یادمان
کاریز را حقیر مشمارید، زیرا ریشهٔ تمدن ما را آبیاری کرده است
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- شنبه, 07 اسفند 1389 10:34
- آخرین به روز رسانی در شنبه, 07 اسفند 1389 10:43
- نمایش از شنبه, 07 اسفند 1389 10:34
- بازدید: 4346
برگرفته از فر ایران
مدخل
چاپ مطلب «اعتبارات خشکستانزدایی…» در شمارهٔ 13 «خواندنی» مورد توجه گروهی قابل توجه از خوانندگان مجله قرار گرفت. و عدهای از آنها با تماس تلفنی یا فرستادن نامه، یادآور شدند که در آن نوشتار، نقش کاریز در بالندگی فرهنگ، اقتصاد و تمدن ایرانی، بویژه در مناطق خشک و کویری و تاثیری که این منبع گرانبهای تامین میتواند در آبادانی خشکستانهای کنونی ایران داشته باشد، نادیده گرفته شده است.
مطلب زیر برای جبران آن کوتاهی و نیز احترامگذاری به نظریات و یادآوری خوانندگان محترمی که در این باره تذکر دادهاند، چاپ میشود.
***
موجودیت اقتصادی فلات ایـران از گذشتهٔ ناشناختهٔ تـاریخ تا به روزگاران بسیار نزدیک، در گرو «کاریز» بود که سرسبزی این سرزمین و در نتیجهٔ آن امکان خلاقیت فکری و خلق فرهنگ را به این ملت ارزانی داشته بود.
گرچه بند و بندسار، به منظور بهرهگیری از آبهای روان نیز همیشه جای شایسته در خور خود داشته است. از این رو، چنین برداشتی نمیتواند زیاده به دور از ذهن باشد، هرگاه سخن از تمدن کاریزی و پایان تمدن کاریزی به میان آید.(1)
مردمی که از آن سوی جهان آمدند و بر فلات بلند ایـران سکنی گزیدند، در برخی از نقاط فلات با پدیدهٔ، خشکی و خشکسالی روبرو بودند. آب بر سطح زمین روان نبود و اگر بود، همیشگی نبود. پس در آن دورانهای سیاه که دانش را جایگاهی در میان دیگر ملتها نبود، ایرانیان «علم» را به یاری گرفتند و به دنبال آب در زیر زمین برآمدند و نه تنها دریافتن آن موفق شدند، بلکه شاهکاری آفریدند که پس از گذشت هـزارهها آنرا بدیلی نیست.
با کوشش خستگیناپذیر، صدها هـزار کیلومتر دل فلات را شکافتند و شریانهای حیاتی این ملت را بر پا داشتند. در سایهٔ «کاریز» بود که مردمان نشسته بر فلات نیرو گرفتند و توانستند در پناه نیرومندی، نور دانش و بینش بر دنیای سیاه و تاریک بپاشند و منشور «داد» خود را به بیدادگران زمان فرو خوانند.
«کاریز» یادمانی است گرانقدر که از گذشتگان به ما رسیده است. از این رو، در عصر شکوفایی صنعت نو و فن تولید جدید، نباید آن را تحقیر کرد و به فراموشخانهٔ تـاریخ سپرد. بلکه باید آن را نیرو بخشید و در حقیقت، دست مایهٔ گذشتگان را غنیتر کرد. باید کاریزهایی که در میان دیگران برجستهاند، به عنوان آثار تاریخی یا باستانی (با توجه به عمر آن)، حفظ کرد و به بقیه یاری نمود تا نقش زندگی آفرین خود را در مناطق خشک کشور چون روزگاران شکوهمند گذشته، ایفا نمایند. سخن بر سر تحجر فکری و گذشتهگرایی نیست. سخن بر سر آبادانی و سرسبزی و در نتیجه نیرومندی و سرفرازی این سرزمین است.
در چند روز گذشته معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری اعلام کرد: تا کنون 50 هـزار رشته قنات در کشور خشک شده و از بین رفته است.
وی افزود: براساس آمار، در گذشته 80 هـزار رشته قنات در کشور وجود داشت که از این تعداد فقط 30 هـزار رشته به جای مانده است .
