شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها نگاه روز تحریم‌ها و ستون پنجم

تحریم‌ها و ستون پنجم

برگرفته از ماهنامه خواندنی، اسفند 1390، سخن نخست

 

پس از گذشت کمابیش 60 سال، دوباره اروپایی‌ها مساله‌ی تحریم نفت ایران را پیش کشیدند. البته این بار نیز در پناه امپریالیسم آمریکا.
به دنبال ملی شدن صنایع نفت ایران در 29 اسفند 1329 و سپس خلع ید از شرکت غاصب نفت در سال 1330 و بیرون راندن همه‌ی انگلیسیان و دیگر کارمندان خارجی این شرکت، انگلیس‌ها در پناه امپریالیسم آمریکا و دیگر استعمارگران اروپایی، نفت ایران را تحریم کردند. از آنجا که استعمار بریتانیا دارای قدرت دریایی بود، توانست جریان نفت ایران را به بیرون قطع کند.

اما ملت ایران در همکاری تنگاتنگ با دولت ملی، برابر این تحریم‌ها ایستادگی کردند و توانستند به زندگانی عادی خود ادامه دهند.

از آنجا که تحریم‌ها و جلوگیری از فروش نفت ایران، کارساز نگردید، دست به کودتا زدند. البته باید بدانیم که «کودتا» بدون همکاری عوامل داخلی، از سرلشگر زاهدی گرفته تا برادران رشیدیان؛ از شعبان بی مخ گرفته تا پری آژدان قزی، نمی‌توانست، موفق گردد.
متاسفانه در آن هنگامه‌ی سخت، اندک مردمان فرومایه برای رسیدن به پول و مقام، کرسی‌های فرمانروایی و قدرت و به کوتاه سخن، فروافتادن در دام «آز» و «زیاده‌خواهی»، مبارزه‌ی عظیم یک ملت را به سقوط کشاندند و باید گفت که به خاطر یک «دستمال»، «قیصریه» یا استقلال و سرفرازی و بهروزی ملت خود را به آتش کشیدند.

اکنون نیز پس از گذشت کمابیش 60 سال از هنگامه‌ی بزرگ تاریخ ایران، بار دیگر اروپاییان و البته زیر چتر حمایتی امپریالیسم آمریکا، می‌خواهند از همان حربه علیه ملت بزرگ ایران بهره گیرند.
البته باید توجه داشت که شرایط جهان امروز با دوران ملی شدن صنایع نفت، دارای تفاوت‌های بزرگی است.
از سویی، ایران در موقعیت ممتاز و نیرومندی قرار دارد. مردم ایران، با دستیابی به «خودباوری» توانسته‌اند فاصله‌ی کشور را با کشورهای پیشرفته، به طرز چشمگیری کاهش دهند. از سوی دیگر استعمار غرب و امپریالیسم آمریکا، از «فراسوی» قدرت، به «فروسوی» ناتوانی و ضعف فرو افتاده است.

اما با این وجود، این مبارزه نیازمند هوشیاری بسیار و آمادگی بیشتر است. نه باید دشمن را کوچک انگاشت و نه خود را بزرگ پنداشت. مشکل اساسی در این مبارزه، قدرت واقعی ما و آنها نیست؛ بلکه ستون پنجم است که در جایگاه‌های گوناگون و با چهره‌های متفاوت حضور دارند. از جمله می‌توان به گزاره‌های زیر اشاره کرد: سودجویان بازاری، پناه گرفتگان احتمالی در سنگر اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، سفته‌بازها، ایجادکنندگان آشوب در بازار طلا و ارز، چپاولگران اقتصادی که در معرفی و مجازات آنها با دست‌آویزهای نامعقول کوتاهی می‌شود؛ در حالی که آفتابه‌دزدها، زود و سخت و پیاپی کیفر می‌یابند.
باید به این خیل، بسیاری را افزود که در پناه انقلاب و تظاهر به انقلابی بودن، از فرش به عرش رسیده‌اند. ثروت‌اندوزی کرده و هنوز در پی ثروت‌اندوزی‌اند. سرمایه‌های کشور را بیرون برده و در آنجا، بساط سرمایه‌گذاری برای آبادانی و افزودن بر ثروت کشورهایی که با ما سر جنگ دارند، گسترانده‌اند. اتباع بیگانه که بر کرسی‌های تصمیم‌گیری مالی و ای‌بسا، قانونگذاری و...، نشسته‌اند. کسانی که با عنوان کردن اینکه کشور دچار قحطی خواهد شد، یک باره دست‌کم بخشی از مردم شهر تهران را دچار تشویش کردند و آنها را دچار وسوسه خرید بیش از حد کالا و انبار کردن آنها نمودند و سپس، پس از آنی که خود و همکاران و هم‌اندیشانشان، میلیاردها میلیارد بردند، اعلام کردند که ما این حرف را نزده‌ایم و اگر مردم این استنباط را کرده‌اند، معذرت می‌خواهیم.
برای یک مبارزه بزرگ که در پیش است، تنها شعار از سوی دولت و آمادگی از سوی مردم، کافی نیست. باید دشمن را از وجود «ستون پنجم» ناامید کرد. اگر آن روز ستون پنجم، زاهدی‌ها، شعبان بی‌مخ‌ها، رشیدیان‌ها، پری آژدان‌قزی‌ها بودند؛ امروز «ستون پنجم» عبارت است از سودجویان بازاری‌نما، چپاولگران اموال عمومی، اتباع بیگانه‌ی نشسته بر کرسی‌های اقتصادی و گاه سیاسی، دستگاههای رسمی حامی سودجویان بازاری و...
این مبارزه، نبرد بزرگی است. نباید اجازه داد که «ستون پنجم»، ملت ایران را بار دیگر به شکست بکشانند. این کوتاه گفته شد، به باور این که در «خانه کس» هست...

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید