرسند، صنوبر بهترین درخت برای کاشت در قلمروهای آبی، کناره جنگلها و جلگههای بیدرخت به شمار میرود و بیش از چهل سال است که بر روی اینگونه وارداتی، آزمایش انجام میگیرد تا با محیط کشور وفق داده شود. این نهال در زمینهای سنگلاخی و سیلگیر نیز -که امکان کشاورزی و کشت باغی وجود ندارد- رشد میکند.
بهروز خرسند با یادآوری این که اکنون بیش از 750 هزار متر مکعب چوب از جنگلهای شمال برداشت میشود، میگوید: به آن باید یک ونیم میلیون متر مکعب چوب صنوبر را نیز افزود. منابع دیگر نیز شامل 500 هزار تن ضایعات درختان گوناگون است. 9/1 میلیون تن باگاس نیشکر خوزستان و واردات 800 هزار متر مکعبی چوب از خارج نیز تنها توانسته است 60 درصد از نیاز کشور را رفع کند. بیگمان کوشش برای جبران کمبود 40 درصدی چوب، به تدریج منابع طبیعی ایران و باغها را رو به نابودی بیشتر، پیش خواهد برد.
وی با بیان این که نیاز صنایع چوب کشور به صنوبر، بیش از تولید کنونی این درخت است، میافزاید: در حالی که ایران به لحاظ پیشینه و دانش و تجربه، مشکلی ندارد و گرهِ کار، تنها در کمبود سرمایهگذار است، کوتاهی در این راه، بیشتر متوجه موسسات صنعتی و بانکهاست.
به باور خرسند، همه پذیرفتهاند که چوب صنعتی، یک ماده خام است و ارزش افزوده بالایی دارد و راهیابی آن به قلمروی صنایع، سبب افزایش فرصت کاری و تولید و درآمد میشود، اما این صنعت هنوز موفق به جلب سرمایه کافی نشده است.
وی عقیده دارد: البته از هرس درختان خرما نیز میتوان به میزان زیادی از تولید چوب رسید. نیشکر خوزستان هم ظرفیت خوبی در تولید فرآوردههای وابسته به مواد سلـــولزی داشت؛ که در تنگنای مدیریت نارکـــارآمد، گرفتار آمد.
گستره کاشت صنوبر در ایران
امروز کاشت صنوبر، بیش از 80درصد چوبکـــاری غیرجنگلی کشور را تشکیل میدهد. از این میزان، 27درصد صنوبرکاری، در شمال کشور انجام میگیرد.
دکتر تقی محمدپور ارژند در این باره میگوید: در ایران 150 هزار هکتار کشتزار صنوبر وجود دارد که بیشتر در شمال غرب و شمال است. تنها با تغییر روش کاشت و استفاده از کلونهای پرمحصول، میتوان تولید را مانند ترکیه به دو برابــــر افزایش داد. با توجه به سطح گسترده کشتـــزارهای کناره رودخــــانهها، مــــیتوان گستـــره کاشت درخت صنــــوبر را به 400هزار هکتار هم رساند.
«ترکیه با گزینش کلونهای تند رشدتر، توانسته است رویش این درخت را در واحد سطح، به 6متر مکعب در هکتار برساند، در حالی که تولید صنوبر در جنگلهای شمال ایران، از 3 متر مکعب بالاتر نرفته است».
وی با بیان این که گسترش جنگل صنوبر صنعتی در بخش آسیبدیده جنگلها میتواند در درازمدت در تامین مواد سلولزی کشور موثر افتد، میافزاید: با ایجاد کارگاههای وابستـــه به کاشت چوب صنوبر نیز میتوان افزون بر تامین مواد مورد نیاز داخلی، بخشی از فرآوردههای وابسته به چوب خام را به کشورهای دیگر صادر کرد.
کلونی تندرشد
به گفته مهندس بهروز خرسند، گونه تندرشد صنوبر، دوستدار خاکهای آبرفتی با بافت شنی و رسی است و لاشبرگهای آن به غنیشدن خـــاک میانجامد. کاشت صنوبر، جلوی سیل را نیز میگیرد، کمربند سبز صنوبر در دور و بَر کشتزارها نیز تا 30درصد از وزش بادهای ویرانگر جلوگیری میکند و از بخارشدگی آب زمینهای کشاورزی نیز تا 10درصد در روز و چهار درصد در شب، میکاهد.