او خاطرنشان کرد: حفاظت از منابع طبیعی یک وظیفه ملی است و نسل حاضر باید با حفظ این منابع، به خوبی آن را به نسل آینده منتقل کند.
کاریز یا قنات
کاریز را میتوان یک نقب یا چاه افقی برای بهرهگیری از آبهای زیرزمینی دانست. شرایط لازم برای بهرهگیری از آبهای زیرزمینی به وسیلهٔ ایجاد یک کاریز عبارتند از:
وجود منابع دایمی آبهای زیرزمینی، شیب زمین و بالاتر قرار گرفتن طبقات آبده از مظهر. درصورت تحقق شرایط بالا میتوان از مظهر قنات، نقبی به صورت افقی حفر کرد و آن را ادامه داد تا به طبقات آبده برسد. این نقب میبایست از آغاز تا پایان، دارای شیب ملایمی باشد (معمولاً 1000 : 1) تا آب بتواند تحت نیروی جاذبه در آن جریان یابد.
هر کاریز از دو قسمت اساسی زیر تشکیل میگردد: میله (یا چاههای عمودی) و پیشکار (یا مجرا).
الف- میله (یا چاههای عمودی)
میله یا چاههای عمودی دارای قطر بین 80 تا 100 سانتیمتر و عمق نزدیکترین آبها به مظهر قنات از حدود دو متر شروع میشود و به «مادر چاه» که آخرین میله است و در طبقات آبده قرار دارد ختم میشود. عمق مادر چاه حتی به چهارصد متر هم میرسد که مربوط به قنات کیخسرو در بجستان، گناباد است.
ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامه خود مینویسد:
«... و چون از تون برفتم آن گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما ازتون به گناباد میرفتیم، دزدان بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند. چند نفر از بیم خود را در چاه افکندند. بعد از آن یکی از آن جماعت که پدری مشفق بود بیامد یکی را بمزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او بیرون آورد. چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشتند حاضر کردند و مردم بسیار بیامدند. هفتصد گز رسن فرو ریخت تا آن مرد به بن چاه رسید. در آن رسن پسر ببست و او را مرده برکشیدند. آن کاریز چهار فرسنگ میرود و آن را گفتند کیخسرو فرموده است کردن...»(2)
فاصله بین میلهها معمولا 15 تا 20 متر است ولیکن در مواردی که عبور مسیر به مانعی نظیر رودخانه و یا تپه برخورد مینماید، فاصله میلهها حتی تا 200 متر نیز میرسد.(3)
میلهها علاوه بر اینکه در آغاز برای تعیین میزان ذخیرهٔ آب، تغییرات آن و شیب طبقات آبده بصورت چاههای گمانه به کار گرفته میشود، ضمن کندن قنات، میلهها برای خارج کردن خاک نقب (پیشکار) هوادهی به داخل نقب و ممکن ساختن تعمیرات بعدی حفر میگردد. خاک میلهها و نقب که در اطراف دهانهٔ چاههای عمودی توده میگردند، از نفوذ آبهای سطح الارضی به داخل قناتها که باعث خرابی میلهها و سطح داخلی قنات میگردد، جلوگیری مینماید.
به علاوه بعضی از میلهها را نیز که در زمینهای شولاتی (سست) حفر شدهاند با دقت میبندند و حتی طوقه میله را گاهی تاآخر با آجر یا سنگ و ملات آهک میسازند.
ب- مجرا یا پیشکار
مجرا یا پیشکار از دو بخش خشگه و آبده تشکیل میگردد. قسمتی از پیشکار که در بالای سفره آب زیرزمینی قرار دارد به نام خشگه و بقیه به نام قسمت آبده کاریز نامیده میشود.
ابعاد پیشکار را برای اینکه خاکبرداری به حداقل برسد و کندن قنات اقتصادیتر گردد به حداقل ممکن تقلیل میدهند. ابعاد پیشکار معمولا حدود 120 × 60 سانتیمتر است. یعنی در حدی که مقنی بتواند نشسته به کندن ادامه دهد. شیب پیشکار باید در حدی باشد که بتواند آب را تحت تاثیر نیروی جاذبه به بیرون هدایت کند و از سوی دیگر نمیبایست چنان تند باشد که جریان آب در اثر سرعت به دیوارههای پیشکار صدمه بزند و در درازای زمان آن را از بین ببرد.
