آشنایی با ریشههای هفت سین ایرانى
- ميراث معنوي
- نمایش از یکشنبه, 15 فروردين 1389 08:43
- بازدید: 2980
برگرفته از
روزنامه هشمهری - مینا مولایى«من پیروزم و نامم خجسته است و از نزد خدا مىآیم و خواهان نیک بختى هستم و با تندرستى و گوارایى وارد شدهام و سال نو را همراه آوردهام!»
«نوروز» بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقهاى هزاران ساله دارد. از گذشتههاى دور آریایىهاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مىدادند. برخى پژوهشگران، ریشه تاریخى این جشن را به «جمشید پیشدادى» نسبت مىدهند و نوروز را «نوروز جمشیدى» مىخوانند.
این گروه معتقدندکه جمشیدشاه بعداز یک سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرین نشست و فاصله بین دماوند تا بابل را در یک روز پیمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتى را از او دیدند جشن گرفتند و آن روز را "نوروز" خواندند. فردوسى شاعر بزرگ پارسى گوى نیز در شاهنامه پیدایش نوروز را به جمشیدشاه نسبت مى دهد:
به جمشید برگوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روى زمین
بزرگان به شادى بیاراستند
مى و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار
اما عاملى که «نوروز» را از دیگر جشنهاى ایران باستان جدا کرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد،«فلسفه وجودى نوروز» است: زایش و نوشدنى که همزمان با سال جدید در طبیعت هم دیده مىشود.
دکترحسن میرزایى جامعه شناس در این باره مىگوید: «یکى از نمودهاى زندگى جمعى، برگزارى جشنها و آیینهاى گروهى است، گردهم آمدنهایى که به نیت نیایش و شکرگزارى و یا سرور و شادمانى شکل مىگیرند.
برهمین اساس جشنها و آیینهاى جامعه ایران را هم مىتوان به سه گروه عمده تقسیمبندى کرد: جشنها و مناسبتهاى دینى و مذهبى، جشنهاى ملى و قهرمانى و جشنهاى باستانى و اسطورهاى. جامعه ایران در گذشته به شادى به عنوان عنصر نیرودهنده به روان انسان، توجه ویژهاى داشتند. آنها براساس آیین زرتشتى خود چهار جشن بزرگ و ویژه تیرگان، مهرگان، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نیایش برگزار مى کردند. دراین بین نوروز بنا به اصل تازگى بخشیدن به طبیعت و روح انسان همچنان پایدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغییر پدیده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزیر نسبت به گذشته با دگرگونى هایى همراه است.»
خوان نوروزی
به هرحال در آیینهاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانى» گسترده مىشد که داراى انواع خوراکىها بود. خوان نوروزى «هفت سین» نام داشت و مىبایست از بقیه خوانها رنگینتر باشد.
این سفره معمولاً چندساعت مانده به زمان تحویل سال نو آماده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى ها در کنار سفره گماشته مى شد. این خوان نوروزى برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.
توران شهریارى، سخنران جامعه زرتشتیان ایران، معتقد است : «تقدس عدد هفت از آیین مهر یا میتراست و به سالهاى دور باز مىگردد. در این آیین هفت مرحله وجود داشت براى اینکه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت، از پیش از زرتشت براى انسان عزیز بوده و در آیینهاى مختلف و به نمادهاى گوناگون دیده مىشود ، مانند هفت آسمان، هفت دریا، هفت گیاه و... »
درهمین راستا اسناد تاریخى نیز از برپایى سفره هفت سین به یاد هفت امشاسپندان خبر مىدهند؛ طبق این اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:
اهورامزدا (به معنى سرور دانا)، و هومن (اندیشه نیک)، اردیبهشت (پاکى وراستى)، شهریور (شهریارى آرزو شده با کشور جاودانى)، سپندارمزد (عشق و پارسایى)، خرداد (رسایى و کمال) و امرداد (نگهبان گیاهان).
از هفت چین تا هفت سین
اما در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که «هفت سین» نخست «هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.
شمع، شراب، شیرینى، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. توران شهریارى در این باره مىگوید: «در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى غذا مىگذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مىگفتند. بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شینهاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت.
بعد از سقوط ساسانیان وقتى که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى کردند که سنتها و آیینهاى باستانى خود را هم حفظ کنند. به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که« سرکه» مىشد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.»
البته در این باره تعابیر مختلفى وجود دارد. چنانچه در کتاب فرورى آمده است: که در روزگار ساسانیان، قابهاى زیباى منقوش و گرانبها از جنس کانولین، از چین به ایران وارد مى شد. یکى از کالاهاى مهم بازرگانى چین و ایران همین ظرف هایى بود که بعدها به نام کشورى که از آن آمده بودند «چینى» نام گذارى شد و به گویشى دیگر به شکل سینى و به صورت معرب «سینى» در ایران رواج یافتند.
به هرروى خوراکىهاى خاصى بر سفره هفت سین مىنشینند که عبارتند از: سیب، سرکه، سمنو، سماق، سیر، سنجد و سبزى (سبزه)
خوراکىهایى که به نیتهاى گوناگون انتخاب شدهاند:
سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.
سیب : هم نماد بارورى است و زایش. درگذشته سیب را درخم هاى ویژه اى نگهدارى مى کردند و قبل از نوروز به همدیگر هدیه مى دادند.
مىگویند که سیب با زایش هم نسبت دارد، بدین صورت که اغلب درویشى سیبى را از وسط نصف مىکرد و نیمى از آن را به زن و نیم دیگر را به شوهر مىداد و به این ترتیب مرد از عقیم بودن و زن از نازایى رها مى شد.
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولد و زایندگى. عدهاى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!
سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است.
درگذشته سبزهها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برجهاست در قابهاى گرانبها سبز مىکردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمىآوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مىکاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مىگرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مىکردند.
سماق و سیر نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مىروند.
اما غیر از این گیاهان و میوههاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است: دراین میان «تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانهاى از نطفه و نژاد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. « آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود و «سکه» که نمادى از امشاسپند شهریور (نگهبان فلزات) است و به نیت برکت و درآمد زیاد انتخاب شده است.
شاخههاى سرو، دانههاى انار، گل بیدمشک، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و... را هم مىتوان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست. «کتاب مقدس» هم یکى از پایههاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هر خانوادهاى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مىگذارد.
چنانچه مسلمانان «قرآن»، زرتشتیان «اوستا» و کلیمیان «تورات» را بر بالاى سفرههایشان جاى مىدهند. بر سر سفره زرتشتیان درکنار اسپند و سنجد، «آویشن» هم دیده مىشود که به گفته موبد «فیروزگرى» خاصیت ضدعفونى کننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریک بر سر سفره گذاشته مىشود.
در هرصورت او پیروز است و نامش خجسته است و از نزد خدا مىآید و خواهان نیک بختى است و با تندرستى و گوارایى وارد شده است و سال نو را به همراه آورده است!