در این جا مهندس خرسند، پرسشی را طرح میکنــــد: چرا باید نیاز به پــــول، باغداران را وادار به بریدن نهالها با قطر کم کند؟
وی سفارش میکند: توصیه من به باغداران این است که به جای این کار، پای درختانی که4در 4متر کاشت شده است، تا چهار سالگی سبزیجات پرورش دهند. آنان همچنین میتوانند دامها را در بیشهزارهای صنوبر رها کنند تا از شاخ و برگهای پاییندست ـ که ارزش غذاییِ بالاتر از یونجه دارد ـ تغذیه کنند.
مهندس خرسند در باره ویژگیهای منحصر به فرد چوب صنبوبر میگوید: چوب این درخت در صنایع کبریتسازی، ساخت نئوپان، MDF، فیبر، کاغذسازی، لایهبُری و روکش، کاربرد دارد و همانطور که گفته شد، میتوان از برگ و جوانهاش برای خوراک دام استفاده کرد.
او معتقد است: صنوبر به دلیل سازگاری زیاد و رشد سریع، برای رفع نیاز به چوب کشور، مناسب است و به عقیده کارشناسان با گسترش کشت آن، نه تنها کشور از واردات چوب به میزان بیش از یک میلیون متر مکعب در سال بینیاز میشود، بلکه میتوان بخشی از فرآوردههای به ارزش افزوده رسیده آن را صادر کرد.
دیدگاه دکتر تقی محمدپور ارژند نیز در باره صنوبر، چنین است: صنوبر درختی از تیره بید است که گونهای جنگلی به شمار میرود. داشتن ویژگیهای ممتاز فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی و تندرشدی آن، سبب شده است تا باغداران به کاشت نهال آن روی آورند و سطح زیرکشت صنوبرکاری کشور را به 110هزار هکتار برسانند. هماینک، میانگین سالانه تولید صنوبر در واحد سطح، به 25مترمکعب در هکتار میرسد.
این کارشناس منابع طبیعی میگوید: بنا بر آمار، هر سال نزدیک به 2 میلیون متر مکعب چوب از این کشتزارها، بهرهبرداری میشود که تامینگر تنها 40درصد از کل چوب مصرفی داخلی است.
او معتقد است: دانش روز، به جای برداشت چوب از جنگلهای طبیعی و بریدن درختهای خودرو، بهرهمندی از خدمات اکوسیستم را سفارش میکند. برای آن که به این مرحله برسیم و چشم انداز جنگل، تنها تماشاگه راز باشد و نه جایگاه تامین چوب، باید دامنه صنوبرکاری صنعتی را گسترش داد.
او با این گوشزد که سیاست سالم اقتصادی باید مواد مورد نیاز کشور را به گونهای تامین کند که افزون بر کارآفرینی، ارزش افزوده برآمده از تولید را نیز از آن تولیدگران کند، میافزاید: حتی واردات چوب، باید زمینه اشتغال و ایجاد ارزش افزوده را از آن ِ کشور واردکننده کند. در حالی که واردات کنونی چوب کشور به سبب ترفندهای کشورهای صادرکننده، به دنبال خود، ارزش افزودهای ندارد.
او در باره نجات جنگلهای طبیعی میگوید: راه درست، واگذاشتن جنگل به حال خود است تا به گونهای طبیعی به بازساخت خود بپردازد. اما در مواردی که اصرار به بهبود زخم مناطق آسیبدیده جنگلهاست، تنها باید از گونههای بومی همان قلمرو بهره برده شود.
وی معتقد است: حتی بهرهبرداری با لحاظکردن توان اکولوژیک نیز، خاکریز نخست تخریب جنگلهای خودرو است. تا کنون آزمونها نشان داده است که حتی گسترش و تــوسعه جنگلهای طبیعی با درختکاری در آنها، به ویرانی بیشتر انجامیده است. پس یک راه، بیشتر باقی نمانده و آن توقف کامل هرگونه بهرهبرداری از جنگلهای طبیعی و خودرو است.
***
آفت نهالستانهای نورس صنوبر، گونهای سوسک به نام «برگخوار» است که باغداران، راه مبارزه با این آفت را یافتهاند و به کار میبندند. اما آفت جنگلهای طبیعی کشور، بریده شدن درختان بیدفاع است. صنایع با حمایت خود، و بانکها نیز با پرداخت وام برای توسعه صنوبرکاری، میتوانند از پیشروی این آفت جلوگیری کنند.
ع. درویشی