درازای پیشکار نسبت به شرایط طبیعی مسیر آن متغیر است. این شرایط بستگی به شیب زمین و عمق مادر چاه دارد که بین یک کیلومتر تا 70 کیلومتر متغیر است، که مربوط به همان قنات کیخسرو در بجستان گناباد است.
زمینهای منطقهٔ فلات ایـران از لحاظ ساختمان طبیعی دارای کیفیتی است که برای پوشش داخلی پیشکار معمولا اقدامات حفاظتی لازم نیست. در قسمتی از مجرا که همیشه آب در آن هست و یا جریان دارد رفته رفته در اثر رسوبهای آهکی پوستهٔ سفتی به وجود میآید که مقنیان نیز به هنگام لایروبی کاریزها سعی میکنند که به این پوسته آسیبی نرسانند.
در نقاطی که زمین سست است و ریزش مینماید (در اصطلاح مقنیان زمینهای شولاتی) از تنبوشههای سفالی بیضی شکلی که بدان «کول» میگویند و فراخی دهانهٔ آن به حدی است که انسان میتواند از آن عبور کند، استفاده مینمایند.
هوتوم شیندلر (4) که در سال 1877 به دامغان رسیده مینویسد: «از بقایای کانالهای زیرزمینی که «پلی بیوس» از آن نام برده، فقط 12 قنات در روستای طاق در شمال شرقی شهر دامغان باقی مانده است که تمام مجرای آن آجرچینی شده است و اکنون بسیاری از روستاییان از آنها برای ساختمان منازل خود استفاده مینمایند.
طرز کندن کاریز
در آغاز برای اطمینان از وجود آب و آبدهی مناسب، در قسمت بالای آبده، چند چاه گمانه حفر میشود. «سرمقنی بلدیه تهران معتقد است، که همیشه سه چاه کمانه حفر میگردد که اگر منبع آب زیرزمینی در دامنه قرار دارد فاصله چاههای گمانه میبایست دویست متر و در دشت پانصد متر باشد.(5)
بدین ترتیب ابتدا مطمئن میگردند که آیا منبع آب زیرزمینی دارای آبدهی لازم و شیب مناسب هست یا نه؟ در صورتی که پاسخ با توجه به همهٔ جوانب مثبت بود، آنگاه پس از آنکه از شکل منبع اطلاعات لازم را به دست آورند، به تعیین شیب زمین و فاصله چاه گمانه تا مظهر قنات میپردازند. در اثر تجربیات چند هـزار ساله مقنیان با مشاهده و تجربه نظری بدون بکار گرفتن ابزار و ادوات اندازهگیری، اقدام به حفر قنات مینمایند، به طوری که این استادان بدون این که احتیاج به هیچگونه محاسبهٔ بر روی کاغذ و ترسیم شکل داشته باشند، مقاطع پیشکار و میلهها را حفر مینمایند و به درازای چند کیلومتر در زیر زمین کار خود را به درستی دنبال میکنند.
در گفتگویی که در تابستان سال 1354 در سبزوار با گروهی از مقنیان و صاحبنظران در امر قنات و کاریزداری انجام شد، آنها ابراز مینمودند که اصولا با توجه به نوع گیاه، وجود منبع آب زیرزمینی و عمق تقریبی آن را تعیین مینمایند. به طوری که چاههای گمانه با توجه به این شناسایی برای تعیین قطعی عمق شیب و آبدهی منبع حفر میشوند، زیرا با توجه به پوشش نباتی منطقه میتوان از روی زمین، حدود، شکل و عمق منبع را تعیین نمود.
کار کندن کاریز از مظهر آغاز میگردد و به منبع آب پایان میپذیرد. (مظهر عبارتست از نقطهٔ ظاهر شدن آب بر روی سطح خاک). این نقطهای است که آب بر اراضی زراعی پایین دست سوار است و در صورتی که آبدهی قنات کم باشد و یا اراضی مورد کشت بسیار، در آن صورت ابتدا آب را در استخری که در پای مظهر تعبیه شده است ذخیره نموده و بکار میبرند. در آغاز دو میله مجاور آن میکنند و سپس کندن پیشکار از میله پایین دست آغاز میشود تا به بالا برسد. از مظهر تا آخر بخش خشک کار، کار بدین منوال دنبال میشود و به محض ورود به قسمت آبده از دیوارهها، کف و سقف شروع به ریزش مینماید، و در مجرا که اکنون به صورت زهکش عمل مینماید، به سوی خارج روان میگردد. کندن قنات در بخش آبده تا «مادر چاه» ادامه مییابد.
برآورد تعداد قناتها و میزان آبدهی آنها در سال 1355
الف- تعداد کاریزها
از آنجا که آمار دقیقی از تعداد قناتهای ایـران بر حسب دایر و بایر وجود ندارد، لذا ارقام مربوط همه متکی به برآورد است. تعداد قناتهای دایر کشور را تا چندی پیش بالغ بر 50 هـزار رشته برآورد میکردند که امروزه بخشی از آنها بدلیل دادن پروانههای چاه عمیق بدون در نظر گرفتن همهٔ جوانب فنی آن، از حیض انتفاع افتادهاند(7).
آنچه امروز دایر است، به تحقیق بخشی تواند بود از آنچه که در گذشته سرسبزی بیشتری به این سرزمین میبخشید. برای آگاهی به این امر که فقط مایه افسوس تواند بود، کوتاهی از نوشتهٔ یکی از محققین خارجی نقل میگردد. پطروشفسکی محقق روس مینویسد طبق گزارش شاردن تعداد کاریزهای ایـران در بسیاری از نواحی، مثلا کرمان، بسیار زیاد بوده. به گفته حمداله مستوفی قزوینی ناحیه تبریز به یاری 900 کاریز و تعداد کثیری چاه و نهرهای روی زمینی منشعب از مهران رود مشروب میگشته است. درباره تعداد کاریزها در قرنهای سیزدهم و چهاردهم میلادی ارقامی در دست نیست ولی از اینکه تعداد قنوات در آن دورهها به دهها هـزار بالغ میگشته شکی نیست، زیرا این مطلب از داستانی که شاردن نقل میکند استنباط میگردد، وی چنین میگوید «یکی از همسایگان من در اصفهان که پسر وزیر خراسان است (یعنی باکتریان قدیم) بارها میگفت که پدر او در دفاتر آن ایالت مشاهده کرده زمانی 42 هـزار کاریز در آن، سرزمین وجود داشته است. (8)
ب- تخمین آبدهی قناتهای ایـران
میزان آبدهی قنات بین چند لیتر تا حتی چهارصد لیتر در ثانیه متغیر است که خود بستگی به عوامل بسیاری دارد. در سال 1355، وزارت آب و برق سابق ]اکنون وزارت نیرو[ جمع آبدهی قناتهای ایـران را 700 تا 1000 متر مکعب در ثانیه تخمین زده بود.(9) برآوردی دیگری تخلیهٔ کاریزهای ایـران را 500 مترمکعب در ثانیه نشان میدهد، که همین میزان برابر است با تخلیهٔ متوسط رودخانههای کارون ومساوی است تقریبا با 20 درصد تخلیهٔ همه رودخانههای کشور.(10)
حسب محاسبات «ولف» حدود 75 درصد از آب مورد مصرف کشور از قنات بدست میآید.(11)
بدین ترتیب، از آنجا که ارقام دقیقی در مورد تعداد کاریزهای کشـور و میـزان آبـدهی آنها در دست نیست، برآوردها بین رقم 8/15 تا 5/31 میلیارد (مکعب در سال) نوسان دارد.
در برنامهٔ پنجم عمرانی ]رژیم پیشین[، برآورد آب مورد نیاز بخش کشاورزی و منابع تامین آب بشرح زیر ]بوده[ است.
شرح واحد در پایان برنامه چهارم
سطح کشت زراعتهای آبی هـزار هکتار 3500
مصرف آب سالانه زراعتهای آبی میلیون مترمکعب 34000
آب تامین شده از طرحهای آبیاری بخش عمومی میلون متر مکعب 10790
جدول زیر آب تامین شده توسط بخش عمومی برای کشاورزی (سطحی و زیرزمینی) را در آخر برنامه چهارم ]رژیم گذشته[ نشان میدهد.
منطقه*
میلون مترمکعب
1- آذربایجان 1877
2- غرب 105
3- خوزستان 4190
4- فارس 633
5- کرمان و بندرعباس 60
6- سیستان و بلوچستان 793
7- خراسان -
8- شمال 1921
9- تهران 478
10- اصفهان 733
جمع 10790
* محدودهٔ عمل سازمانهای آب و برق منطقهای
بدین ترتیب ماندهٔ آب سالانه مورد نیاز زراعتهای آبی کشور در آن زمان حدود، 1/32 میلیارد متر مکعب بوده که به وسیلهٔ کاریزها، چاههای عمیق و یا استفادهٔ ابتدائی از رودخانهها بدست میآمد. هر گاه، فرض کنیم که حدود 8 میلیارد متر مکعب آن از طریق چاههای عمیق و برداشت ابتدایی از رودخانهها تامین میشد، در آن صورت میتوان برداشت مفید از کاریزهای کشور را در آن زمان، برای زراعتهای سالانه رقمی حدود 1/24 میلیارد متر مکعب یا 764 مترمکعب در ثانیه برآورد کرد.
متوسط کل حجم آب حاصل از بارش، در سطح کشور حدود 368 میلیارد متر مکعب است که نوسانات سالیانهٔ آن بین 280 تا 520 میلیارد مترمکعب میباشد.
از این میزان فقط 86 میلیارد مترمکعب آن به صورت آبهای سطحی در کشور جریان دارد که حدود 14 میلیارد مترمکعب به کشور وارد میشود. یعنی موازنهٔ صادرات و واردات کشور رقمی برابر 10 میلیارد مترمکعب است. بدین ترتیب حجم آب متوسط جاری در سطح زمین که میتواند در اختیار گرفته شود 76 میلیارد مترمکعب است که از آن تا آخر برنامهٔ چهارم 4/16 میلیارد مترمکعب وسیلهٔ سدهای مخزنی مهار گردیده بودند. با توجه به این ارقام نقش کاریز در آبادانی و سرسبزی کشور نمایان میگردد. مهم این که کاریزها آبیاری مناطقی را به عهده دارند که بهرهگیری از آبهای روان به علت عدم آنها امکانپذیر نیست. حال درمییابیم که تمدن کاریزی به پایان نرسیده و هرگاه که بخواهیم از همهٔ منابع خود برای رسیدن به خودکفایی در امر کشاورزی بهرهگیری نماییم، به پایان نخواهد رسید.
پینوشتها
1- مهندس ناجی- پایان تمدن کاریزی در ایـران- مجله سخن دوره 22
2- سفرنامه خسروقبادیانی به تصحیح محمد دبیرسیاقی تهران 1335
3- در سعادت آباد اوین (تهران)
4- Hotoum Schindler
5- دکتر مهندس غلامرضا کورس Irans Kampf um Wasser برلین
6- در این زمینه آقای صادق مبین استاد دانشگاه نیز مطالعاتی به عمل آوردهاند. مراجعه شود به بررسی بعضی از اکوسیستمهای گیاهی نشریه دانشکده علوم جلد سوم شماره 4 دی ماه 1350
در بعضی از نقاط یزد به علت وضع خاص آبرفتی بودن لایههای زمین و همچنین برای جلوگیری از تلف شدن آب در اثر تبخیر، پس از این که در مظهر آب قنات به سطح زمین رسید و زمینهای اطراف را مشروب نمود، برای استفاده در قسمتهای پایین دشت آب قنات را وارد کال قنات مانندی که دارای عمق نسبتا زیادی میباشد و به نام «زورنا» معروف است میریزند و باز آب قنات پس از طی مسافتی در زیرزمین در محل دیگری به سطح زمین آمده و مصرف میشود. گاه ممکن است این «زورنا»، رفتن برای قنات در چندین مرحله صورت گیرد. معمولا در محلهایی که قنات را به زورنا میریزند از افت پتانسیل آن برای گردانیدن آسیاب آبی استفاده مینمایند.
7- آب و فن آبیاری در ایـران باستان- تهران- وزارت آب و برق 1350
8- همان منبع
9- همان
10-محمد بایبوردی Ghanats of Iran, 1974, P. 342
11-Wulf. H.E. The Qanats of Iran, 1968.
12-سند برنامه پنجم عمرانیP.94-195